فاطمه دوست داشتنی مافاطمه دوست داشتنی ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

دخمل بلا , نور چشمی و عزیز دل مامان و بابا

باز محرم شد و ماه عزای حسین

1392/8/14 21:05
2,334 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله    ,    این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله

 


حلول ماه محرم  ،   ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه  ,  تسلیت باد .

 


التماس دعا

 

 

 

 

 

 

باز  محرم رسید   ،   ماه عزای حسین       ,      سینه‌ ما  می‌شود  ،  کرب و بلای حسین


کاش که  ترکم شود  غفلت و جرم و گناه    ,   تا که بگیرم صفا ،  من ز صفای حسین …

 

 

 

 

 

 

 

 

تا    قیامت   ز   قیام    تو  ,   قیامت   بر پاست


از   قیام   تو ,   پیام   تو    عیان    است    هنوز


همه ماه  است  محرم  ،  همه جا , کرب و بلاست


در جهان  , موج جهاد تو , روان است هنوز . . .

 

 

 

 


آغاز محرم و ایام سوگواری حسینی بر عزادارن حسینی تسلیت باد

 

التماس دعا

 

 

 

 

سلام فاطمه جونی مامانی و بابایی

 


امروز روز اول محرم بود , ماه عزاداری امام حسین علیه السلام و یاران با وفاشون ,

که در راه خدا و اسلام و برای رضای خدا , از جون خودشون گذشتن و به شهادت رسیدند .

 

 

 

امیدوارم که وقتی بزرگ میشی و به سنی میرسی که خیلی چیزها رو میفهمی و درک میکنی ,

قدر اهل بیت و دین و مذهبت رو بدونی و یه شیعه واقعی باشی ,

به طوری که دل امام زمان علیه السلام رو شاد کنی ,

و  همینطور  ,  خدای متعال و اهل بیت عصمت و طهارت و خانوم فاطمه زهرا از تو راضی باشن , عزیز دلم .

 

نمیدونم اصلا تا زمانی که بتونم راجع به این چیزها باهات حرف بزنم و تو به مرحله درک و فهمش برسی کنارت هستم یا نه و عمری خواهد بود یا نه  , ولی دوست دارم چه من باشم و چه نباشم , بدونی که دوست داشته و دارم که طوری رفتار کنی و به گونه ای باشی که واقعا  مورد رضایت خدا و پیغمبر و اهل بیتشون باشی و و با سعی و تلاش ,  شناخت کاملی از دینت  پیدا بکنی و از مسلمان بودن و از همه مهمتر شیعه بودنت نهایت استفاده رو بکنی نازنینم.

 

میدونم که من مادر لایقی نیستم و شاید که نتونم اونطور که باید و شاید برات زحمت بکشم و وقت بذارم و اونطور که دینمون گفته تربیتت کنم ولی دوست دارم که سعی خودم رو بکنم و از تو دختر گلم هم میخوام که حتی اگه من مادر خوبی نتونستم باشم , اما تو سعی خودت رو بکنی و همیشه پیرو خانوم فاطمه زهرا به معنای واقعی باشی و قدر دین اسلام و اهل بیت پیامبر و شیعه بودنت رو بدونی و واقعا به دستوراتشون عمل کنی که سعادت دنیا و آخرتت در همینه عزیز دلم.

 

امسال اولین محرم و صفری هست که کنار هم هستیم دخترکم . تو هنوز به دنیا نیومدی و توی دل مامانی تکون میخوری , امروز که برای مراسم عزاداری خونه یکی از همسایه هامون رفته بودم , حسابی تکون میخوردی و وقتی زیارت عاشورا میخوندیم تو هم عکس العمل نشون میدادی .

 

 

امیدوارم امسال به حرمت وجود تو کوچولوی معصوم و پاک که کنارمون هستی , خدا از همه نظر عنایت ویژه ای به زندگیمون داشته باشه و برکت خاصی رو به زندگیمون ببخشه و از رزقهای نهفته در این ماه بتونیم استفاده بکنیم عزیزم.

 

 

برای من و بابایی و همه دوستای گلمون که حاجت دارن خیلی دعا کن , دختر کوچولوی مهربون و خوش قلب من.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (52)

مامان بردیا شیطون
14 آبان 92 15:39
ماه محرم تسلیت باد....
التماس دعا .


سلام مامانی گل و مهربون بردیا کوچولوی شیطون
محتاج دعاییم عزیزم.
منم به شما تسلیت میگم ماه محرم و صفر رو دوست خوبم.
معصومه
14 آبان 92 18:54
عزیزم منم تسلیت میگم ,
راستی من امروز روزه بودم , اگه خدا قبول کنه , هرچند که میگن بگی ریا میشه , ولی من شما رو میشناسم, که نخوام افه بیام و نه اینکه جایزه و پاداش از شما میگیرم , در کل خواستم بگم موقع افطار دعات کردم , اگه لایق باشم و لحن و حرف دعام این بود ,
خدایا فاطمه جونی رو سالم بیار و بذار بغل مامانش , بدون ناراحتی و غم , سالم و صالح .
عزیزم دوستت دارم و بفکرتم مهربون .


