فاطمه دوست داشتنی مافاطمه دوست داشتنی ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

دخمل بلا , نور چشمی و عزیز دل مامان و بابا

بخش دوم سیسمونی های فاطمه جونی

1392/8/12 14:17
4,764 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخملی ناز و قشنگ مامان  , سلام کوچولوی دوست داشتنی و نازنازی من

 ماچماچماچ

 

 

عزیز دلم امروز اومدم اینجا با کلی عکس از اتاق و وسایلای قشنگت خوشگلم . بغل

 

 

بالاخره اتاقت رو برات چیییییییییییییدیممممممممممممممم عزیزم. بغلمژهبغل


هوراهوراهورا

 

 

نمیدونم اتاقت رو دوست داری یا نه ولی من امیدوارم که دوستش داشته باشی  بغل .  من و بابایی که با کلی عشق و علاقه این اتاق رو برات درست کردیم  قلب .  امیدوارم که دوستش داشته باشی نازنینم و مورد علاقت باشه  قلب  و  صحیح و سالم بیای پیشمون و از همه وسایلات استفاده کنی و ازشون لذت ببری که این آرزوی منه نازنینم . ماچماچماچ

 

 

فردای روز عید غدیر , صبح زود , مامان جون و خاله جون اومدن پیشمون  لبخند .  منم که اون چند روز حالم خیلی خوب نبود و فشارم بالا بود و سرگیجه و سردرد داشتم  و دل و کمرم هم به شدت درد میکرد چشم و اصلا نتونستم به مامان جون و خاله جون برسم و این , اونا بودن که به ما میرسیدن و کلی هم این چند روزه زحمت کشیدن و توی کارایی که داشتیم کلی کمک کردن ماچ.

 

 

مامان جون و خاله جون مهربون دست گلتون درد نکنه . میبوسمتوننننننننننننننن مهربونا . ماچماچ

 

 

خاله جون با اینکه کلی کار داشت ولی به خاطر چیدن اتاق تو اومده بود مژه ,  چون قول داده بود قبل از محرم و صفر بیاد و اتاقت رو برات مرتب کنه قلب , مامان جون هم کلی کمک کرد و کلی هم برات وسایل خریده بود که همه رو چیدیم توی اتاقت نازنینم بغل .

 

 

مرتب کردن اتاقت دو روز طول کشید  مژه  چون باید تخت و کمدت رو جا به جا میکردیم و یه جای خوب هم انتخاب میکردیم برای گذاشتنشون . لبخند


خلاصه با کمک مامان جون و خاله جون و با همکاری صمیمانه بابایی مهربون , اتاق فاطمه جونی مرتب شددددددددددددد . هوراهوراهورا

 

 

من که نتونستم  کمکی بکنم و بیشتر مهندس ناظر بودم  نیشخند  و همه کارها به دوش بقیه بود و فقط هر وقت میتونستم از درد دل و کمر ,  یه ناله ای میکردم و توجه همه جلب میشد نیشخندخنده .  این کاری بود که از دستم برمیومد دیگه عزیزم  نیشخندخنده.

 

 

از شوخی گذشته , آخه این چند وقته حال مامانی خیلی خوب نبوده کوچولوی من و همش فشارم بالا بوده و درد زیادی را تحمل میکردم چشم و به خاطر همین هم بیشتر استراحت میکردم و حتی به خاطر تو , اینجا هم خیلی کم اومدم و سر زدم عزیز دلم  وگرنه  من مامانی فعال و کوشایی هستم خجالت و اصلا هم اهل غر زدن و ناله کردن نیستم خجالت  , البته همه نگرانی من تو بودی و هستی گل من وگرنه این دردا که چیزی نیست و من به عشق تو تحمل میکنم قشنگم ماچبغل ,  فقط امیدوارم و از دوستای گلمون میخوام که برامون دعا کنن که یه وقت برای تو دختر نازنینم مشکلی پیش نیومده باشه  و هرگز هم پیش نیاد نازننیم. ماچبغلماچ

 

 

و اما یه شب دیگه هم با مامان جون و خاله جون و بابایی رفتیم بیرون که  برات  گهواره بخریم مژه  ولی اون چیزی که میخواستیم رو پیدا نکردیم و بعد تصمیم گرفتیم که گهواره میلاد  بخریم  و چون من وضعیت خوبی نداشتم که هر روز توی ماشین بشینم و برم بیرون  چشم ,  فردای اون شب بابایی رفت و خودش گهوارت رو خرید و آورد  مژه  , خیلی خوشگله و صورتی رنگه عزیزم بغل ,  هم خانگی و هم سفری و تاشو هستش مژه ,  انشاالله عید که بریم خونه مامان جون با خودم میبرمش که اونجا , راحت بخوابی توی گهواره خودت مامانی هوراهوراهوراعکسش رو برات گذاشتم دخمل کوچولوی من  ,  امیدوارم که به سلامتی بیایی و بخوابی توی گهوارت و من  آروم تابت بدم که بخوابی و خوابهای خوب خوب ببینی نازنینم. ماچماچماچ

 

 

 

خلاصه این چند روزه حسابی مشغول بودیم مژه و علاوه بر چیدن اتاقت , کلی کارای دیگه مثل تمیز کاری و خرید و آماده کردن یه سری سبزیجات و وسایلای مورد نیاز دیگه برای زمان زایمانم حسابی وقتمون رو پر کرده بود تعجب و مامان جون و خاله جون هم این چند روزه حسابی کمک کردن و زحمت کشیدن ماچ و سه شنبه شب هم رفتن تا اینکه زمان زایمانم انشاالله دوباره بیان پیشمون دختر نازنازی من . بغلماچبغل از زحمتایی که این مدت کشیدین ممنونم مامان و خواهر گلم .ماچ

 


بعد از رفتن مامان جون و خاله جون   , چهارشنبه شب , همراه بابایی که هر هفته چهارشنبه شبها  میره حرم  ,  سه تایی رفتیم حرم حضرت معصومه لبخند .  به خاطر شرایطی که این مدت داشتم چند وقتی بود که حرم نرفته بودم و اون شب چند ساعتی که حرم بودم خیلی بهم چسبید و خوش گذشت . تو هم حضرت رو زیارت کردی گل نازم و من دست زدم به ضریح و دستم رو گذاشتم روی تو دخمل کوچولوم که متبرک بشی . لبخند

