فاطمه دوست داشتنی مافاطمه دوست داشتنی ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

دخمل بلا , نور چشمی و عزیز دل مامان و بابا

1 ماهگیت مبارکککککککککک دخترم

1392/11/15 20:41
12,080 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام دختر دی ماهی منننننننننننننننننننننننننننننن ماچماچماچ

 

1 ماهگیتتتتتتتتتتتتتتت مبارککککککککککککککککک دختر نازنینممممممممممممم

بغلماچماچبغل

 هوراهوراهوراهوراهورا

 

این عکس رو خیلی دوست دارم ,ماچ

بابایی دیروز که اولین ماهگردت بود ,

تورو گرفت کنار کیک تولد 1 ماهگیت تا عکس یادگاری ازت بگیرم ,

و چون تعادل نداشتی اینطوری افتاد عکست , بغل

ولی به نظر من خیلی ماه شد عکس یادگاریت عسل خانوووووووومممممممممم.ماچماچماچ

 

 

خانوم فاطمه گلم 14 بهمن ماه اولیت ماهگردته نازنینم , دیروز 1 ماهه شدی عزیزترینم .

 بغلهوراهوراهورابغل

عزیز دلم اولین ماهگردتتتتتتتتتتتتتت مبارککککککککککککککککککککک خوشگلمممممممممم

 بغلهورابغل

 

1 ماه از زمینی شدنت و اومدنت پیش من و بابایی گذشت قلب. خیلی زود گذشت عزیز دلم ماچ, با اینکه کنار همه شیرینیهای بینهایت حضورت و وجودت کنار ما , سختیهای زیادی هم داشتیم برای آروم کردن بیقراریهای به خصوص شبانه تو لبخند ,  ولی همگی برای من  لذت و خاطره است  و می ارزه به یه  لحظه نگاه کردن به صورت ماهت و دیدن نگاه زیبا و لبخند های دلنشینت نازنین دختر من .بغل


عزیزم مادر شدن واقعا زیباستتتتتتتتتت قلب و حس بی نظیریه مژه, ولی پر از مسؤولیته و سختیهایی داره که به خصوص روزهای اول بیشتر به مامانیها فشار میاره و نمود میکنه مژه, ولی به نظر من عشقققققققققق به فرزند و مادری کردن , همه این بیخوابیها , خستگیها , و همه سختیهاش رو زیبا و قابل تحمل میکنه عزیزکم .قلب

 

دختر زیبای دی ماهی من , فاطمه عزیز من , این پست رو که مخصوص اولین ماهگردت و  جشن تولد یک ماهگی شماست رو دیروز قرار بود که برات بزارم ماچ, ولی تقصیر خودته که دیر شد دخمل بلا , لبخند چون از دیروز ظهر تا امروز ظهر همه وقتم برای آروم کردن تو گذشته خیال باطل , و دیگه برای مامانی فرصتی نذاشتی که پست تولد 1 ماهگیت رو برات آماده کنه خوشگلمممممممممم. خواب


از دیروز بعد از ظهر تا امروز ظهر , هر کاری میکردم نیمتونستی بخوابی تعجب , دل درد اذیتت میکرد دوباره چشم, با اینکه دو شب بود خیلی بهتر شده بودی و راحتتر میخوابیدی , ولی از دیروز بعد از ظهر و به خصوص دیشب دوباره دل دردت شدید شد و تا میومد بخوابی , یه دفعه دلت درد میگرفت و از خواب میپریدی و جیغ میزدی و میمی میخواستی , اونقدر میمی خوردی که امروز کلی رفلاکس داشتی و بالا آوردی چشم و مامانی رو کلی نگران کردی , امروز مجبور شدم پستونک بهت دادم تا اینقدر میمی نخوری و رفلاکست کم بشه و به کولیکت هم کمکی بکنه , ولی چند تا مک زدی و وقتی دیدی از شیر خبری نیست با زبونت دادی بیرون و شروع کردی به گریه نیشخند , قربون هوش و حواستتتتتتتتتتت بره مامان بغل,  خلاصه اینطوری شد که دیر شد پست اولین ماهگرد دخملیمون لبخند, اشکالی نداره مامانی , فدای سرت , الان که خوابیدی برات میزارم گل خوشبوی مامان و بابا.ماچ

 

توی این یک ماه , کلی برای مامانی و بابایی دلبری کردی و ناز و ادا داشتی کوچولوی ما قلب, ماشین سواری رو دوست داری و و توی ماشین حسابی میخوابی و آرومی ماچ , انگار نه انگار که دلت درد میکنه , البته به جز وقتی که گرسنت بشه , چون خیلی به شیر مامانی وابسته ای و علاقه عچیبی به شیر خوردن داری , اگه گرسنت بشه زمین و زمان رو با گریه هایی که آخرش به جیغ تبدیل میشه به هم میریزی زبان و هر جا باشیم از ماشین گرفته تا مطب دکتر یا هر جای دیگه ای  که باشیم , تا شیر نخوری آروم و قرار نداری خانوم خوشگله من . یه روز که میرفتیم دکتر مجبورم کردی توی آسانسور مجتمعمون بهت شیر بدم دخمل بلااااااااااااااااااانیشخند.


دل دردات که شدید باشه این شیر خوردن بیشتر شدت میگیره و با یه هیجان و ولعی شیر میخوری و مک میزنی و به سمت سینم میپری که هر کسی ندونه فکر میکنه چند ساعته گرسنه ای و شیر نخوردی و از گرسنگی داری بیقراری میکنی ماه من زبان , حالا  توی این حین که داری گریه میکنی از دل درد , چند لحظه ای که آروم میشی و یا داری شیر میخوری , شروع میکنی به خندیدن  قربون خنده هات بره مامان ماچ , عاشق خندیدنتم وقتی با چشمای زیبا و معصومت که داره بسته میشه ماچ , بالا رو نگاه میکنی و معلوم نیست چی میبینی و میخندی , من که میگم فرشته ها رو میبینی دخترکم فرشته.