سلام معصومه جون مهربونم
قبول باشه دوست خوبم . روزه امروز خیلی ثواب داشت و حاجت میداد عزیزم , انشاالله که حاجت روا بشی عزیزم . خدا خودش جای حق نشسته و از نیت دلت و پاکی نیتت خبر داره عزیزم . مطمئنم حاجتت رو میده.
خوش به سعادتت که روزه بودی و بینهایت ممنون که موقع افطار به یاد ما هم بودی به خصوص به یاد فاطمه جونی.

فاطمه جونی که از داشتن خاله با خدا و مهربونی مثل تو حتما خیلی خوشحاله عزیزم.
مامان بردیا شیطون
14 آبان 92 20:09
دیده خونبار دارد آسمان کربلا

هست تا در انتظار کاروان کربلا

روز و شب در انتظار مقدمِ آلِ علی‏ست

تشنه کامی‏ها به دشتِ بیکران کربلا



سلام مامانی گل و مهربون بردیای شیطون

از کامنت دلنشین و پر محتوات ممنونم دوست عزیزم.
مامان لي لي
14 آبان 92 22:39
چرا دلتنگي خانومی .
بيا خصوصی .🌺


سلام مامان لی لی دوست داشتنی آوا جونم
نمیدونم گلم دلیلش چیه , به شدت امروز دلم گرفته .
مامان لي لي
14 آبان 92 22:40
من و آوا خوبيم فقط يكمی محرم و....
بگذريم .


سلام مامان لی لی گل و مهربون آوا جونم
از رمزت ممنونم عزیزم . ولی هر چی این رمز رو زدم موفق به باز کردن پستت نشدم عزیزم و نتونستم وارد بشم دوست خوبم.
امیدوارم دلیل دلتنگیت هر چی باشه به زودی برطرف بشه عزیزم و در کنار دختر نازنینت رزوهای شادی رو داشته باشی , گرچه زندگی آمیخته به غم و شادیه و نمیشه این دو رو از هم جدا کرد ولی من برای تو آرزوی بهترینها رو از خدا دارم عزیزم.
دعا میکنم زودتر حالت رو به راه بشه دوست نازنینم.
مامان لي لي
15 آبان 92 6:16
تو گل باغ اميدى *
تو يه گلبرگ عزيزى *
در گلستان رفاقت *
تو عزيزترين عزيزى *

💐💐💐💐 برای مامان گل و فاطمه جونی كه تو دلشه.


سلام مامان لی لی گل و دوست داشتنی آوایی , دوست مهربون من

ممنونممممممممممممم از این همه محبت .
چه شعر زیبایی عزیزم.
همین شعر رو تقدیم میکنم به خودت و دختر جیگرتتتتتتتتت .
مامان لي لي
15 آبان 92 6:21
عزيز دلم انشاالله سال ديگه فاطمه جونی حدودا ده ماهه است و با هم به زيارت و.... ميرويد و با هم از محافل حسينی و... فيض ميبريد .
و مطمئنن فاطمه جون از مادر با دين و..... مثل شما فرزندی صالح ، شيعه واقعي ، پيرو راه پيامبر و امامان و ... خداپرست بار خواهد آمد .


سلام مامان لی لی خوش قلب و مهربون آوا جونم
انشاالله با دعای تو , دوست عزیز و نازنین من , همینطور باشه مهربونم .
برای ما خیلی دعا کن دوست خوب من.
شما به من لطف دارین ولی امیدوارم همینطور باشه که میگی و فاطمه جونی خوشبخت و سعادتمند بشه عزیزم.

منم آرزو میکنم دختر گل و دوست داشتنیت در کنار مامانی گل و فهممیده ای مثل تو , خوشبخت و سعادتمند باشه عزیزم .
پگاه مامان آرتین
15 آبان 92 9:57
عزیزم انشاالله دخترمون سال دیگه محرم تو بغل مامان و باباش باشه . مواظب خودتون باشید .
عزاداریهاتون قبول .


سلام مامانی گل و مهربون آرتین کوچولو
از دعای خیرت بینهایت ممنون عزیزم.
انشاالله همینطور باشه دوست خوبم.
ممنون میای پیش ما . خوشحالم میکنی عزیزم.
عزاداریهای شما هم قبول درگاه حق باشه انشاالله دوست گلم.
آزاده
15 آبان 92 9:58
سلام عزیز , احوال شما!
منم این ماه پر سوز و غم رو بهت تسلیت میگم.
راستی از نوشته هات فهمیدم که اهل قم هستی ,
من هم قم زندگی میکنم ,
دوست دارم بیشتر با هم آشنا بشیم .



سلام دوست گل و مهربونم , آزاده جون عزیزم , مامانی تبسم جون
ممنونم , منم به شما تسلیت میگم عزیزم.
آره خانومی , حدست درست بوده.
منم خوشحال میشم با یه مامانی مهربون و گل بیشتر آشنا بشم عزیزم.
مامان آوا
15 آبان 92 14:28
نمیدونم کامنتم اومده یا نه , بی آدرس بود , واست کامنت گذاشتم نازنینم .