 

 

همون شب که حرم رفتیم یه قطار کوچولو برات خریدم که از حروف اسمت تشکیل شده و گذاشتمش روی میز تختت عزیز دلم .  قربون حروفای اسمت بشم که همنام بی بی حضرت فاطمه معصومه و حضرت فاطمه زهراست گلم . بغلماچبغل

 

 

موقع برگشتن از حرم هم توی راه  ,  یه عروسک برات خریدم که صورتی رنگه ,  عکسش رو برات گذاشتم توی این پست , نازنین من . اینم جایزه حرم رفتن و صبور بودن دخملی دوست داشتنی و گل من . ماچماچماچ

 

 

جمعه شب هم رفتیم جمکران  و یک ساعتی اونجا بودیم . هوا خیلی خنک و خوب بود و بارون نم نم میومد , خیلی رویایی بود برام قلب من عاشق بارونم قلب ,  حیف که اینجا خیلی کم بارون میاد چشم. ولی این بار موقع برگشتن دیگه برای خودم جایزه گرفتم و خرید کردم . نیشخند

 

 

دیگه نوبتی هم که باشه نوبت مامانی بود عزیزکم نیشخند . این چند وقته فقط واسه تو خرید کردم وروجک من . ولی اون شب , یه بلوز شلوار و یه جفت دمپایی روفرشی هم برای خودم جایزه گرفتم که اینقدر مامانی خوبیم و تورو میبرم جمکران نیشخندخنده.  طفلی بابایی که این همه زحمت کشید و با مهربونی ما رو برد و اصلا جایزه نگرفت تعجب , یادم باشه یه جایزه براش بخرم به زودییییییی .قلبقلب

 

 

عزیز دل مامانی عکسای اتاقت رو برات میزارم توی این پست تا هم برات به یادگار بمونه و هم اینکه دوستای گلمون که همیشه جویای احوالمون هستن و همیشه سراغ عکسهای سیسمونیت رو میگیرن ببینن و امیدوارم که از دیدنش لذت ببرن . ماچماچماچ

 

 

من که عاشققققققققققق وسایلاتمممممممممممممم   ,   خودتو ببینم چی میشه دیگه.

 ماچماچماچ

 

 

 

 

این همون قطاریه که گفتم از حروف اسمت تشکیل شده ,  شیرین من .

کنار اون پاندا هم قاب عکسته که گذاشتم روی میز تختت که عکس نازت رو بزارم توش عزیز دلم , انشاالله

 

 

 

 

 

اینم , وان یکاد و آیت الکرسیه ,  که آویزون کردم بالا سر تختت  , نازنینم .

 

 

 

 

این هم یه نما از اتاقت که در حال چیده شدن بود .

 

 

 

 

 

اینم توی تختته عزیزم و اون هم یه آویز گردونه  , که  توش  پر از حیواناته و وقتی روشن میکنی  , میچرخه و موزیکاله .

 

 

 

 

 

این هم کمد لباساته  که روی اون ,  یه موتور شارژی قرار داره ,

و چند سال پیش که بابایی رفته بود قشم ,  خریده بود  برای کوچولوی نازنینش .

 

 

 

 

و این هم کمد اسباب بازیهاته عزیز دلم .

 

 

 

 

 

و این چند تا عکس هم داخل کمد لباساته که خاله جون چیده وعکس گرفته .

 

 

 

 

 

 

 

دوستای گلم برای دیدن بقیه عکسها بفرمایییییییییییییییییید ادامه مطلب .

 
  بغل  ماچ بغل

 

امیدوارم تا اینجا از  دیدن عکسها لذت برده باشین .

بغلماچبغل

 

 

این هم مرحله ای دیگر از چیدن اتاق فاطمه جونی .

 

 

 

 

 

 

اینم همون شبی بود که بابایی گهوارت رو خرید و آورد , اینجا هنوز بازش نکردیم  .

 

وقتی میبندیش توی این کیف مستطیلی شکل قرارمیگیره .

 

اینم عیدی شما برای عید قربان و عید غدیر ,  دخمل کوچولوی ما .

 

 

 

اینم گهواره صورتی رنگت که باز کردیم و فعلا گذاشتیم توی اتاق خودت ,

که بعدا نزدیک به دنیا اومدنت ببریم اتاق خودمون .


مورچه هاشو روی دیوار ببین .

 

 

 

کی بشه بیای بری اون تو بخوابی .

 

 

 

اینم روروئک شماست کوچولوی ما .

 

 

 

این هم مورچه های روی یکی از دیوارای اتاقت  همرا با  یه  تابلوی حیوانات  وسطش .

 

 

 

اینم یه خرس صورتی خوشگل که جایزه حرم رفتنت بود و گذاشتم گوشه تختت .

 

 

 

 

اینم دو تا عروسک سرامیکیه خوشگله که زدم به یکی از دیوارای اتاقت

و در ادامه عکسش رو میبینی .

 

 

 

اینم جا حوله ایته که یه عروسکم داره و گذاشتم روی میز تختت .

 

 

 

اینم پاندای پشمالوی شما .

 

 

 

یه عروسک سرامیکیه دیگه ,  که این رو هم , همراه اون دوتا بالایی ,

زدم به یکی از دیوارای اتاقت.

 

 

 

 داخل  کشوهای تختت  رو ببین

لباسای نوزادی خوشگلت ماچماچماچ

 

 

 

 

این پتوهاته همراه با دستمال خشک کنا

 

 

 

این هم سرویس حمامته که شامل چند تا حوله و صابون و دماسنج و برس و ناخن گیر ,

و این چیزاست .

 

 

 

و اما شنل خوشگلت که مامان جون زحمت کشیده بود و این دفعه برات خریده و آورده بود.