 

 

ماشاالله خیلی هم دست و پا میزنی وقتی بیداری دختررررررررررر قلب, واقعا دخمل بلایی چشمک , خیلی زرنگی ماچ, گاهی اونقدر خودت رو کج میکنی که انگار میخوای برگردی از الان نفسسسسسسس خانوم بغل, اونقدر دست و پاهات رو تکون میدی و خودت رو بالا پایین میکنی و سرت رو میچرخونی که نگو , یه وقتهایی میگم با این جنب و جوش چطوری توی دل مامانی مونده بودی و طاقت آرودی جیییییییییییییییگرررررررررررررر ماچ.

 

 ناخنهای خوشگلت هم خیلی تیزن و تو هم که حسابی خودت رو باهاشون چنگ میزنی متفکر و صورتت زخمی میشه تعجب, دستکش هم نمیشه دستت کرد و بدت میاد از دستکش بازنده, من هم بلد نیستم و میترسم ناخنهات رو بگیرم نیشخند, البته اصلا ناخن نداری ولی همون سر ناخنهات خیلی تیزن و برای همین بیشتر میترسم سر ناخنهات رو بگیرم چون اصلا معلوم نیستنماچ , اما یه روز کلی جرات و جسارت به خرج دادم و ناخن شصتت رو که نسبت به بقیه بلندتر بود رو با یه دقت و ظرافتی گرفتم که نگوعینک , ولی برای بقیه فعلا ترسو هستم دخملی مامان.زبان

 

گل دختر من , برای خوردن ویتامین آ.د و شربت گریپ واتر , مشکلی نداریماچ و خیلی راحت میخوری خداروشکر ماچ , خیلی هم دوست داری و همچین تند تند و با اشتها میخوری و بعد از خوردنش دنبال قاشقت میگردی تا باز هم بخوری که من و بابایی خندمون میگیره از این اداهاتماچ, قربون دلبری کردنای دخملیم برم من بغل. روزهای اولی هم که مامان جون اینا ترنجیبین بهت میدادن با همین اشتها میخوردی فدای تو بشه مامانیت . البته توی این مورد هم به باباییت رفتی عزیزممممممممممنیشخند


توی این یک ماه خیلی به مامانی وابسته شدی نازنازی من ماچ, فقط توی آغوش خودم آروم میگیری بغل, با اینکه برای من خیلی سخته ولی وقتی آرامشت رو توی آغوشم میبینم عشقم بهت چند برابر میشه نفس مامان قلب. دل درد که داشته باشی فقط بغل خودمو میخوای و همچین بهم میچسبی و از یقه لباسم میگیری تا با صدای لالایی که برات میخونم خوابت ببره , خوابت میبره و من نگاهت میکنم و از دیدن آرامشت لذت میبرم عسل من ماچ . البته در این مواقع خیلی خواب سبک میشی و وقتی میبینم حسابی خوابت برده و میخوام بزارمت توی گهوارت یا روی تخت خودمون که بخوابی , میفهمی و زود چشمات رو باز میکنی دخترشیطوننننننننننننن .خیال باطل

 

 

 شبها که فقط و فقط توی بغل من و وقتی سرت رو میزاری روی بازوی من خوابت میبره خوشگلکمبغل , البته فعلا اشکالی نداره عزیز دل مامان قلب, تا دل دردات و کولیکت و مک زدنهای مداومت خوب بشه مجازی کوچولوی نازنازی من مژه, ولی این عادت که فقط وقتی سرت روی بازوی منه خوابت ببره اصلا عادت خوبی نیستا نفسسسسسسسسسس نیشخند. البته از تو چه پنهون که خودمم وقتی یه فندق کوچولوی گرد و خوشگل , قلمبه میشه و فرو میره توی بغل من و سرش رو میزاره روی بازوی من و آروم میخوابه و اینطوری آرامش میگیره , خیلییییییییییی خوشم میاد و دوست دارم عروسک من .خیال باطل


لالایی که این مدت برات خوندم این بوده دخمل دوست داشتنی من :ماچماچماچ

 

لا لا لا لا گل بادوم , بخواب آروم  بخواب آروم ,

لا لا لا لا گلم لالا , دوستت داریم من و بابا ,

لا لا لا لا گلم باشی , عزیز و مونسم باشی ,

لا لا لا لا گلم لا لا , لا لایی کن عزیز ما ,

لا لا لا لا گل زیره , چرا خوابت نمیگیره ,

لا لا لا لا گلم باشی , عزیز این دلم باشی ,

لا لا لا لا گل پونه , نگیر اینقدر تو بهونه ,

لا لا لا لا گل بادوم , بخواب آروم بخواب آروم ....................

 

 

 دختر زیبا و دوست داشتنی من , تو و بابایی هم خیلی به هم علاقه دارین قلب, از همین الان معلومه , بابایی که عاشق دخترشه و مدام از دخملیش تعریف میکنه و قربون صدقش میره لبخند, بهت میگه فندق من قلب, شبها که بی قرار میشی کلی برای آروم کردنت زحمت میکشه , راه میبردت , گاهی تورو بغل میگیره و به سرعت راه میره و باهات حرف میزنه و تو با یه دقتی با چشمای باز نگاهش میکنی لبخند, گاهی حالتت مثل تعجب کردنهتعجب , کلا بابایی که با تو حرف میزنه خیلی با دقت بهش گوش میدی نازنازی ما , مژه

بابایی  گل , ممنووووووووووون که اینقدر به فکر فاطمه جونی و ما هستی مهربووووووووووون.