سلام مامانی گل و مهربون آوا جونم
نه عزیزم , کامنتی دریافت نکردم از طرفت که بی آدرس باشه . حتی دوباره رفتم چک کردم الان عزیزم . کامنت خواستی بزاری حتما آدرس بزار برام خانومی .
مامان لي لي
15 آبان 92 15:17
بی نظير مهربوني عزيز دلم ,
مراقب فاطمه جونيم باش ، بيا خصوصی .🌸🌸


سلام مامان لی لی دوست داشتنی و مهربون آوا جونم
فدات بشم , شما هم خیلی با محبت هستی دوست گلم.
چشم مراقبش هستم .
بابت رمز مجدد ممنونم عزیزم. گرچه باز هم موفق به باز کردن پست نشدم و نمیدونم علتش چیه دوست خوبم .
شاید قسمت نیست بخونمش .
مامان لي لي
15 آبان 92 15:19
انشاالله دلتنگیات برطرف ميشه خواهری ، خيلی مواظب دخملمون باش كه صحيح و سالم و به موقع دنيا بياد . 😘😘😘


سلام مامان لی لی گل و خوش قلب آوا جونم
انشاالله که همینطور باشه خواهر عزیزم . چشم , سعی میکنم بیشتر مراقب باشم گلم. تو هم مراقب خودت و آوا جونم باش . انشاالله دلتنگی های شما هم برطرف میشه هر چه زودتر عزیز دلم.
مامان آوا
15 آبان 92 16:47
سلام , ممنون , آوا جون خدا رو شکر بهتر شده , نه عزیزم من نبودم ,

دختر گلمون خوبه ؟



سلام مامانی مهربون آوا جون
خدارو شکر که بهتر شده دخمل ناز نازیت .
فاطمه جونی هم خوبه , خداروشکر عزیزم.
بازم پیش ما بیا دوست خوب من.
معصومه
15 آبان 92 18:12
عزیزم خوبم , ممنونم , قربونت برم .


سلام معصومه جون مهربونم
خداروشکر که خوبی خانومی . خوشحالم .
مامان آوا
15 آبان 92 20:04
وای میبینی توروخدا , چقدر دوباره نوشتم , نمیدونم چرا ثبت نشد .


سلام مامانی گل و مهربون آوایی
یه کامنت به صورت خصوصی اومده از طرفت عزیزم .
فکر کنم تیک خصوصی رو زدی خانومی.
ما خوبیم , خداروشکر. از بس از تو بیخبر موندیم نگران شدیم دیگه , پس سیستمت مشکل داشته عزیزم.
خوشحالم تولد آوا جون خوش گذشته . ممنون به یاد ما هم بودی دوست گلم.
پس اگر آمادگی داری و شرایطت جوره به خدا توکل کن و شروع کن . خیلی هم خوبه , امیدوارم به زودی خبرای خوب خوب بشنویم عزیزم.

مامان لي لي
15 آبان 92 23:03
مامانی خصوصی داری .💐💐💐


سلام مامان لی لی گل و مهربون آوا جونم
ممنون عزیزم از کامنت خصوصیت . الان میام بهت سر میزنم دوست گلم.
مامان نیکا
15 آبان 92 23:38
سلام عزیزم , عزاداریتون قبول باشه , با این مطالب قشنگت اشکمو درآوردی , کی گفته مادر لایقی نیستی , به نظر من همین که سینه زن امام حسینی لایق ترین مادر جهانی .
خوشحالم که نی نی هم با شنیدن زیارت عاشورا تکون میخوره , پس معلومه حالش خوبه ، مواظب خودت و نی نی باش . اجرتون با امام حسین .
راستی ما آپپپپپپپپپپپپپپپییم.


سلام مامانی گل و مهربون نیکا جون
ممنونم گلم . عزاداریهای شما هم قبول . ما رو در لحظه های دعا یادتون نره دوست مهربونم.
ممنونم که من رو لایق خوندی عزیزم. نظر لطفته.
انشاالله که حال نینی خوب باشه با دعای شما دوستای خوبم.
در اولین فرصت میام و بهتون سر میزنم دوست گلم.
مامان ماهان
15 آبان 92 23:55
سلام , دلنوشته شما براي دخملی عالی بود , انشاالله سال ديگه با دخملی , نورچشمی , محرم رو به بهترين شكل سپری ميكنيد .
من پارسال همش ميگفتم خدايا يعنی سال ديگه من و ماهی با هم ميريم مراسم هيئت .
التماس دعا عزيزم .


سلام مامانی گل ماهان کوچولو
خوشحالم که دلنوشته من مورد توجهت قرار گرفته عزیزم.
انشاالله با دعای شما دوستای خوبم همینطور باشه گلم.
خداروشکر که خدا یه پسر سالم و گل بهت داده و امسال با هم میرین مراسم عزاداری محرم عزیزم.
محتاج دعاییم خانومی.
شما از امروز جزو لینک دوستان ما هستید عزیزم.
مامان لي لي
16 آبان 92 6:07
دعا ميكنم در اين ماه عزيز....
حسين (ع) ضامن دعاهايت..
عباس (ع) مشكل گشايت...
سجاد (ع) مرهم درد هايت...
و مهدي زهرا سايبان دلت باشد.....
آمين....