 

 

 

و اما یه بلوز و  شورت خوشگل دیگه

 

 

 

قلب و اما  پتوهات بغل

 

 

 

این دو تا عکس , از داخل تخت و لحاف تشکته که خاله جون از مراحل چید نشون عکس گرفته

سرویسهای آبی کم رنگ , از سرویسهای آماده توی بازار هستن ,

ولی سرویسهایی که عکس  میکی موز  دارن و همینطور قهوه ایها ,

کار دست مامان جون مهربونت هستن .

 

 

 

 

این آویز کرییرته که من آویزون کردم به کالسکت 

 

 

 

 

 

اینم آویز سقف اتاقته که موزیکال و چرخونه

 

 

 

این قاب عکسته که قراره عکستو بزاریم توشششششششش

انشاالله به سلامتی

 

 

 

اینم چراغ خوابته خوشگلم

 

 

 

و اما  تل صورتی رنگت , که توی پست قبلی  , عکسی که برات گذاشته بودم تار شده بود ,

و توی این پست مجددا عکسش رو گذاشتم .

 

 

 

 

اینم گیره های موهاته توی کمد عروسکات

 

 

 

اینم عروسکاته , اون عروسک که پستونک دهنشه رو زندایی جون زحمت خریدش رو کشیدن ,

زندایییییییییییییی جون مهربون  ممنونننننننننننننننن . ماچ

 

 

 

این ماشین جت و هواپیما رو هم دایی جون و زندایی جون برات خریدن ,

دایی جون خودش نیروی هواییه و کادوهاشم همچین نظامیه . مژه

دایی جون و زندایی جون مهربون ممنونمممممممممممممم .  ماچ

 

و اما کلی کتاب هم اینجا داری که البته بعد ها  بازم برات کتاب میخرم ,

چون دوست دارم کتابخون باشی گل من .

 

 

 

 

و اما پستونککککککککککک و دندان گیر , قربون دندوناتتتتتتتتتتتت

 

 

 

این دو تا عکس هم ,  اسباب بازیهات و جغجغه هات و ماشین کنترلیت

 

 

 

 

این هم تشک تعویضته عزیزمممممممبغل

 

 

 

 

سرویس غذاخوریتماچماچ

 

 

 

 

فلاسک نازشو ببین ,  با عکس کیتی

 

 

 

اینم لوازم بهداشتیای شما خانوم کوچولو

 

 

 

و اما وان حمامت با جوجه هاش  ,  یه لیف زرد نرم و یه بسته پمپرز هم کنارشه .

 

 

 

 

سطل زباله داخل اتاقت که نشانه اهمیت دادن تو به محیط زیسته  ماچماچ

 

 

 

و اما ساک لباسات که قراره ببریمش بیمارستان و لباساتو بزراریم توششششششش

 

 

 

و اممممممممممممممماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

یه هدیه ویژه که خودم هم تا الان فقط عکسش رو دیدم ,

یه النگوی خوشگل  ,  هدیه مامان جون و خاله جون ,

که بعد از رفتن از اینجا برات خریدن که وقتی به دنیا اومدی بهت هدیه بدن ,

و عکسش رو برای من ایمیل کردن ,

دستتون درد نکنهههههههههههههههه ماچماچماچ

 

 

 

 

عزیزم این چند تا عکس , از عروسک سرامیکیاته ,  که زدم به یکی دیگه از دیوارهای اتاقت 

 

 

 

 

 

 

دختر مهربون و قشنگم چند سال پیش مادرجون رفته بودن مکه ,

و از اونجا چند دست لباس دخترونه سوغاتی آورده بودن برای ما ,

دیروز رفتم و از توی ساک برداشتم و گذاشتم توی کمد لباسات .

اینم عکساشششششششششش

 

 

 

 

خوب عزیز دلم ,  اینم عکسهای سیسمونیت که برات گذاشتم لبخند ,  من سعی کردم هر چی برات میخرم خوشگل و با سلیقه و خوب باشه مژه, امیدوارم اینطوری بوده باشه و تو هم در آینده از استفاده کردن و حتی دیدنشون لذت ببری مهربونم . ماچماچماچ


دوستای گلم اگه کیفیت عکسها خوب نبود و یا عکسها زیاد بود و از دیدنش خسته شدین ببخشین . قلبقلبقلب عکسهایی که خاله جون گرفتن کمی با عجله گرفته شدن مژه , چون دیگه وقت نداشت و روز آخر وقتی میخواستن برن با عجله گرفته شد مژه و بقیه رو هم که خودم گرفتم , چون کیفیت عکس گوشیمون خوب نیست کمی تار شد , به هر حال امیدوارم از دیدن عکسها لذت برده باشین دوستای خوب و مهربونم . قلبقلبقلب


مامان جون و خاله جون مهربون از تمامی زحماتتون ممنون ماچماچماچ ,  میدونم که هرگز قادر به جبرانش نخواهم بود . بغلبغلبغل


همسر عزیزم  ,  بابایی همیشه  مهربون  ,  از زحمتها و کمکهای بی دریغ شما هم ممنون  , 

یار صبور و همیشگی من قلبقلبقلب

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (45)

مامان آوا
12 آبان 92 17:05
ای جانم ,
الهی الهی الهی الهی به حق پنج تن به سلامتی و تندرستی بیای و این همه لطف و مهربونی مامانیت رو ببینی و با این همه وسیله ای که برات خریده بازی کنی .
نگاه کن توروخدا سطل آشغالشو , ای جانم نگاه کن موتورشو , ای قربونش .

مبارکا باشه , الهی بیای و همشونو خراب کنی و اونقدر بازی کنی , کتاباتو پاره کنی , آشغال بزاری توی سطل آشغال , با موتورت گاز بدی بری توی پذیرایی ,

وای لباساش چقدر ملوسن خدای بزرگ , کاش که دیگه فاطمه جونم بیاد و این همه لباسای ناز رو بپوشه وعکس بگیره و واقعی ببینیمش , قربون اون قدمهای نازش .
الهی به خوشی بیای و با اومدنت خیر و برکت بیاری به خونه مامانی و بابایی .
الهی به حق علی همیشه لباس بخری و عروسک و اسباب بازی و اونقدر بشکنی که مامانت خسته بشه از بس عروسک واست بخره .
خواهر مهربونم انشاالله به سلامتی فارغ بشی و ما دیگه آرزویی نداشته باشیم جز چسبیدن فاطمه نازنینم در آغوشت گل نازم , واست دعا میکنیم که به سلامتی بیاد .
دیگه اشکم داره در میاد , خداحافظ .
مواظب خودت باش .