قلبقلبقلب

 

 

این کیک تولد , هدیه من و بابایی برای اولین ماهگردته دختر دوست داشتنی مامان و بابا

بغلماچماچبغل

اینم عکس قلب من و باباست که به تو تعلق داره عسللللللللللل خانومممممقلب

کیکت هم پروانه ای هستش گل دخمل منقلب

 

 

 

 

 

و اما کادوی خوشگل مامان جون که برای اولین ماهگرد نوه خوشگلشششش خریده

 دست شما درد نکنه مامان جون خوب و مهربونم ماچماچماچ

 

 

 

 

اینجا هم لباسایی که مامان جون بهم کادو دادن رو پوشیدم و عکس گرفتم با کیک تولدم

قلبقلبقلب

چه کلاه بوقی بزرگی هم سر من گذاشتی مامانی خنده

( چی کار کنیم دیگه امکانات همینقدر بود دخملی نیشخند)

البته بابایی مهربون این کلاه بوقی رو چند ماه پیش خریده بود و منم امروز ازش استفاده کردم قلب

 

 

 

 

اینجا هم روی دست مامان جون خوب و مهربون داری عکس یادگاری میگیری فندقیماچماچماچ

 

 

 

 

 

اینم یه عکس دیگه روی دست مامان جون

1 ماهگیت مبارک دخترمماچماچماچ

 

 

 

 

 

صبح روز سی ام تولدت , 1 ماهگیت ,

با مامان جون بردیمت حمام و لباسایی که مامان جون برات خریده بود رو تنت کردیم ,

ماه شدی , ماه بغلماچبغل

 

 

 

 

چه لباسایی داره این دخمل , مبارکت باشه ,

خیلی بهت میاد این لباسات عزیز دلممممممممم ماچقلبقلبماچ

 

 

 

 

 

چه شلوار بامزه و چینداری پوشیدی شما خانوم کوچولو  ماچماچماچ

روی بلوزتم پر از سنجاقکه

 

 

 

 

 

 

 فدای این صورت ماهت بشم من مامانی گه بزرگتر شدی قلبقلبقلب

بخورمتتتتتتتتتتتتتتتتتت  خوشمزه من ؟ خوشمزهخوشمزهخوشمزه

 

 

 

 

 

 

اینجا 29 روزه بودی ,

شب بود , با هم آماده شدیم  و رفتیم بیرون و کیک تولد خریدیم , مامان جون هم برات لباس خرید, کلی پوشوندیمت , هوا به شدت سرد بود و برف باریده بود ,

البته تو فقط توی ماشین که از قبل بابایی کلی گرمش کرده بود , بودی و بس  مژه

 

 

 

 

 

اینجا 26  روزه بودی و پنجشنبه شب , 10 دی ماه بود ,

آمادت کرده بودم و داشتی اولین مهمونیت رو میرفتی ,

رفتیم خونه مادرجون مهربون قلبقلبقلب

 

 

 

 

 

 

 پمپرزت رو عوض کردم روی تشک تعویضت ,

همونجا هم لباسات رو پوشوندم و مامان جون فورا ازت عکس یادگاری گرفته ,

( شکار لحظه ها  نیشخند )

 

 

 

 

 

این عروسک هم همراه مبلغی پول هدیه پاگشای شماست ,

از طرف مادر جون که اولین بار رفتی خونشون هوراهوراهورا

مادر جون خوبم دست شما درد نکنه قلبقلبقلب

 

 

 

 

 

اینم دخمل 27 روزه منه که اینقدر ناز خوابیده  بغلماچبغل

 

 

 

 

  

 

اینجا هم 26 روزه بودی خوشمل من , فدای صورت ماهت بشم من

بغلماچماچبغل

 

 

 

 

دختر خوب و مهربون من , تو خیلی شیرینی عزیزم , قلب

فدای دست و پاهای کوچولوت برم من , قلب

من و بابایی خیلی خیلی دوستت داریییییییییییییییم .

بغلماچماچبغل

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (78)