سلام مامان لی لی گل و دوست داشتنی آوا جونم
منم برات دعا میکنم که اگر گره و مشکلی توی زندگیت داری رفع بشه و به حرمت این ماه عزیز حاجت روا بشی و دختر دوست داشتنیت همیشه سالم و سلامت کنارت باشه عزیزدلم.
مامان آوا
16 آبان 92 12:09
سلام عزیزم , عکسهای تولد آوایی رو گذاشتم , لطفا بیاید بازدید .


سلام مامانی گل و مهربون آوایی
به به عکسای تولد آوا جون , با کمال افتخار عزیزم میام و میبینم.
مامان ماهان
16 آبان 92 14:30
فدات دوست گلم , آره حتما ميرم و عكسهاشو ميزارم بزودی,
مواظب خودت و دخمل بلا باش .



سلام مامان گل و مهربون ماهان کوچولو
پس منتظر عکسهای زیبای ماهان کوچولو هستیم خانومی.
ممنونم , چشم عزیزم.

مامان لي لي
16 آبان 92 17:39
عزيز دلمی مهربونم .😘
انشاالله تقدير آوا هم مثل صورتش زيبا باشه .
انشاالله كه فاطمه جونی صحيح و سلامت به دنيا مياد و بغلش ميكنی و زيبا و دلنشينه هم صورتش هم سيرتش .


سلام مامان لی لی گل و مهربون آوا جونم
ممنونم عزیز دلم.
دعاهای خیرت همیشه به دلم میشینه گلم.
انشاالله بهترینها توی تقدیر دختر کوچولوی دوست داشتنیت باشه دوست نازنینم.
معصومه
16 آبان 92 18:40
بیا چت .


سلام معصومه جون مهربونم
عزیزم من دیروز بعد از نماز مغرب و عشا تا آخر شب خونه نبودم عزیزم.
توی نینی گپ هم آنلاین نبودم که با هم گپ بزنیم دوست عزیزم و پیغامت رو که گفتی بیا چت رو خیلی دیر گرفتم خانومی.
شرمنده دوست نازنینم.
مامان لي لي
16 آبان 92 19:08
به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد ،
اما هر وقت تنم به جماعت بینا خورد , گفتند : مگر کوری !!!!!



سلام مامان لی لی دوست داشتنی آوا جونم
واقعا همینطوره .
اگه توی رفتار و گفتار روزانمون دقت کنیم خیلی به این موارد برخورد میکنیم.
مامان آوا
17 آبان 92 0:27
سلام دوست خوب و همراه همیشگی و ناز من
خوبی ؟ فاطمه جونم چطوره ؟ خیلی با محبتی نازنین .
خصوصی


سلام دوست گل و عزیزم , مامانی مهربون آوا جون
خوبم خانومی . ممنون . فاطمه جون هم خوبه انشاالله با دعای شما و حسابی تکون میخوره این روزا .
فدات بشم دوست نازنینم , شما به من محبت داری .
الان پیام خصوصیت رو خوندم و برات خصوصی هم جواب دادم گلم.
ممنون من رو محرم خودت میدونی عزیزم.
مامان پسرا
17 آبان 92 6:36
سلام مامانی مهربون فاطمه کوچولو !
ایام رو تسلیت می گم . عزاداریاتون قبول !
دعا می کنم فاطمه خانوم گل و نازتون با عافیت و سلامتی و راحتی ، بیاد تو بغلتون و مایه روشنی چشمتون باشه انشاءالله.
شما هم معلومه مامان خوبی هستی براش . از اولین کار که انتخاب این نام زیباست , مشخصه که حق اون نی نی ناز رو به خوبی ادا می کنی.
تو این دوران شما تحت نظر ویژه خدایی ! پس لطفا یادت نره برای ما هم دعا کنی !



سلام مامانی خوب و مهربون پسرا
عزیزم چرا آدرسی از وبلاگت برای من نذاشتی که بهت سر بزنم خانومی.
این بار اومدی حتما برای من آدرس بزار خانومی.
منم التماس دعا دارم از شما دوست گلم. عزاداری شما هم قبول باشه عزیزم.
از دعاهای خیری که در حق ما کردی ممنونم دوست گلم.
از لطفت نسبت به من ممنون . امیدوارم بتونم مادر خوب و لایقی باشم عزیزم.
شما هم در لحظه های دعا ما رو یادتون نره دوست خوب من.
بازم بیا پیش ما . خوشحالم میکنی عزیزم.

مامان پسرا
17 آبان 92 6:38
عزیز!
یه سؤال!
چه جوری نظرات رو از حالت تأییدی در میاری ؟
من بلد نیستم!


سلام مامان گل و مهربون پسرا

عزیزم آدرسی از خودت نذاشتی که اونجا جوابت رو بدم خانومی , پس همینجا برات توضیح میدم دوست گلم.

وقتی یه پست رو مینویسی , پایین همون صفحه که داری مینویسی , سه تا گزینه برای نظرات داره که قبل از ارسال مطلبت میتونی انتخاب کنی :

یکیش اینه که نظرات با تایید من نمایش داده بشن.
یکیش اینه که نظرات بدون تایید من نمایش داده بشن.
و یکیشم اینه که برای این پست نظرات غیر فعال باشن.