سلام مامانی گل و مهربون آوا جونم
عزیزم ممنون از این همه احساسات پاکی که نسبت به ما و فاطمه جونی و وسایلاش داری دوست مهربونم.
خوشحالم که از وسایلای فاطمه جونی خوشت اومده عزیزم .
از دعاهای خیری که در حق ما میکنی ممنونم دوست خوبم.
خدا دخملی تورو هم همیشه سالم و سلامت برات حفظ کنه عزیزم.
خیلی با محبتی شما خاله مهربون . ممنونننننننن از محبتت.
خدا نکنه اشکت دربیاد دوست نازنینم .
شما هم مراقب خودتون باشین.

معصومه
12 آبان 92 18:20
سلام خواهری ,
عزیز دلم چقدر ناز و با سلیقه خرید کردی , به حق خدایی خدا , خودش کمک کنه تا این وسایلا با اومدن فاطمه جونی از توی کمد و اتاق بیان بیرون و استفاده بشن و کهنه بشن و کوچیک بشن و سال دیگه این موقع ببینم که میگیی واااااااااااییییییی لباساش کوچیک شدن باید برم براش خرید کنم .

الهی بشنو صدامو , واسه خودم نمیشنوی واسه دوستام بشنو صدامو , خدای مهربوووووووووووووووووونم .

عزیزم الهی لذت ببری از مکیدن شیر توسط فاطمه جون , الهی اونقدر شیرت بیاد که شیردوش زمین نیفته از دستت , الهی به حق پنج تن ساک و کریر و کالسکه اونقدر به خوشی و مسافرت و عروسی و تولد استفاده بشن که پاره پوره بشن .

الهی خدای خوبیها , فاطمه جونو سالم و صالح بنداز تو بغل مامانش به وقتش , نه زود و نه دیر , که نه لاغر باشه زیادی و نارسیده و نه اونقدر دیر که خیلی از وقتش بگذره و ما رو دق بده , خدایا خودت حافظش باش , پروردگار خوبیها .



سلام خاله معصومه جون مهربون و خوش قلب ما
عزیزم از این همه احساس زیبا و پاکی که نسبت به فاطمه جونی و ما و وسایلای فاطمه جونی داری ممنونم .

تو خیلی با محبت و نازنین هستی عزیزم.

امیدوارم خدا به زودی یه نی نی خوشگل و سالم و صالح بده بهت به حق حضرت فاطمه زهرا و اونقدر باهاش مشغول بشی که تموم وقتت پر بشه و حتی مارو هم از یاد ببری عزیزم.

گلم خوشحالم از وسایلای فاطمه جونی خوشت اومده , از این همه دعای خیری که در حق ما میکنی هم ممنونم .

خیلی با محبتی شما مهربونننننننننننن .
من همیشه محتاج دعای تو دوست خوبم که قلب پاکی داری هستم و مطمئنم خدا صدات رو بهتر از هر کسی میشنوه عزیزم.
بازم ممنون از لطفت گلم.
مامان لي لي
12 آبان 92 19:12
وااااااي عزيز دلم , چه سنگ تمومي گذاشتي , هم خودت و هم مادر و خواهر گلت , هم همسر عزيزت .

انشاالله فاطمه عزيزمون صحيح و سلامت به دنيا مياد و در آغوشش ميگيريش و از اتاق و تمام وسايل زيبا و با سليقه ای كه براش آماده شده به سلامتی و در كمال خوشی و آرامش استفاده ميكنه ،

خوش به حالت خواهر , جای منم زيارت ميكردی .
دلم هوای جمكران و حضرت معصومه كرد ،

تورو خدا اونقدر نگراني به خودت راه نده , هم اسمشه دختر نازت , برديش و متبركش كردی به حرمش , پس ديگه نگرانی بی نگرانی .
دخملت صحيح و سالم و به موقعش مياد بغل مامان مهربون و بامعرفتش .😘😘😘😘


سلام مامان لی لی گل و دوست داشتنی آوا جونم
عزیزم خوشحالم که از سیسمونی فاطمه جونی خوشت اومده و مورد پسندت واقع شده دوست خوبم.

انشاالله با دعای شما دوستای نازنینم همینطور باشه و فاطمه جونی سالم و سلامت بیاد پیش من و باباییش.
از این همه محبت و احساس پاکت بینهایت ممنونم عزیزم.

انشاالله به زودی قسمت بشه و بیای زیارت عزیزم .

چشم , سعی میکنم نگران نباشم دوست خوب من .

بازم از دعاهای خیرت ممنونم دوست خوش قلب من.
مامان لي لي
12 آبان 92 19:16
لباس ها بی نظير ,
روروئک كه ديگه عالی , 😉
همه چيز زيبا و خوب , البته مامانی چند تا شيطونی هم كردی و اسباب بازیهای پسملونه هم گذاشتی .
موتور بالای كمد و اون ماشين جلو كتابا و ...


سلام مامان لی لی مهربون آوا جونم
ممنون از اظهار لطف و محبتت مهربونم.
حالا میام پیشت و دلیل شیطنتهارو میگم عزیزم.
فکر کنم فاطمه جونی از داشتنشون خوشحال بشه و کلی باهاشون بازی کنه.
ممنون میای بهمون سر میزنی دوست گل و دوست داشتنی من.
سولماز
12 آبان 92 19:43
ای جانم
انشاالله به سلامتی ازشون استفاده کنه فاطمه خانم گل
دست خودت و مامان و خواهری مهربون درد نکنه


سلام سولماز جون مهربونم
از دعای خیرت ممنونم عزیزم.
انشاالله به زودی خبر نینی دار شدنت رو بشنویم و کلی ذوق کنیم عزیزم.
بازم به ما سر بزن چون از دیدنت همیشه خوشحال میشم دوست عزیزم.
مامان امیررضا
12 آبان 92 20:35
واااااااااااای چه اتاقی شده اتاق فاطمه جونی.....
وسایلش خیلی خوشجل بودن....
انشاالله صحیح و سالم به دنیا میاد و از تک تک وسایلش استفاده میکنه....
مامان فاطمه جون یه سوال ...
شما کجا زندگی میکنین ..... نمیدونم چرا من احساس کردم قم هستین ..
اینا برای فاطمه جون و مامان گلش