مامان یاسمن و محمد پارسا
15 بهمن 92 23:36
1 ماهگیت مبارک عزیزم خیلی ماهتر شدی قربونت بشم چقد لباسات بهت میاد عزیز دلمبارکت باشه فدات بشم با اون شلوار چین چینی
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
16 بهمن 92 0:40
اگه يه روز همه فراموشت كردند من با توام،اگه همه به توظلم كردندمن با توام، ولي اگه همه دوستت داشتند، شرمنده؛ من با اونام!!!
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
16 بهمن 92 0:42
به به سلام زهرا جونم خداروشكر كه خودت و فاطمه جوني خوبين،.... يك ماهگي فاطمه جون مبارك چه كيك خوشگلي و چه اشتها برانگيز..... دست ماماني درد نكنه چه بلوز شلوار خوشگلي.... هزار ماشالله گل دختر روز به روز جيگرتر ميشه..... دوستتون دارم ببوسش... مواظب خودتون باش
مامان امیررضا
16 بهمن 92 1:20
سلام به مامانی گل و دخمل طلاش به به چه کیکی.............به به چه کادوهایی........... تولد یک ماهگی طلا خانوم مبارک.......... همه با هم دست ..............هورا
معصومه
16 بهمن 92 10:33
سلام سلام سلامممممممممممممممممم مبارکه مبارکه مبارکه انشالله عروس بشی ناناس بشی خالللللللللللللللللللللللللهههههههههه قربونت برم مننننننننن هزار ماشالله هزار الله اکبر عروووووووووووس گلم خیلی نازی الهی دعای معراج و آیه الکرسی حافظت باشه عزیزم راستی ماامانیییییییییی اجازه میدی ما هم یه کم بچشیمش؟؟؟؟؟؟؟؟با یه گازی بوسی نیشگونی بابا دلمون آب افتاددددددددددددددددددددددددد
مامان حلما
16 بهمن 92 12:07
مبارك مبارك تولد يك ماهگيت مبارك به به چه كيكي حتما خيلي هم خوشمزه بود جاي ما خالي الهي فدات شم.خواهرجون ميبيني روزا چه تند ميگذرن حالا به زودي مياي و ميگي دلم واسه روزاي نوزادي فاطمه جون تنگ شده از طرف من دوتا بوسش كن چپ و راست
مامان کیان
16 بهمن 92 12:29
عزیزم یک ماهگیت مبارک باشه دختر خوشگله. بووووووووووووووووووووووووس.
مامان آدرینا
16 بهمن 92 13:45
سلام مامان مهربون اولین ماهگرد دختر گلت مبارک ایشالا 100 سالگی دخمل گلت دورهم جشن بگیری عزیزم آدرینا هم کولیک داشت بردیم دکتر بهش شربت کولیکز داد (آلمانی شربتش ) کمی بهتر شد اما وقتی برادرم فهمید که ما این مشکل داریم بهمون گفت که وقتی دل دردش شروع میشه بالاسرش سشوار روشن کنی مثل آب رو آتیش بود واقعا تاثیر داشت تا روشن میکردیم آروم شد وخوابید برای همین از اینترنت صدای سشوار دانلود کردیم و هروقت گریه میکرد براش میذاشتیم آروم میشد و میخوابید شما هم امتحان کنید
mahtab
16 بهمن 92 14:47
یک ماهه شدن دختر دی ماهی تون مبارک ایشالا زیر سایه شما 120 ساله بشه
مامان فاطمه
16 بهمن 92 15:43
سلام سلام سلام و هزززززززززززززاااااااااااااااررررررررررر تا تبیرک برا تولد یک ماهگی و برا داشت همچین دخمل نازی .دلم اب شد تا بالاخره عکس عسلت رو ببینم خدا حفظش کنه منو بردی به روزهای اول تولد فاطمه ام که الان 6ماهشه از طرف من ببوسش
مامان كياراد
16 بهمن 92 15:54
يك ماهگيت مبارگ فاطمه جوني با اين لباسهاي خوشگل خيلي ناز شدي .....
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
16 بهمن 92 16:52
-گفتم خدایا سوالی دارم.. . گفت بـپرس...پرسیدم چرا وقتی شادم همه با من میخندند ولی وقتی ناراحتم کسی با من نمیگرید؟... جواب داد:شادی ها را برای جمع کردن دوست آفریده ام ولی غم را برای انتخاب بهترین دوست...دوستت دارم همیشه
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
16 بهمن 92 16:57
سلام زهراي عزيزم...... خداروشكر كه تو و فاطمه ي عزيزم خوبين...... من و اوايي هم خوبيم تا الان پنج ورق آموكسيسيلين خوردم اما آفاقه نكرده خواهر حالا يه چرك خشك كن قوي تر برام نوشته بايد اون و از فردا شروع كنم به خوردن خواهر.....زردي فاطمه جون كامل برطرف شد به اميد خدا خواهر؟؟؟؟ ممنونم از اين همه انرژي مثبتي كه بم دادي.....عزيز دلم ممنونم ازت كه با اين همه بي خوابي و وقت پرت كه به فاطمه جون و خونه اختصاص ميدي واسه من زمان ميزاري....... خيلي دلتنگتون بودم....... بي نهايت دوستتون دارم
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
16 بهمن 92 17:01
خواهر خداروشكر انشالله امشب هم خوب ميخوابه ...... خداروشكر كه جوش هاش بهتر شده ... حالا هرچي دورت خلوت تر باشه اختيار فاطمه جون مياد دست خودت و هرچيزي رو بش نميدي و انشالله ديگه اين چيزها پيش نمياد..... خواهر جواب ازمايش خون چي شد؟؟؟؟ خيلي مواظب خودتون باش خواهر أصلاً نه خودت ببوسش نه بزار كسي ببوستش نهايت خيلي دوسا داشتن ببوسنش سرش رو.... ببخش البته فضولي كردم ها...... چون پوستش مثل برگ گل ميمونه و حساسه و ....... شايد ميكروب تو بدن ما به ما آسيب نزنه اما همون در اثر بؤسه به دخملي منتقل شه و خدايي نكرده تو اين سرما دوباره ........
مامان محمدصالح جون
16 بهمن 92 18:11
1ماهگیت مبارک فاطمه جون ماشاا... چقد بزرگ و نازنازی شدی یه بوس محکم از طرف ما مامانی حتما هر روز برای دخمل بلا اسپند دود کن این نازنازی از چشم بد دور باشه
مامان آوا
16 بهمن 92 18:26
