یا جواد الأئمه
شهادت مظلومانه باب المراد , جواد الأئمه را
به محضر امام هشتممون حضرت رضا علیه السلام
و تمامی شیعیان و دوستداران آن حضرت تسلیت عرض می نمایم . . . .
ای باب الحوائج ، یا جواد الأئمه , ای بهارِ نُهُم ، تو را شهید کردند ؛
در حالی که هنوز بیش از 25 گُل , در باغِ عمرت شکوفا نشده بود ...
نور نهم ز اوصیا ، جلوه ی جان اولیا ,
روح به پیکر رضا ، عطر گل خدا , جواد
با لب تشنه , وای من ، جان به لبت رسیده بود
داشت حریم حجره ات ، غربت کربلا , جواد ...
باب المراد غریب
طائر عرشم , ولى پر بسته ام
یاد دلدارم , ولى دل خسته ام
آسمانم بى ستاره مانده است
درد , من را , سوى غربت رانده است
ناله ها ماندست در چاه دلم
قاتلى دارم , درون منزلم
من رضا را همچو روحى بر تنم
هستى و دار و ندار او منم
ضامن آهو مرا بوسیده است
خنده ام را دیده و خندیده است
بر رضا هركس دهد من را قسم
حاجتش را میدهد بى بیش و كم
لاله اى در گلشن مولا منم
غصه دار صورت زهرا منم
زهر كین , كرده اثر , رویم ببین
همچو مادر , دست بر پهلو , غمین
در میان حجره اى در بسته ام
بى قرارم ، داغدارم ،خسته ام
این طرف یا فاطمه باشد جواد
آن طرف دشمن ز حالش گشته شاد
این طرف درد و غم و آه و فغان
آن طرف هم , دخترانی كف زنان
كس نباشد بین حجره یاورم
من جوانمرگم ، شبیه مادرم
ریشه ها را , كینه ها سوزانده است
جاى آن سیلى به جسمم مانده است
حال كه رو بر اجل آورده ام
یاد باباى غریبم كرده ام
نیست یک درد آشنا اندر برم
خواهرى نبود كنار پیكرم
تشنه لب , در شور و شینم , اى خدا
یاد جدّ خود , حسینم , اى خدا
خداوندا به حرمت اهل بیت عصمت و طهارت , به آبروی حضرت زهرا , و مظلومیت جواد الأئمه ,
همگیمون رو حاجت روا و عاقبت به خیر کن ....
دوستای گلم میخواستم که امشب , پست مربوط به خاطرات فاطمه جونی و این روزهای دخترم رو بزارم , اما به دلیل شب شهادت امام عزیزمون , امام جواد علیه السلام , نور چشم امام رضا علیه السلام , انشاالله بعدا با این پست در خدمتتون خواهم بود و پست امشبم رو تقدیم میکنم به دوستداران امام نهممون , امام محمد تقی علیه السلام ...
دستمون رو بگیر آقا ..... دستامون خیلی خالیه ...