سلام مامانی گل و مهربون امیر رضا کوچولو
عزیزم ممنون که میای و به ما سر میزنی .
از دعای خیرت ممنونم دوست عزیزم.
خوشحالم که از سیسمونی فاطمه جونی خوشت اومده عزیزم.
بله , احساس شما درسته عزیزم.
مامان لي لي
12 آبان 92 21:59
مامانی يه چيزی كه سيسمونيت رو با بقيه متمايز كرده انتخاب رنگ آبيه ,
همه واسه دختر صورتی ميگيرن ,
البته من همه چيز رو سفيد گرفتم ,
من خيلی خوشم اومد , بی تعارف و اغراق ، با هم تشابه سليقه زياد داريم , روروئک ، اون كش های سر داخل شيشه ، تل سر ، عروسك بچه كه داخل جعبه است و .....


سلام مامان لی لی گل و دوست داشتنی آوا جونم
ممنون گلم از اظهار لطف مجددت .

من خودم خیلی رنگ آبی ملایم رو دوست دارم , برام آرام بخشه , همسرم هم این رنگ رو خیلی دوست داره . اتفاقا برای گهواره هم میخواستم رنگ آبی آسمانی بخرم ولی نداشت و همسرم گفت صورتی هم قشنگه و در عوض متنوع میشه و به همین دلیل گهواره رو صورتی گرفتیم.

خوشحالم که با مامانی با سلیقه ای مثل شما اینقدر تشابه سلیقه داریم دوست نازنینم.
مامان لي لي
12 آبان 92 22:04
اون رو لباسي سبزه خيلي خوشگله ،
اون پتوش كه روش خرسه با يه دختر هم همينطور ، و........ در كل عالی و پرفكت خواهری ,
انشاالله دختری دو ماه و نيم ديگه صحيح و سالم مياد پيشت و با هم و در كنار همسر گلت از زندگي بيشتر لذت ميبرين و خودش رو ميبری حضرت معصومه و به نيتش با دستای خودش پول ميندازه تو صحن .


سلام مامان لی لی گل و مهربون آوا جونم
از اینکه اینقدر از سیسمونی فاطمه جونی خوشت اومده بینهایت خوشحالمممممممممم.
ممنون خواهر گلم از این همه محبتت.
انشاالله که همینطور باشه عزیزم , این آرزوی منه دوست خوبم.
از دعای خیرت ممنونمممممممممم.
مامان لي لي
12 آبان 92 22:05
خصوصی 💐💐💐


سلام مامان لی لی گل و مهربون آوا جونم
از کامنت خصوصیت ممنون عزیزم .
منم همین کارو میکنم عزیزم . ممنون از راهنماییت دوست مهربونم .
مامان لي لي
12 آبان 92 22:31
صد درصد برای دفع بلا عاليه و خدای خوبم و حضرت معصومه نگه دار آوای منن و انشاالله فاطمه شما .


سلام مامان لی لی گل و مهربون آوا جونم
از راهنماییت ممنونم دوست گل و مهربونم.
انشاالله که بلا همیشه از دخمل نازنین و دوست داشتنیت و از خودت دور باشه عزیزم.
حتما که برای دفع بلا خوب و عالیه دوست نازنینم.

مامان لي لي
12 آبان 92 22:32
دوستها ،.. مثل مداد رنگی به زندگی رنگ ميبخشن ...
ممكنه من رنگ مورد علاقه ات نباشم اما اميدوارم يه جايی برای تكميل نقاشيت به دردت بخورم .😘


سلام مامان لی لی دوست داشتنی آوا جونم
چه متن زیبایی برام کامنت گذاشتی .
همیشه از دیدن کامنتات خوشحال میشم عزیزم.
قطعا که تو دوست مورد علاقه منی دوست مهربونم .
رزیتا مادر آرمیتا
12 آبان 92 22:38
زهرا جونم , عزیز دلم , سلام
مرسی از اینکه جویای حالم هستی و مرتب بهمون سر میزنی .

گل قشنگم من خوبم و سونو هم دادم و به لطف خدا همه چی عالیه . جنسیت هم فعلا مشخص نیست ..... دوستت دارم.


سلام مامانی گل و مهربون آرمیتا جون و کوچولوی تو راهی
خواهش میکنم عزیزم , شما دوست خوب منی.

خوشحالم که حالت خوبه و همه چی رو به راه و عالیه . خدارو شکر.
مهم سالم و سلامت بودن بچه است , جنسیت هم مشخص میشه انشاالله . هر چی هست خیر باشه براتون عزیزم .
منم شما رو دوست دارم .
رزیتا مادر آرمیتا
12 آبان 92 22:44
وای خدای من , چه خوشگل و مامانی ........ الهی خاله قربون خودت و سیسمونی نازت بشه .
عزیز دلم از صمیم قلب آرزو میکنم به سلامت به دنیا بیای و از این سیسمونی خوشگل و نازت بهترین استفاده رو بکنی .
دست مامان جون و خاله جون مهربون و همچنین بابای خوبت هم درد نکنه .
انشاالله که همیشه سالم و سرحال باشن ، البته کنار تو و مامان زهرای عزیز و دوست داشتنی .
زهرا جونی زیارتتون قبول و خوش به سعادتتون . خیلی ساله که دلم میخواد برم جمکران . دوستتون دارم.....