1 ماهگیت مبارکککککککککککککککککککک باشه عشقم بوووووووووووووووووووووووووووس برای فاطمه جونم
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
16 بهمن 92 19:53
سلام زهرا جونمممممممم.... حظ تك تك عكس هاي دخملت و ميبرم هااااا....خداروشكر كه جواب ازمايش ها خوب بوده.....خداروشكر انشالله زردي اش هم به زودي از بين ميره خواهر جونم....خداروشكر خواهر واقعاً اين بوسيدن مرداد خيلي بدهههههههههههه....من عاشششششششششقتونم چووووووون..... مرسي خواهر جون كه به فكرمي...... چشششششم قرص ها رو ميخورم
مامان مهرناز
17 بهمن 92 0:12
1ماهگیت مبارک عزیزم ماشالله چقدر بزرگ شدی تپل شدی قربون اون لپات کادوهاتم مبارکت باشه ان شالله هر چه زودتر دل دردات تموم بشه مامانی برا دل درداش بهش یه کم کلپوره(مریم گلی)بده فوری اثر میکنه
مامان گیسو جون
17 بهمن 92 1:41
سلام زهرای نازنینمممممممم خوبی دوستم خسته نباشی یک ماهگی فاطمه نازم مبارک الهی 120 سالگیش رو جشن بگیرید به به چه کیک خوشگلی کادوهاشم مبارک الهی به شادی بپوشه خیلییییییییی ناز و خوردنی شده هزار ماشاا... چشم بد ازش دور باشه یک ماه عاشقی و مادریت هم مبارکککککککک بوسسسسسسسس خصوصی
مامان الی و محیابانو
17 بهمن 92 11:22
سلام بر زهرا و فاطمه ی جون جونی خودم ماشالله روز به روز نازتر میشه...دهنش خییییییییییلی بانمک و خوردنیه یک ماه هم گذشت زهرا؟ میبینی عاشقانه ها چه زود میگذرند( جمله ی معروف خودم) یک ماهگیت مبارک عزیزم .همین فرداست که مامانی پست یک سالگیت رو بذاره و ذوق کنیم ایشالله رمز فرستادم
مامان الی و محیابانو
17 بهمن 92 11:24
کادوهاتم مبارک ...خیلی هم بهت میاد گل دختر مامانی زردیش خوب شد ایشالله؟
مامان فاطمه
17 بهمن 92 11:41
عزیزم یک ماهگیت مبارک.... زهرا جون خوبی؟فاطمه گلم چطوره؟قربونش برم که روز به روز ناز تر میشه. عزیزم رمز برات تو خصوصی گذاشتم. دوستون دارم یه عالمه
مهدیه
17 بهمن 92 11:42
عزیزم از دیدن عکسای فاطمه جونی به معنای واقعی لذت بردم! خدا حفظش کنه این اوایل این جوریه... هر ماه که می گذره بهتر و بهتر میشه! دقیقا همین طوره که میگی. دل دردا که بیشتر بشه بیشتر هم شیر می خورن. چون تو زمان مکیدن احساس درد نمی کنن. ولی بعدش بیشتر از قبل دل درد می گیرن. سعی کن با زمان بندی بهش شیر بدی. منم اوایل فاطمه ساداتم همین طور بود ولی هر دو ساعت بهش شیر می دادم و خیلی موثر بود. اگر این وسط گریه کرد بهش شیر نده. حتی شده یکی دو بار آب قند هم بدی شیر نده! کمی که بگذره بدنش با اون زمان بندی هماهنگ میشه! این باعث میشه دل دردش هم خیلی بهبود پیدا کنه. بای آروم شدن گریه هاش هم از سشوار استفاده کن. رد خور نداره. من تا بحال ندیدن کسی از سشوار تو آروم کردن بچه نتیجه نگرفته باشه! دیگه اینکه بچه باید گریه کنه. این قدر حدیث و روایت از همین گریه ی بچه خوندم که نگو! بهش اجازه بده گریه کنه. خیالت راحت به خودش آسیب نمی رسونه. حتی پریشب تو تی وی می گفت زبون بچه ها بزرگتر از دهنشونه و مجبورن زمانی از روز رو گریه کنن . چون اگه همش آروم باشن و دهنشون بسته باشه نمی تونن به اندازه کافی نفس بکشن! خیلی عجیب اما جالب بود! کار خوبی می کنی بادی و سرهمی تنش می کنی! این طور برای سلامتیش خیلی خوبه. آخه بچه های ریزه میزه از شکم سرما می خورن! ایشالا عید میایم می بینیمتون! بوس
مامان فاطمه
17 بهمن 92 11:44
عزیزم لباس نوت مبارک خیلی خوشکله...فاطمه هم مثل همینو داره
مهدیه
17 بهمن 92 11:44
یه خاطره ی مفصل از زایمانت هم برا وبلاگ مادرانه مون بنویس!
مامان حلما
17 بهمن 92 12:33
سلام عزیزم فاطمه جون یه دونست فقط واسه نمونه است ای جان چه شیرینی دخمل بلا. بعد از این که روی گل دخملتون رو از طرف من ماچ ماچی کردین برید خصوصی رمز رو واستون فرستادم.
مامان حلما
17 بهمن 92 12:33
88550
خاله شیدا و روشا
17 بهمن 92 12:58
سلام مامانی و فاطمه جون ملوسم یک ماهگی ات مبارک عزیز دلممممممممممممممممممممممم مامانی دقت کردید یک ماهگی فاطمه جون و تولد روشا جون تو یه روز بوده
الهام مامان سلنا
17 بهمن 92 15:04
سلام دوست خوبم ممنونم که به ما سرمیزنی فدای خودتو و دخمل خوشگلت فاطمه جونم یک ماهگیت مبارک انشاالله همیشه در کنار هم شاد و خوشبخت باشین میبوسمتون
یاسمن مامان ترمه
17 بهمن 92 17:23
جانم عزیزدلم ایشالا یک ماهگیت مبارک باشه گلم یه جورایی فاطمه جونی من رو یاد کوچولویی های ترمه میندازه راستی ترمه هم عین اون لباس پروانه اییه داره فکر میکنم عکسش تو پست گل درومد از حموم باشه
شیرین
17 بهمن 92 22:25
سلام عزیزم خدا حفظش کنه فاطمه جونو ایشالا همیشه شاد و موفق باشین زهرا جون خیلی دخمل نازی دتری
بهار مامانه برسام
17 بهمن 92 23:45
خصوصی
مامان الینا جونی
18 بهمن 92 5:12
سلاممممم وای خدای من مبارکه اماهگیت عسلیییییییییی چقدر ناز و شیرین داری میشی ماشاا................................ لباساشم خیلی نازززنننن مامانی تامیتونی از اینروزا لذت ببر چنان زود میگذره که وقتی انشاا... خوبب زرگ شد و یه چندسالی که میگذره تعجب میکنیدو میگداینقدی بوده چقدر نازوکوچولو بوده کلی لذت میبرید