شما قبل از ارسال مطلبت { یعنی پستت } , اونی که نوشته , نظرات بدون تایید من نمایش داده بشن رو برای اون پستت انتخاب کن.
اینطوری وقتی کسی کامنتی بزاره , لازم به تایید شما نیست و خودش نمایش داده میشه.

امیدوارم راهنماییم روشن و قابل استفاده بوده باشه برات دوست خوبم.
معصومه
17 آبان 92 17:18
چی شد یهویی ؟
نگرانت شدم به خدا , یه خبری بده از خودت .
فشارت نیفتاد که قربونت برم , منتظر خبرتم , خدا منو بکشه زیادی سئوال کردم .


سلام معصومه جون مهربونم

عزیزم چیزی نشد خانومی . نگران نباش دوست خوبم.
اینترنته دیگه , قطع و وصل میشه.
سیستم من مشکل داره و یه وقتایی قاطی میکنه . این بار هم فایر فاکسش قطع شد و خیلی طول کشید که وصل بشه و فایر فاکسش دوباره کار بکنه خانومی.
ببخش که نگران شدی . اومدم نینی گپ آف بودی , برات کامنت گذاشتم که نگران نباشی.
مراقب خودت باش دوست گل و مهربون من .
مامان نفس
17 آبان 92 18:03
سلام عزیزم
وااااااااای نمیدونی چقدر خوبه وقتی نینیتو بغل میکنی و بهش شیر میدی ,
انشاالله زودتر فاطمه جونتو بغل بگیری عزیزم و باهاش دنیات خیلی خیلی بهتر بشه ,
نفس هم زردیش خوب شد , خداروشکر .


سلام مامانی گل و مهربون نفس کوچولوی نورسیده

حتما که حس قشنگ و زیباییه بغل گرفتن کوچولویی که این همه منتظر اومدنش هستی , امیدوارم این حس قشنگ نصیب همه کسایی که در انتظارش هستن بشه عزیزم.

منم خیلی منتظر اون لحظه هستم , برای من هم دعا کن دوست خوبم.

خدارو شکر که نفس جونم زردیش خوب شده خیلی زود .
امیدوارم نفس جون همیشه سالم و سلامت کنار تو و باباییش خوش و خرم زندگی خوبی داشته باشه.
از دعای خیرت ممنونم دوست عزیزم.
شیرین
17 آبان 92 19:54
سلام مامان فاطمه جون . خوبی عزیزم؟
رفتم وبلاگو خوندم , پستها رو خوندم , خیلی شرمندم عزیزم , خیلی مهربونیییییییییییییییییی .
انشاالله همیشه موفق و خوشحال باشین و فاطمه خانوم گل رو سالم بغل بگیری .


سلام شیرین جان عزیزم
خوبم , ممنون دوست عزیزم.
چه عجب یادی از ما کردی خانومی , خیلی نگرانت شده بودم دوست خوبم , آخه خیلی وقت بود که دیگه خبری از تو نبود و وبلاگت رو هم به روز نمیکردی . ممنون که وقت گذاشتی و پستها رو خوندی دوست عزیزم.
بیشتر به ما سر بزن , خوشحالم میکنی .
از دعای خیرت بینهایت ممنون دوست نازنینم , منم برات دعا میکنم که به آرزویی که داری برسی دوست گلم.
مامان لي لي
18 آبان 92 1:31
بادبادک ،،،
با اينكه ميدونه زندگيش به نخی بنده ...
بازهم تو آسمون ميرقصه و ميخنده ...
هميشه بخند و نگران نباش و بدان كه نخ زندگی ات , دست خداست ...
بهترين هارو برای تو دوست عزيز و عزيزترين هات از خدا خواستارم .💖


سلام مامان لی لی گل و دوست داشتنی آوا جونم
چقدر کامنتات قشنگ و پر محتوا هستن عزیزم.
من همیشه ازشون استفاده میکنم دوست گلم . ممنونم مهربون.
خدارو شکر که نخ زندگی هممون دست خداست و هوامون رو داره .
منم برای تو و دختر نازنینت بهترینها رو از خدا خواستارم عزیزم.
مامان آوا
18 آبان 92 9:34
سلام عزیزم , خوبی خانوم گلی ؟

چه خبرا ؟ من که حسابی دیروز در سردرد شدید به سر میبردم .

فاطمه جونم چطوره ؟ خوبه ؟ خودت وضعیتت چطوره ؟
ممنوم عزیزم از راهنماییهات , خیلی عالی بود , رفتم انجام دادم و هیچ خبری از درد نبود , بیچاره خانوم دکتره تمام تلاشش رو کرد .
خداروشکر مشکلی نداشتم .
خوب , تو چطوری ؟ خوبی عزیزم ؟
راستی , زایمانت رو چه موقع زده ؟



سلام مامانی گل و مهربون آوا جونم
چرا سردرد داشتی عزیزم . انشاالله که به زودی خوب بشی دوست خوبم.
خبر خاصی ندارم جز اینکه دوباره دل درد و کمر دردم شروع شده , شبها اذیت میشم و خوابم نمیبره , البته خودم فکر میکنم از نگرانی های بی مورد منه همه این بیخوابیها عزیزم.
فاطمه جونی هم خوبه , البته اگه مامانیش و نگرانیهاش بزاره . همش فکر میکنم اتفاقی براش افتاده , باید برم یه سونو گرافی بدم تا خیالم راحت بشه و این طفل معصوم رو هم با نگرانیهام اذیت نکنم.
چه کار خوبی کردی که رفتی دکتر عزیزم.
خوشحالم که مشکلی هم نداشتی , اینطوری خیالت هم راحته عزیزم.
برات آرزوی بهترینها رو دارم دوست نازنینم.