سلام مامانی گل و مهربون آرمیتا جون و کوچولوی تو راهی
خوشحالم که از سیسمونی فاطمه جونی خوشت اومده عزیزم.
از دعای خیرت و آرزوی خوبت ممنونم دوست مهربونم.
انشاالله که به زودی قسمت بشه و بیایین برای زیارت و ما رو هم دعا کنین عزیزم.
منم شمارو دوست دارم دوست نازنینم.
آزاده
12 آبان 92 22:58
سلام مامانی منتظر
ممنون که جویای احوال هستی .
فعلا خوبم و دارو مصرف میکنم .
راستی سیسمونی نینیت خیلی نازه .
عاشق اون شنل هستم .
چیدمانتم خیلی خوبه .
انشاالله که انتظار شیرینت کمتر از سه ماه دیگه سر میاد و نی نی نازت میاد تو بغلت و در کنار همسرت زندگی شیرینتری رو ادامه میدین .
در ضمن سلیقت به منم خیلی نزدیکه ,
روروئک و خیلی چیزای دیگش مثل تبسمه ,
مبارکش باشهههههههههههههههههههههههههههههههه .



سلام آزاده جون مهربون , مامانی خوب تبسم جون
خوشحالم که بعد از مدتها اینجا میبینمت عزیزم .
خوشحالم که حالت خوبه دوست خوبم. انشاالله بهتر از این هم میشی خانومی.
خوشحالم که سیسمونی فاطمه جونی رو پسندیدی عزیزم.
خیلی خوبه که سلیقه ما به هم نزدیکه , باعث افتخاره دوست نازنینم.
بازم ممنون از محبتت .
بازم پیش ما بیا , منتظرت هستم دوست خوبم .
مامان مهرناز
13 آبان 92 0:28
سلام عزیزم
چه اتاق و لباسا و وسایلای خوشگلی , خسته نباشی .
دست مامان جون و خاله جونم درد نکنه , سنگ تموم گذاشتن.
کی باشه این لباسای خوشگل رو تن فاطمه جون خوشگل ببینیم.
از دیدن تمامی عکسها لذت بردم , یاد روزایی افتادم که واسه سیسمونی مهرناز خرید میکردم , واااااقعا لذت بخشه .
عزیزم وقتی میرین حرم مارو یادتون نره , التماس دعای مخصوص .
مواظب خودت و دختر نازنینت باش .


سلام مامان گل و مهربون مهرناز جون
عزیزم خوشحالم که سیسمونی فاطمه جونی مورد پسندت واقع شده دوست گلم.
خداروشکر که دیدن عکسها برات خاطره انگیز و لذت بخش بوده عزیزم.
محتاج دعا هستیم عزیزم .
شما هم مراقب خودتون باشین دوست خوب من .
بهار مامانه برسام
13 آبان 92 4:50
گلم مبارک باشه ,
همه چی خیلی عالی و خوب و بی نظیره ,
انشاالله که نازگلت دنیا میاد و به سلامتی از همش استفاده میکنه ,
دست مامان جون و خاله مهربون فاطمه گلی هم درد نکنه , واقعا که باید قدرشون رو بدونی , خدا خیرشون بده.

عزیزم امیدوارم به سلامتی نی نی گلت رو دنیا بیاری و خودت هم اذیت نشی و زایمان راحتی داشته باشی .
منو ببخش که دیر جوابت رو دادم , راستش یه کم حال روحیم به هم ریخته است , شرمنده دیر بهت سر زدم.
روی ماهت رو میبوسم , به فاطمه جونی هم سلام منو برسون و بگو ما داریم واسه دیدن روی ماهش لحظه شماری میکنیم.
به خدا میسپارمت دوست خوبم .


سلام مامانی گل و دوست داشتنی برسام کوچولو
خوشحالم که خوشت اومده از وسایلای فاطمه جونی .
از دعای خیرت ممنونم عزیزم.
خدا نکنه که روحیت به هم ریخته باشه دوست خوبم , اشکالی نداره که به ما دیر سر بزنی خانومی ولی دوست دارم همیشه شاد و سر حال باشی و هیچ وقت کسل و ناراحت نبینمت دوست نازنینم.
امیدوارم به زودی حال روحیت خوب بشه و هر مشکلی داری برطرف بشه عزیزم.
سلامت و شاد باشی دوست گلم.
مراقب خودت و برسام کوچولومون باش.
مامان ثریا
13 آبان 92 10:34
سلام دوست عزیزم . خوبی ؟ به به به به مبارکه ,
دست مادربزرگ و پدربزرگش درد نکنه ...
همه چیزش خیلی قشنگه و خواستنیه ...
انشاالله به سلامتی دنیا میاد و براش استفادشون میکنی .. راستی یادم رفت نی نی شما کی دنیا میاد ؟
این روزای آخری خیلی سخت شده , دکتر من برام طبیعی زده و اصرارشم روی همینه , اما من میترسم , خدا کمکمون کنه ....


سلام مامانی گل و مهربون بنیتا کوچولو
خوبم عزیزم . ممنون .
خوشحالم که دوست داشتی سیسمونی فاطمه جونی رو.
از دعای خیرت ممنونم دوست عزیزم.
نینی من اواسط دی ماه دنیا میاد دوست نازنینم.
من زایمانم سزارین هست چون قبلا زایمان سزارین داشتم ولی نگران نباش , خدا بزرگه و خودش کمک میکنه , مهم سلامتی نینیه عزیزم , به عشق دیدن روی ماهشون سختیهاش هر چی که باشه تحمل میکنیم و خدا هم کمک میکنه دوست خوبم.
معصومه
13 آبان 92 17:06
عزیزم آخه دلت میاد فاطمه کوچولویی رو با اون استرس بیجا بلرزونی و بترسونی ؟
اینجوری میخوای مامان نمونه باشی برای اون ؟ میخوای مادر نمونه باشی ؟ اینجوری آخه ؟ بچمو از الان میترسونی که از دنیا و مامانیش ....
فدای استرست , درکت میکنم خانومم , قربون قلب نگران و سرشار از انتظارت .
انشاالله تموم میشه این روزا , به این فکر کن که چند وقتی به محرم و مراسم و عزاداری مشغول میشی و یه مدت دیگه هم به جمع کردن وسایل بیمارستان و اینا میگذره و تا چشم به هم بذاری , کوچولو میاد بغلت انشاالله , فدای تو و فاطمه جوونم .