مامان آوا
18 بهمن 92 10:09
سلام عزیز دلم خوبی؟ ببخش دیر اومدم وبرات کامنت گذاشتم 3روز بود که اصلا نت نیومدم فدات شم البته من زودتر ازهمه تولد یک ماهگی نازنینم رو تبریک گفتم الهی من فداش بشم الهی الهی الهی همیشه سالم وتندرست باشه وزیر سایه بابا ومامان مهربونش زندگی خوبی همراه با شادی وبرکت داشته باشه مبارک باشه لباسات مبارک باشه وجودت عزیزم
مامان آوا
18 بهمن 92 10:10
مامان آوا
18 بهمن 92 10:11
مامان آوا
18 بهمن 92 14:26
امروز طاقت نداشتم دوباره اومدم عکسهای گلم رو ببینم الهی خاله فداش بشه
مامان سینا
18 بهمن 92 17:45
1 ماهگیت مبارک عروسک
مامان ستاره
18 بهمن 92 21:44
یک ماهگیت مبارک باشه نفسم .... چقدر تو نازی عزیزم ... زهرا جون بهت خسته نباشی می گم گلم .... وای وقتی عکسای این نفس رو می بینم سیر نمیشم از دیدنش خیلی گل ماشاالله ....
مامان آوا
19 بهمن 92 2:37
سلام نازنینم خوبی؟فاطمه نازنینم چطوره؟درست حدس زدی انگاری حوصله ندارم بیام نت کمی درگیر کارای منزل هستم همه ی اینها رو باهم دارم فاطمه جونی کولیکش بهتر شده؟خودت خوبی عزیزم میگم راستی به کی رفته؟؟؟؟؟ شبیه خودت نیست؟؟؟ از خودت که عکس نمیزاری که چهره ی ماهتو ببینم راحت بشم از بس توی ذهنم از تو نقاشی کردم دختر اگه تا حالا خواستگاری رفته بودم بهم دختر میدادن
مامان حنانه زهرا
19 بهمن 92 3:16
سلام خوشگل خاله.ماشالله هزار ماشالله قربونت برم. لباسای خوشگلتم مبارک عزیزم. گلم تازه اولشه.شیرینیاش روزبه روز بیشتر میشه.منم که الان تموم وقتم واشه این وروجکم شده که مجبورم این وقت شب بیام سربزنم
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
19 بهمن 92 4:01
بامن پیاده راه بیا با هم در خیابانها قدم بزنیم شاید مردم هوس کرده باشند خوشبختی را شانه به شانه ببینند
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
19 بهمن 92 4:20
سلام زهراي عزيزم .... من و اوايي خوبيم خداروشكر .... دارم قرص هارو مصرف ميكنم تا ببينم عفونت برطرف ميشه يا به ناچار مجبور به تزريق ميشم ..... خداروشكر كه تو و فاطمه جونيم خوبين..... هي عكس هاش رو ميبينم و حظ اش رو ميبرم مواظب خودتون باشين دوسسسسسستون دارم شديييييد
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
19 بهمن 92 4:21
خصوصي داري مامان فاطمه جونننننننننم
معصومه
19 بهمن 92 10:38
فاطمه ی عزیز روز تولدت رو هیچوقت یادم نمیره چون برای من پاقدمت خوش بوده روی که تو به دنیا اومدی عزیزم همون روز من آزمایش خون دادم و فهمیدم یه فرشته ی ناز مثل خودت توی راه دارم تو بهترین و خوش قدم ترین دختر دنیایی خاله قربونت برم مننننننننننننننننننننننننننن اگه بدونی نفسم میره برای یه بوس از لپت اما این وظیفه رو محول میکنم به مامان زهرا که اگه ممکنه یه بوس صدادار ازت بگیره عوض من قربونت برم زهرا جون ممنونم حالمو میپرسی ویارم بهتره اما هنوز گوشت و مرغ و ماهی نمیتونم بخورم عزیزم الان نسبت به قبل یه ذره میتونم بخورم اندازه مورچه اول اونم نمیتونستم عزیزم بابات تبریکاتت هم ممنونم بخدا اصلا لباسا قابل شماها رو ندازه شماها نعمتید اونا از بین رفتنی شما عشقیددددددددددددددددد راستی کولیک فاطمه جونم بهتره؟من اگه کم میام بخدا بیوفا نیستم فقط کم میام نت و وقتی میام حال نوشتن ندارم مخصوصا بعد از ظهرها میشم مرده ی متحرک فقط صبح ها کگوش شیطون کر خووووووبم.عزیز دلم دوستتون دارم جونمو ببوس
افسانه(مامان فاطمه)
19 بهمن 92 23:07
واااااااااااااااااااای واقعا یک ماهش شد خدا حفظش کنه چه نازه
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
20 بهمن 92 3:42
|♥♥♥[☺/___ ""@""""""@" فقط رفقای بامعرفت سوارمیکنیم :بپربالا:
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
20 بهمن 92 3:43
خصوصي داري عزيز دلممممممممم
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
20 بهمن 92 4:32
خواهر جونم سلامممممممم.... خودت خوبي ؟؟؟؟ فاطمه جونيم خوبه؟؟؟؟ كوليكش بهتر شده؟؟؟ الاهي فداتون شم خيلي دوستتون دارم مواظب خودتون باشين
مامان آوا
20 بهمن 92 19:36
سلام عزیز دلم خوبی؟چه خبرا؟فاطمه گل چطوره؟ عزیز دلم خیلی منو شرمنده میکنی وبا این وضعیت گریه های فاطمه گلی میای وبهمون سر میزنی وبرامون عشق میزاری گل ناز من فاطمه بهتر شده یانه؟ایشالله روزهای آینده تازه میفهمی بچه ها چقد میتونن آروم هم باشن وآروم وبدون وقفه بخوابن طوری که بری وبه زور بیدارشون کنی فدات بشم عزیزم مواظب خودت باش عزیزم فاطمه گلم رو ببوس
دخملي تنها دليل زنده بودنم... (لي لي)
20 بهمن 92 22:26
سلام زهرا جونم اومدم بگم عاشششششششششششقتونم و برممواظب خودت و فاطمه جونيم باش
دخملي تنها دليل زنده بودنم... (لي لي)
20 بهمن 92 22:37
▀▄▀▄ ▀▄▀▄ ▀▄▀▄ ▀▄▀▄ ▀▄▀▄ ▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ ▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ ▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ ▀▄▀▄ .....▀▄▀▄ ▀▄▀▄ .....▀▄▀▄ ▀▄▀▄ .....▀▄▀▄ ▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ ▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ ▀▄▀▄ ▀▄▀▄ ▀▄▀▄ ▀▄▀▄ ▀▄▀▄ ▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ ▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄
دخملي تنها دليل زنده بودنم... (لي لي)
20 بهمن 92 22:38
این چیست که چون دلهره افتاده به جانم حال همه خوب است ، من اما نگرانم ای عشق ! مرا بیشتر از پیش بمیران آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
21 بهمن 92 5:21
کسانى را مى شناسم که با صداى بلند دعا مى خوانند ولی دستشان به ستاره اى نميرسد، اما کسانى هستند که بى دعا به خدا دست ميدهند... دست دادن باخدا را برایت آرزو میکنم.
مامان آوا
21 بهمن 92 18:57
سلام عزیزم خوبی گل نازم این چند روز ازت خبری نیست نت هم که نمیای دلم حسابی برات تنگ شده گلم فاطمه جونی چطوره؟خوبه؟خودت چطوری؟از لحاظ جسمی وروحی فکر کنم دیگه همه چی خوب باشه عزیزم کولیک فاطمه چطوره بهتر شده؟ چرا نت نمیای حسابی دلم برات قد یه مورچه شده دلم واسه گفتگوهامون تنگ شده زودتر دیگه بیاد اگه خدا بخواد چندروزدیگه از چله بیرون میره مامانم میگه همه ی مشکلات بچه ها با چله برون،بیرون میره انشالله همه چی خوب پیش میره
مامان آوا
22 بهمن 92 11:14
¸,.•´¨`•.( -.- ).•´¨`•.,¸ ........¨`•-☆•--( “)(“ )-•-☆ _______________,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* _0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-* 0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-* 0♥00000000000000♥0,*-:¦:-* _0♥000000000000♥0,*-:¦:-* ___0♥00000000♥0,*-:¦:-* _____0♥000♥0,*-:¦:-* _______0♥0,*-:¦:-* _____0,*-:¦:-* ____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0 __*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0 _*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0 _*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0 __*-:¦:-*____0♥000000000000♥0 ____*-:¦:-*____0♥00000000♥0 ______*-:¦:-*_____0♥000♥0 _________*-:¦:-*____0♥0 ______________,*-:¦:-* ........¸,.•´¨`•.( -.- ).•´¨`•.,¸ ........¨`•-☆•--( “)(“ )-•-☆
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
22 بهمن 92 15:52
زندگی تنهاعبورنفس هانیست... تداعی لحظه هایی است که به یاد دوست می گذرد
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
22 بهمن 92 16:05
سلام زهرا جونم ....يه سلام مخصوص هم به فاطمه بلاي خودم.......خداروشكر من و اوايي خوبيم خواهر جون..... هنوز متاسفانه اين عفونت كهنه ادامه داره و من همچنان دارم چرك خشك كن مصرف ميكنم خواهر جونم... مرسي كه به فكرمي....آوايي هزار ماشالله روز به روز شيطون تر از ديروزش شده.... به حدي شيطون كه گاهي أوقات براي كنترل عصبانيتم نسبت بهش اشك ميريزم فقط.....همچنان شب ها بيداره اما گوش شيطون كر ديگه تا پنج صبح ميخوابه و من دو ساعت ميخوابم و بعد ميرم سركار .....الأهي من فداي فاطمه جوني شب زنده دارم بشم....خداروشكر كه خوبين خواهر جونم..... كوليك فاطمه جوني نهايت تا چهارماهگيه و حدود دو ماه و نيم ديگه بايد تحمل كني خواهر جونم ......الاهي فدات شم خوب ميفهمم بي خوابي ادم رو چقدر اذيت ميكنه سعي كن خواهر خودت رو به خوردنِ چايي عادت بدي خيلي واسه بي خوابي هاي من جواب ميده سيستم بدنم به بي خوابي عادت كرده ديگه خواهر .......مراقب خودت و فاطمه جونيم باش... عزيزاي منين يادت نره خواهر....هميشه منتظر شنيدن حرف هاتم.... خيلي بم ارامش ميدي .... خدا خيلي دوستت داره خواهر كه وجودت ارامش بخش ديگرانه.......... به كارات و به خودت و فاطمه جوني برس اما خيلي مواظب خودت باش خواهر خيلي به خودت فشار نياز لطفاً.....بووووووووووووووس...... عاشششششششششقتونم
مامان گیسو جون
23 بهمن 92 1:18
واقعاً خیلی خوش قلب و مهربونی خوش به سعائت فاطمه جونم
مامان یگانه
23 بهمن 92 16:39
سلام یک ماهگیت مبارک ماشالاه چقدر نازی به وبلاگ ما هم سر بزن
مامان آوا
24 بهمن 92 2:27
سلام عزیزم کجایی؟چرا خبری ازت نیست نگرانتم گلم فاطمه جونم چطوره؟
مامان درسا
24 بهمن 92 15:15
سلام وبلاگ قشنگی دارید خدا کوچولوی نازتون رو براتوم نگه داره خوشحال میشم به سایت درسا کوچولو هم یه سر بزنید dor-sa.ir اگه تمایل داشتید آدرس وبلاگتون رو توی بخش لینک دوستان درسا اضافه می کنیم. ضمناً بخش آلبوم دوستان درسا رو هم ببینید اگه خواستید آلبوم کوچولوتون رو اضافه می کنیم مرسی
مامان ستاره
24 بهمن 92 21:47
سلام عزیزم ... خوبی زاهرا جونم ... دخمل گلت خوبه ... خیلی شرمنده می کنیم که با این همه مشغله میای و بهم سر میزنی دوست خوبم ..... راضی به زحمتت نیستم گلم ... مراقب خودتون باشید دخمل گلتو ببوس عزیزم ...
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
25 بهمن 92 0:55
كوچه اى رابودنامش معرفت،
مردمانش بامرام ازهر جهت،
سيل آمد کوچه را ويرانه کرد،
مردمش راباجهان بيگانه کرد،