تاریخ زایمانم رو دقیق مشخص نکرده دکتر , این بار که برم ازش سوال میکنم ولی فکر کنم 16 یا 17 دی ماه باشه .
معصومه
18 آبان 92 12:45
سلام , الهی شکر , شکر , شکر
دختر من رو نصفه عمرم کردی , بیقرار شدم و نگران . منتظر موندم اما دیگه بیشتر نشد بمونم , چون داشتیم میرفتیم بیرون , شرمندت شدم حسابی , شکر که خودت و دخملت خوبی .
بیخودی هم نگران نباش , انشاالله به حق علی اصغر , دخترمون سالم دنیا بیاد , چشم حسودا بترکه . آمــــــــــــــــــــیــــــــــــــــــــــــــن


سلام خاله معصومه جون مهربون
بازم ببخش که نگرانت کردم خانومی . من فایرفاکسم مشکل داره و خیلی وقتها باز نمیشه و وقتی قطع بشه خیلی باید باهاش کلنجار برم تا دوباره باز بشه . دیروز هم همینطور شد . دشمنت شرمنده باشه , خوب شد که منتظر نموندی و رفتین بیرون عزیزم.
ممنونم دوست خوب من , انشاالله با دعای شما دوستای گلم همینطور باشه عزیزم و فاطمه جونی صحیح و سالم به دنیا بیاد.
مهسا مامان نورا
18 آبان 92 17:35
لبیک یا حسین , این ایام رو تسلیت میگم .
خصوصی داری .


سلام مامانی گل و مهربون نورا جون
منم تسلیت میگم , عزاداریهاتون قبول و التماس دعا دوست خوبم.
ممنون از رمزی که دادی عزیزم.
مامان گلی
19 آبان 92 1:44
سلام مامانی .
ایام عزا رو بشما تسلیت میگم .
دخمل طلای ما خوبه ؟؟؟ حسابی مراقبش باشیا...تو مشهد جاتون خالی بود . بیادت بودم... انشاالله سال بعد ایام محرم درکنار دختر نازت بری مسجد . آمین


