فاطمه دوست داشتنی مافاطمه دوست داشتنی ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

دخمل بلا , نور چشمی و عزیز دل مامان و بابا

ما اومدیم بعد از یه خونه تکوووووووووونی حسااااااااااااااااااااابی

  اول از همه :   دختر نازنین و زیبای من , 13 ماهگیتتتتتتتت مبااااااااااااااااارککککککککک عزیز دلممممممممم             دختر گل مامان در 13 مااااااااااااااااااهگییییییییییییییییییی         اینجا , بعد از خونه تکونی , حسااااااااااااااابی خوشحال بودی ,   و از حال و هوای جدید خونمون هم ذوق زده بودیاااااااا کلک ....   شاید هم از اینکه کارای مامانی تموم شده بود اینقدر شااااااااااااااااااااااااادی جیگرمممممممم        ...
27 بهمن 1393

دختر نازنینم تولد یک سالگیت مباااااااااااااااااارککککککککککک

      امسال , سالروز تولد فاطمه عزیزم , مقارن شده با اولین روایت از میلاد حضرت رسول ,   میلاد حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله و سلم ...     ولادت پیام آور خوبیها , پامبر مهربانمان مبااااااااااااااااااااارکککککککک .....                     امروز 14 دی ماهه 1393 ...   فاطمه  جونی عزیزمووووووووووووووووووون یک ساله شددددددددددد ...             تو عشق و ...
14 دی 1393
2677 11 53 ادامه مطلب

حلول ماه ربیع الاول مبااااااااارککککک

    فرا رسیدن ماه ربیع الاول مباااااااااااارککککککک             ماه "ربیع الاول" همانگونه كه از اسم آن پیداست بهار ماه ها مى باشد ؛   به جهت اینكه آثار رحمت خداوند در آن هویداست .   در این ماه , ذخایر بركات خداوند و نورهاى زیبایى او بر زمین فرود آمده است ,   زیرا میلاد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در این ماه است ,   و مى توان ادعا كرد که از اول آفرینش ‍, زمین رحمتى مانند آن به ...
3 دی 1393

آخرین روزهای ماه صفر

   چقدر آخر این ماه سخت و سنگین است /     تمام آسمان و زمین بی قرار و غمگین است /     بزرگتر  ز غم  مجتبی (ع)  و  داغ رضا (ع)  /     فراق فاطمه با خاتم النبیین (ص) است ....       " التماس دعا "                                                     ...
1 دی 1393
1185 12 11 ادامه مطلب

11ماهه شدن فرشته کوچولوی من

دوستای گل و نازنین و مهربونم سلام ,     این پست رو , روز جمعه , 14 آذر ماه , که فاطمه نازنینم 11 ماهه شد نوشتم ,   ولی دو سه روزی طول کشید  و به تاخیر افتاد قرار دادنش توی وبلاگ  ,    البته به علت مشغله زیاد بود این تاخیر ایجاد شده  ,    بابت دیر تایید شدن کامنتهاتون هم واقعا شرمنده ام دوستای خوب و نازنین من ,   باور کنید این دختر بازیگوش و نازنازی من اجازه کار با لپ تاپ رو در مواقعی که بیداره نمیده ,   و زمانهای خوابش هم واقعا مشغله کاری و ذهنی داشتم دوستای مهربون و بامحبتم .... ...
18 آذر 1393
1671 10 25 ادامه مطلب

اولین محرم فاطمه جانم ....

درست روزی که تبریز رسیدیم , 14 آبان ماه بود و 9 ماهه شدی ...   گذاشتن پست برای تبریک 9 ماهگیت در اون روز , به خاطر نبود اینترنت در دسترسمون ,   امکان نداشت دختر نازنین و مهربونم  ....   9 ماهه که شدی , چهار دست و پا رفتنت خیلی خبلی بهتر شد ,   و بعد از یک هفته دیگه مستقل شدی برای خودت ...   مثل جت همه جا میرفتی و از همه جای خونه مامان جون سر در میاوردی , به خصوص حمام     و تقریبا در نه ماه و 20 روزگی هم دندون پنجمت " یعنی نیش سمت چپت از بالا " بیرون زد ....   و دخترک پنج دندونی من شدی نازنینم ....   و من فهمیدم که...
17 آبان 1393
3339 15 41 ادامه مطلب

رقیه خاتون , سه ساله کربلا ...

محرم که میشه   حال و هوای همه جا عوض میشه ...   در و دیوار شهر ... کوچه ها ..... محله ها ....   حتی بسیاری از وبلاگها رنگ و بوی محرمی میگیرن ....   چقدر این عوض شدن رو دوست دارم ...   هیئت های سینه زنی  , دسته های عزاداری , پرچم های سیاه ,   چشمهای اشکبار و دلهای داغدار حسین , همه و همه غم انگیز هستن اما زیبان ....   شاید زیباییشون از همون زیبایی نشات گرفته که   که عمه جان رقیه خاتون , زینب بسیار داغدیده اما صبور , فرمود :   " ما رأیت الا جمیلا &q...
8 آبان 1393
2349 13 11 ادامه مطلب

روز اول محرم و ما از سفر برگشتیم

سلام به همه دوستای گل و نازنین و مهربونم   امروز اول محرم هست و ما از سفر 21 روزه خودمون برگشتیم ...   امروز خیلی وقتی برای نوشتن ندارم , فقط خواستم بیام پیشتون و بهتون خبر بدم که ما اومدیم   ممنون که اینقدر با وفا هستین   و ما رو از یاد نبردین و برامون مهربانانه کامنت گذاشتین توی این مدت نبودنمون ...           فرا رسیدن ماه محرم , ماه عزای حسینی رو هم خدمت همه دوستای گلم تسلیت میگم   عزاداریهاتون قبول   و التماس دعا در لحظه های دلتنگی و اشک باریدن بر مظلومیت اهل ...
4 آبان 1393

داریم میریم سفرررررر

دوستای گلم من و فاطمه جونی و همسر عزیزم  امروز داریم میریم تبریز ,   آخه عقد خواهر نازنینمه ...   برای خوشبختیش دعا کنین ...   عید غدیر انشاالله عقد خواهند کرد ...   نمیدونم چند روز تبریز باشم ولی فکر کنم 20 روزی بشه ... نگرانمون نشین دوستای خوبم ....   اما همیشه به یادتون هستم و فراموشتون نمیکنم ...   بهترینها رو براتون میخوام از خدای مهربون ...   اگه وقت کنم کامنتهای پست قبلی رو پاسخ داده و تایید میکنم قبل از رفتنمون ....   و اگر وقت نکردم , باید ببخشید تاخیر در تایید کامنتها رو و...
13 مهر 1393