سلام خاله معصومه جون مهربونم
ممنون که میای و به ما سر میزنی و با حرفات بهم دلداری میدی عزیزم . حرفات آرومم میکنه دوست مهربونم.
سعی میکنم استرس نداشته باشم و مامانی نمونه باشم عزیزم.
درسته دیگه چیزی نمونده و کمی صبر بکنم دیگه فاطمه جونی رو میبینم ولی تو هم قول بده سر نمازت من و فاطمه جونی و باباییش رو دعا کنیا دوست خوب من.
مراقب خودت باش .
مامان لي لي
14 آبان 92 1:05
دعای آخر ذی الحجه برای دوری از بلا و حاجت روا شدن

( سبحان الله يا فارج الهمّ و يا كاشف الغم , فرّج همی و يسرّ أمري و أرحم ضعفی و قلة حيلتی و أرزقنی من حيث لا أحتسب , يارب العالمين ).
پیامبر (ص ) فرمود : هركس مردم را از اين دعا باخبر كند , در گرفتاريش گشايش پيداشود.



سلام مامان لی لی گل و مهربون آوا جونم

ممنون از کامنت زیبات عزیزم.
مامان آوا
14 آبان 92 9:28
سلام عزیزم , مبارکه انشاالله خیلی قشنگن و عالی . انشاالله صحیح و سالم دختر نازت به دنیا بیاد و از همه اینها که براش آماده کردی لذت ببره.



سلام مامانی مهربون آوا جون
ممنونم عزیزم از لطفت و دعای خیرت دوست خوبم.
انشاالله با دعای شما دوستای گلم همینطور باشه.
مامان هدیه
14 آبان 92 14:02
عزیزم سلام ,
محشره , بدون که هرچی با عشق چیده بشه همیشه بهترینه , سرفرصت میام و یکی یکی نگاه میکنم و با دقت میخونم , الان همینطوری اومدم , سرم شلوغه , حتما میام .


سلام مامانی گل و مهربون هدیه جون
از ابراز لطفت ممنونم دوست عزیزم. حتما همینطوره که میگی خانومی.
حتما منتظرت هستم دوست نازنینم.
مامان بردیا شیطون
14 آبان 92 15:56
ای جاااااااااااااااااااااااانم

چه اتاق قشنگی مامان زحمت کشیده و چیده.....دستت درد نکنه...

خیلی قشنگ شده.....
مبارک باشه انشاالله .....

انشاالله تا چشم هم بزاری یه فرشته رو بغلت میبینی.....
انشاالله که به سلامتی زایمان راحت و بدون سختی و ناراحتی داشته باشی
چیدمانت و سلیقه ات حرف نداره ...
ما منتظریم , اونم بیصبرانه ......

به خدا میسپارمتون .....
دوستتون داریم هم من و هم بردیا جون .




سلام مامانی گل و مهربون بردیا کوچولوی شیطون
عزیزم ممنون از این همه اظهار لطف و محبتت .
خوشحالم که سلیقم مورد پسند تو هم واقع شده دوست خوبم.
از دعاهای خیرت که در حق ما کردی بینهایت ممنونم عزیزم.

ما هم شما رو دوست داریم , هم تورو و هم پسر کوچولوی نازنین و شیطونت رو .

مامان سویل و اراز
15 آبان 92 14:02
سلام مامانی , خوبی ؟
من این پستتونو ندیده بودم , از دیدن عکسها لذت بردم , خیلی قشنگن , مبارک فاطمه جون باشه , دست مامان جون و خاله و زندایی و دایی و بیشتر از همه بابایی درد نکنه , سنگ تموم گذاشتن .
از عروسکهای سرامیکی , لباس سفید سوغات مکه و موتور شارژی خیلی خیلی خوشم اومد .



سلام مامانی مهربون آراز و سویل جون
خوبم , خیلی ممنون خانومی.
خوشحالم که از دیدن عکسهای سیسمونی فاطمه جونی لذت بردین دوست گلم.
از ابراز لطف و محبتت ممنونم عزیزم.
نازنین
15 آبان 92 22:54
الهی ...
مبارکش باشه.
انشاالله همشو به دلخوشی استفاده کنه و انشاالله به حق همین ایام عزیز به سلامتی و دلخوشی به دنیا بیاد.



سلام نازنین جون عزیزم
ممنونم گلم از ابراز لطفت و دعای خیرت که در حق ما کردی عزیزم.
بیشتر به ما سر بزن عزیزم, خوشحالم میکنی .
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
17 آبان 92 3:54
سلام مامانی . خوبی نازنین ؟
وای چه حالی کردم از دیدن وسایل نی نی , چقدر خوشگل , چقدر باسلیقه , چقدر مفصل و کامل , دست مامان و کلا هر کسی که زحمت کشیده خریده و چیده هم درد نکنه .

چقدر خوب که از تک تک وسایلش عکس انداختین .
چه تل و گل سرای قرتییی , چه لباسای خوشگلی , چه رنگهای متنوعی , چه وسایل زیبایی , اصلا همه چیز عالی عالیه عالی .
مبارکش باشه . انشاالله به سلامتی میاد و استفاده میکنه خوشگل ما .
عزیزم دست مامانی و خاله درد نکنه , چه النگوی خوشگلی مبارکش باشه نازنین .
کیف کردم از دیدن سیسمونی , بازم میام و دوباره میبینم .


سلام مامانی گل و خوش قلب ثمین سادات جونم
از این همه احساسات پاکت و ابراز لطف و محبتت نسبت به سیسمونی فاطمه جونی ممنونم مهربونم.
خوشحالم از وسایلای فاطمه جون خوشت اومده و سلیقه ما رو پسندیدی عزیز دلم.
خوشحال میشم بازم بیای پیش ما دوست نازننیم .

خیلی با محبتی دوست خوب من . از دعای خیرت بینهایت ممنونم عزیز دلم.
مامان نفس
17 آبان 92 18:04
واااااااااااااای قربونش برم , زودتر بیاد و از این وسیله های خوشگل استفاده کنه ,
قربونش بره خاله الهی ,
الهی به حق امام حسین , خدا نگه دارش باشه .
فدات شم , توی این ماه واسه ما خیلی دعا کن .


سلام مامانی مهربون نفس جون نورسیده
خوشحالم عزیزم که از سیسمونیهای فاطمه جون خوشت اومده دوست گلم و خوشحالترم که نفس جون صحیح و سالم کنارته و تورو شاد و راضی میبینم خانومی.