سلام مامان گلی مهربون دوقلوها
منم به شما تسلیت میگم ایام محرم و صفر رو و التماس دعا دارم دوست عزیزم.
ممنون که توی مشهد به یادم بودی . خوشحالم کردی که به یاد ما هم بودی دوست گلم.
زیارتتون قبول عزیزم. از دعای خیرت بینهیات ممنون .
مامان آوا
19 آبان 92 12:06
سلام نازنین من , خوبی عزیزم ؟ سلامتی ؟ ماه هشتم بارداری به خوشی باشه عزیزم , انشاالله تا آخرش به سلامتی و تندرستی پیش برین . ممنونم عزیزم که همیشه جویای احوالات ما هستی گل خانوم . الحمدلله خیلی بهترم . سردردم تا یک روز و نیم ادامه دار بود , خیلی بی سابقه بود . تعجب کردم , اونروز که دکتر رفته بودم فکر کنم ازبس به دکتر اصرار کردم و بعدش پیاده اومدم خونه و باد سرد به پیشونیم خورد , به خاطر همین سردردم تشدید شده بود و خلاصه الان بهترم. تو چطوری عزیزم ؟ خوبی ؟ ورودت به ماه هشتم هم یادم رفته بود تبریک بگم . دیگه یواش یواش آماده شو که نی نی گلی رو , می می بدی , وای که چقدر لذت بخشه نگاه کردن به مک زدن نی نی , ای خدای بزرگ همه زنهای خوب مثل تو و معصومه جونم رو به این موهبت نوید بده , انشالله. راستی ؟ آزمایشهای هفت ماهگی رو دادی ؟
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون آوا جونم از تبریکت بابت ورود به ماه هشتم بارداری , خیلی ممنونم . ممنونم که به یاد ما هستی گلم. خدارو شکر که سردردت بهتر شده . احتمالا به خاطر همون باد سرد و استرسی بوده که توی مطب بهت وارد شده عزیزم . از دعای خیرت بینهایت ممنونم . انشاالله که خداوند به همه کسانی که خواستار فرزند هستن اولاد سالم و صالح عطا کنه . عزیزم من توی ماه ششم آخرین آزمایشاتم رو انجام دادم و فعلا آزمایشی ندادم تا ببینم دکترم نظرش چیه . ممنون که به فکرم هستی دوست مهربون و دوست داشتنی من .
مامان ستاره
19 آبان 92 12:42
عزیزم سلام ... ممنون که به وبم اومدی و دیدن کردی گلم ... مرسی از دعاهای خوشگلت .... مبارکت باشه نی نی ناناس توی دلت و سیسمونی های نازش .....
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام ستاره جون مهربونم منم ممنونم که به وبلاگ ما سر زدی عزیزم . انشاالله که به زودی خدا یه نینی ناز و خوشگل و سالم و صالح بهت بده و از داشتنش لذت ببری عزیز دلم .
مامان لي لي
19 آبان 92 15:28
مرسي عزيز دلم . ما خوبيم . تو خوبی ؟ فاطمه جونم خوبه ؟ چقدر با محبتی خواهری . فدای تو مهربوووونم . انشاالله فاطمه ی قرص ماهم صحيح و سلامت مياد تو بغلت و من ميبينم و عشق ميكنم . مرسی برای اينكه رفتی پيش خاله ستاره و كامنت گذاشی .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامان لی لی مهربون و گل آوا جونم خوشحالم که حالتون خوبه عزیزم . ما همی خوبیم و فاطمه جون هم خوبه خدارو شکر عزیزم. از دعای خیرت بینهایت ممنونم مهربونم . خیلی محبت داری به ما عزیزم . خواهش میکنم , خیلی قشنگ بود عکسهای دخترت توی وبلاگ خاله ستاره .
مامان ستاره
19 آبان 92 21:33
سلام عزیزم ... خوشحال میشم عزیزم که دوستانی چون شما داشته باشم ... منم با افتخار شما رو لینک کردم عزیزم .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام ستاره جون مهربونم شما از امروز جزو لینک دوستان ما هستی عزیزم . منم خوشحال میشم از دوستی با تو دوست مهربون و گلم.
مامان لي لي
19 آبان 92 22:03
یادت زیباست ... 
ببین اگر خودت بودی چه غوغایی میشد .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامان لی لی گل و دوست داشتنی آوا جونم از کامنت زیبات ممنونم دوست گلم.
مامان آوا
20 آبان 92 7:34
سلام عزیز دلم . خوبی ؟ سلامتی ؟ چه خبرا ؟ کم پیدایی ؟ دلم حسابی واست تنگ شده عزیزم . میبینم که ورود به هشت ماهگی تاثیر خودش رو گذاشته ودیگه کم شمارو میبینیم خانوم گل . فاطمه جونم چطوره ؟ خوبه ؟ با استرسهات چیکارکردی ؟ بیاو از خودت خبر بده عزیزم , دلمان بهانه تورا میگیرد . بیا .......... اول صبحی شاعر هم شدم . میبوسمتون . موفق و موید باشی عزیزم .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام دوست شاعر و خوب و مهربونم , مامان مهربون آوایی خوبم گلم , خداروشکر. من کم پیدا نیستم , تو کم پیدایی خانوم گل. اتفاقا دو روزه که بیشتر از قبل هم اومدم نت چون داشتم یه پست طولانی مینوشتم و وقتم رو میگرفت . اتفاقا چند باری هم معصومه رو توی نی نی گپ دیدم ولی تو همچنان آف بودی دوست خوبم. در اولین فرصت میام به وبلاگت و برات کامنت میزارم عزیزم. ممنونم , شما هم موفق باشی دوست من .
مامان امیررضا
20 آبان 92 8:30
پرسیدم : ازحلال ماه ، چراقامتت خم است ؟ آهی کشید و گفت : که ماه محرم است . گفتم : که چیست محرم ؟ با ناله گفت : ماه عزای اشرف اولاد آدم است . التماس دعا .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون امیر رضا کوچولو منم ایام عزداری رو به شما تسلیت میگم و التماس دعا دارم دوست عزیزم.
معصومه
20 آبان 92 9:54