هرچه درآنکوى بودازمعرفت، شست وباخودبردسيل بىصفت، ازتمام کوچه تنهايک نفرخانه اش ماندوخودش جست از خطر، رسم وراه نيك هرجابود وهست، ازنهاد مردم آن كوچه است، چونكه درانديشه ام اينگونه اي، حتم دارم بچه ى آن كوچه اي!
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
25 بهمن 92 1:11
خصوصي خواهر
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
26 بهمن 92 4:04
سلام زهراي عزيزم ....خوبم خواهر خداروشكر ...ديشب دندون درد بدي داشتم جوري كه سرم داشت از هيبت درد منفجر ميشد خواهر...اوايي هم خوبه خداروشكر خواهر جونم....عزيزمي خواهر جونم....خداروشكر كه خوبين.....الاهي بميرم براش كه كوليك اش هم داره خودش رو اذيت ميكنه هم تورو خواهر الاهي براتون بميرم من..... خواهر از داروخانه براش((گريپ ميكچر))خارجي اش رو بگير حرف نداره اب رو آتيشه فقط يه كم گرونه اما حرف نداره...الاهي بميرم ميدونم خيلي خيلي روزها و شب هاي بدي رو با بي خوابي و دل درد طي ميكنه و توأم عذاب ميكشي.....خواهر براي جوش هاي صورت فاطمه جون فردا از دكتر مرندي سؤال ميكنم بهت ميگم خواهر جون .... دكترش حرف نداره وزير بهداشت اسبق بوده....من هميشه براي تو وقت دارم زهرا جونم تو خواهر خوب مني...دلم براتون خيلي خيلي خيلي تنگ شدههههههههه...بوووووووووس عاشقتونم.... حسابي مواظب خودت و فاطمه ي عزيزم باش
مامان فاطمه
26 بهمن 92 16:53
سلام عزیزم خوبی؟دخملی خوبه؟قربونش برم حسابی وقتتو پر کرده. از طرف من ببوسش
رزیتا مادر آرمیتا
27 بهمن 92 10:08
مبارک مبارک یک ماهگیت مبارک الهی خاله قربونت بره عزیزم ، خیلی ماه شدی دوست دارم جیگر طلا
رزیتا مادر آرمیتا
27 بهمن 92 10:13
زهرا جونم سلام مرسی بابت اینکه سرت شلوغه و فاطمه جونی وقت زیادی واست نمیذاره ، اما بهمون سر میزنی . عزیزم من الان نزدیک هشت ماه هستم و تا ماه هفت به من گفتند بچه دختره ، اما هفته پیش که سونو دادم گفتند پسره ...... دوستون دارم و واستون آرزوی سلامتی دارم . یادت نره منو از دعای خیرت بهره مند کنی .
مهسا
27 بهمن 92 16:23
1 ماهگیت مبارک عسل خاله ما هم یه دنیا دوست دایم قشنگم چه لباسهای خوجلی داری مثل خودت خیلی بهت میاد دورت بگردمراستی مامانی خصوصی رو چک کن
مامانی
27 بهمن 92 19:22
عزیزم من همیشه به شما و دختر گلتون سر میزنم خوشحال میشم به من سر بزنید منتظرتونم
نرگس بانو
30 بهمن 92 17:13
سلام چه دخمل ماهی دارین تبریک میگم بچه رو با پتو گذاشتین کنار شوفاژ قلبش ضعیف میشه وقتی واکسن زدن شد اصلا کنار شوفاژ نذارین پتو هم نذارین از این ملحغه نخی ها بذارین چون تب بچه بیشتر میشه
پارسا
25 اسفند 92 19:30
سلام کوچو لو وبت خیلی نازه ممنون می شم به وب پارسا کو چو لوی ما هم سر بزنی
رزیتا مادر آرمیتا
19 فروردین 93 21:02
دنیا را برایت شاد شاد و شادی را برایت دنیا دنیا آرزومندم . زهرا جونم ســــــــال نـــــــــــو مبــــــــــــــارک .
مامان نیکا
21 فروردین 93 18:19
سلام به مامانی مهربون و دخمل ناس ناسی سال نوتون مبارک مامانی دخملی خیلی نازه خدا حفظش کنه راستی کم پیدایی گلم معلومه دخملی حسابی وقتت پر کرده من و نیکا دوستون داریم
مامانی مهربون
21 خرداد 93 17:09
خواهش میکنم از اين نردبون نرو پايين! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬گوش ميدي چي ميگم؟!! نرو پايين! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬الو! نرو پايين! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬بسه ديگه! نرو پايين! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬بابا نرو اصن وبلاگ خیلی قشنگی داری ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬آره؟ اينطوريه؟ اصلا برو... ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬هنوز كله شق هستي... نرو پايين ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬من ديگه باهات كاري ندارم ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬هر چه قدر بخوای بهت نظر میدم فقط نرو ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬اي بابا! گوش كن عزيزم نرو! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ميشه لطفا گوش كني؟!! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬اشتباه ميكني اگه بري ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬پس یعنی حرف دوستتو گوش نمیدی دیگه ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ببين، ديگه بهت نميگما! نرو پايين ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ عجب! خواهش ميكنم! ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬بيخيال نميشي؟؟ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬فرصت آخره، نرو... ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬فقط 12 پله مونده تا فرصت آخر ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ ╬═╬ خب رسیدیم و اما باید این کارو کنی , حالا كه به حرفم گوش نكردی باید یه سر به من بزنی و نظر بدی .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی مهربون چشممممممممم , در اولین فرصت بهتون سر میزنم .