عزیز دلم دیروز منتظرت موندم اما پیام خداحافظیت رو دریافت نکرده بودم و یه دفعه رفتی , ناراحت شدم و فکر کردم از بی خودی حرف زدنام خسته شدی , گفتم خدایا بیا حالا با یکی درددل کن میذاردت میره , ولی از اونجایی که هیچ وقت بدبینی و کینه رو به دلم راه نمیدم و زود بیرونش میکنم تا کامنتت رو دیدم کلا فراموش کردم و از تو ناراحت نیستم عزیزم .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام معصومه جون خوب و مهربونم ببخش دیروز که یه دفعه رفتم , کامنت گذاشتم و بهت توضیح دام که چطور شد رفتم ولی گویا پیام خداحافظیم بهت نرسیده بود , ببخش عزیزم اگه دلخور شدی , خودت میدونی که قصدی در کار نبوده دوست خوب و گلم. انشاالله دوباره فرصتی دست میده و تا آخر درد دلات رو گوش میدم با افتخار دوست گل من . خوشحالم که سوءتفاهم برطرف شده و خدایی نکرده از من ناراحت و دلگیر نیستی عزیزم . مراقب خودت باش دوست خوب من .
مامان هدیه
20 آبان 92 12:46
سلام عزیزم . خوبین ؟ توی این ایام ازتون التماس دعا دارم عزیزم . راستی توی یکی از وبلاگها خوندم که یه مشکل خونوادگی براتون پیش اومده , انشاالله خدا به حق امام حسین حلال مشکلتون باشه .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی خوب و مهربون هدیه جون منم تسلت میگم ایام عزاداری رو , و التماس دعا دارم دوست خوبم. نه عزیزم مشکل خونوادگی نبوده , التماس دعا داشتم از یکی از دوستانم برای گرهی که تو یکی از کارهامون افتاده بود عزیزم , ممنون که به فکر ما بودی و هستی و در حق ما دعا میکنی دوست عزیز و مهربونم .
مامان آوا
20 آبان 92 13:45
ماه غم آمد و دل های همه شور محرم بگرفت / از غمکده عشق مرا جرعه ی نوشم بگرفت / از ناله ی آن سوز لبان تشنه ی آب / یاد عباس مرا شط فراتم بگرفت . ماه محرم تسلیت باد .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامان مهربون آوا جون منم ایام عزاداری رو به تو دوست خوبم تسلیت میگم و التماس دعا دارم از تو دوست عزیزم.
پریسا
21 آبان 92 1:22
سلام , ممنون که به وبلاگم سر میزنی . من رمزم رو به کسی ندادم , اما به وبلاگتون سر میزنم و آهنگ وبلاگتون رو دوست دارم . چقدر خوبه که اینقدر کامل برای این نورچشمی مینویسی . برای مامان و نی نی .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامان پریسای مهربون نورا جون منم ممنونم که به وبلاگ ما سر میزنی و وبلاگمون رو دوست داری عزیزم. از محبتت بینهایت ممنون . بازم پیش ما بیا خانومی . منتظرت هستیم دوست خوبم.
مامان سویل و اراز
21 آبان 92 11:52
علی یک دسته گل از یاس آورد / ز طوبی شاخه ی احساس آورد میان باغی از گل های زهرا / خوشا ام البنین عباس آورد . . .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی مهربون آراز و سویل جون از کامنت بسیار زیبات ممنونم عزیزم. عزاداریهاتون قبول و التماس دعا دارم در لحظه های دعا دوست خوبم.
mahtab
24 آبان 92 22:34
عزاداریهاتون قبول و حاجاتتون روا .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون علیرضا کوچولو عزاداریهای شما هم قبول باشه دوست خوب من , التماس دعا دارم ازتون عزیزم.
مامان الینا جونی
25 آبان 92 19:30
سلامممم به مامان فاطمه جوووون . خوبید ؟ انشاالله که روزهای خوب و شیرینی رو در پیش داشته باشید . راستی مامانی تا ما نیاییم شما نمیای چرا ؟ راستش منم دوباره مامان شدم و کمتر میتونم بشینم پای نت , امیدوارم این روزهای بارداری به خوبی طی بشه .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون الینا جون عزیزمممممممممممم من که میام بهتون سر میزنم , این حرفها چیه . شما کم پیدایی خانومی. در اولین فرصت بازم میام پیشت دوست گلم. از اینکه دوباره داری مامانی میشییییییییییی خوشحالم , مبارکه . انشاالله به سلامتی به دنیا میاد نینی تو راهی دوست خوبم . درک میکنم , وقتی باردار باشی کمی سخته پشت کامپیوتر نشستن و باید بیشتر به فکر نینی بود دیگه . بازم پیش ما بیا عزیزم که از دیدنت خوشحال میشم.
مامان ماهان
25 آبان 92 22:46
هر چند مارو كلا فراموش كردی .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی خوب و گل ماهان کوچولو عزیزم چرا باید دوست گلی مثل شمارو فراموش کنم. عزیزم این چند روزه ایام عزاداری رو کمتر وقت کردم بیام اینجا دوست خوب من. میام پیشت خیلی زوددددددددددددد . دیگه ناراحت نباشیااااااااااااااااااا دوست گل من.
مامان زیبا
27 آبان 92 1:12
عزيز دلم انشاالله سال ديگه با فاطمه جون با هم به زيارت و .... ميرويد و با هم از محافل حسينی و ... فيض ميبريد . ممنون که به ما سر زدی , انشاالله بارتو به خوشی زمین بزاری .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامان زیبای گل و مهربون نی نی تو راهی ممنونم از دعای خیرت دوست مهربونم. انشاالله با دعای شما دوستای خوبم همینطور باشه عزیزم . منم ممنونم و خوشحالم که به ما سر زدی و کامنت گذاشتی دوست گلم. امیدوارم این روزهای آخر بارداریت به خوشی و خوبی سپری بشه و کوچولوی نازت رو صحیح و سالم توی بغل بگیری عزیزم.
مهدیه ( مادر دختری)
4 آذر 92 11:58
راستی یه مطلبی.... همسری من قمی هست , دیدی فامیل در اومدیم؟!!!!!!!!!!!!!
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون فاطمه سادات جون عزیزم بابت وقت گذاشتن و خوندن پست طولانی من و ابراز لطف و محبتت , بینهایت ممنونم دوست گلم. با کامنت زیبات خوشحالم کردی عزیز دلم . پس دیگه فامیل شدیم , باعث افتخاره .