از دعای خیرت بینهایت ممنونم عزیزم.
اگه لایق باشم چشم , شما هم از دعای خیرت مارو فراموش نکن دوست نازننیم.
یاسمن مامان ترمه
18 آبان 92 1:00
سلام عزیزم .
انشاالله مبارکش باشه , چقدر قشنگن , امیدوارم از همشون به خوبی و شادی و سلامتی استفاده کنه .


سلام مامانی گل و مهربون ترمه جون
از دعای خیرت ممنونم دوست گلم , خوشحالم که از سیسمونی دخملیم خوشت اومده دوست خوبم .
مامان كياراد
18 آبان 92 2:06
عزيزم مباركه ....اميدوارم به سلامتی استفاده كنيد....


سلام مامانی مهربون و گل کیاراد کوچولو
ممنونم از ابراز لطفت دوست خوبم . از اینکه میای پیش ما و کامنت میزاری هم ممنون , خیلی خوشحالم میکنی دوست عزیزم .
سانی مامی شادیسا
19 آبان 92 15:50
سلام من اتفاقی وبلاگت رو دیدم . همیشه از دیدن سیسمونی خیلی هیجان زده و شاد میشم . همه چیز خیلی قشنگ و با سلیقه است . دست همگی درد نکنه . انشاالله به سلامتی و تندرستی فاطمه خانم توی بغلت بیاد و با این همه وسیله ای که براش خریدی بازی کنه و لباسهای نازش رو بپوشه و تو کیف کنی .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی مهربون شادیسا جون خوشحالم که از وبلاگمون و از سیسمونیهای فاطمه جون دیدن کردی و خوشت اومده عزیزم . از دعای خیرت بینهایت ممنونم . بازم پیش ما بیا دوست عزیزم.
مامان یاسمن و محمد پارسا
20 آبان 92 18:29
مبارک باشه مامانی , انشاالله به سلامتی .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی مهربون محمد پارسا و یاسمن جون ممنون که به وبلاگ ما اومدین و سر زدین عزیزم. خیلی خوشحالم کردین , ممنون بابت کامنت زیباتون . بازم منتظرتون هستم.
madarkhanomi
24 آبان 92 15:48
به به , همه چیز تکمیل و آماده برای ورود یه پرنسس زیبا. دستتون درد نکنه , همه وسایلا قشنگ و با سلیقه آماده شده.
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون فاطمه جون تو راهی ممنون که اومدی و از وبلاگ ما دیدن کردی خانومی . از ابراز لطفت و محبتت ممنون عزیزم . بازم پیش ما بیا دوست من .
madarkhanomi
24 آبان 92 15:51
خوشحال میشم بهم سر بزنی ، منم منتظر به دنیا اومدن دخترم هستم.
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون فاطمه جون تو راهی چشم , حتما بهت سر میزنم خانومی . بازم منتظر حضور زیبات و دیدن کامنتای دلنشینت هستم عزیزم.
madarkhanomi
25 آبان 92 10:11
مرسی که سر زدی دوست عزیز , انشاالله که فاطمه جونی هم سالم و سلامت باشه . آمین
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون فاطمه جون از دعای خیرت بینهایت ممنونم دوست خوبم .
مامان سما
26 آبان 92 10:59
سلام مامان فاطمه جونی عزیز , سلام دختر نازنیم فاطمه , وای مامان چه لباسای خوشگلی برات خریده ، وای چه وسایل خوشگلی ..... انشاالله به سلامتی به دنیا قدم بذاری و به شادی از همشون استفاده کنی . مامانی فاطمه عزیزم , وقتی وسایل و لباسارو دیدم ناخودآگاه اشک توی چشمام نشست. با اینکه وقت زیادی از به دنیا اومدن آترینم نمی گذره اما نمی دونی چقدر دلم برای لحظه ی به دنیا اومدنش تنگ شده. هوای لحظه به لحظه زندگیتو داشته باش , مخصوصا لحظه تولد هدیه ای که خدا به تو داده. اونقدر اون لحظه قشنگه که هر وقت به یادش بیفتی انرژی دوباره می گیری. می بوسمت . مراقب دختر نازنینمون باش .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون آترین جونم ممنون عزیزم که اومدی و از وسایلای فاطمه جونی دیدن کردی دوست خوبم. خوشحالم که مورد پسندت واقع شده و خاطرات قشنگ به دنیا اومدن دختر کوچولوت رو برات زنده کرده دوست نازنینم. عزیزم حق با تو هستش و باید قدر لحظه به لحظه نعمت و هدیه ای که خداوند به ما عطا کرده رو بدونیم دوست من . امیدوارم من هم اون لحظه قشنگ رو به خوبی و شادی تجربه کنم عزیزم. بازم بیا پیش ما دوست خوبم .
مامان ستاره
26 آبان 92 23:23
چه سیسمونی های خوشملی ، مبارکه , انشاالله که به سلامتی استفاده کنه عزیزم ... می تونم بپرسم اسمت چیه ؟ راستی من توی پستات کامنتمو ندیدما , گفتی جواب دادی , نمی دونم چرا تا نصفه میاد همشون , مثلا نظرات می زنه 34 , ولی وقتی روش کلیک می کنم در حدود 15 تاشو برام میزاره به نمایش , چرا ؟ ببخش این همه زحمت کشیدی نوشتی , ولی من نتونستم توی وبلاگت ببینم و فقط از توی مال خودم خوندم ... اذیت شدی عزیزم شرمنده .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام ستاره جون دوست داشتنی و مهربونم عزیزم خوشحالم که از سیسمونیهای فاطمه جونی خوشت اومده گلم. از دعای خیرت هم ممنون دوست مهربونم. دوست عزیزم اسم من زهراست. گلم احتمالا نرفتی صفحات بعد و فقط صفحه یک کامنتهارو دیدی عزیزم چون من چک کردم و بود خانومی , حالا میام پیشت و برات توضیح میدم , کامنتت همراه با پاسخش توی کامنتای صفحه 2 آخرین پستمه که رمزداره . باید میرفتی صفحه 2 عزیزم , چون تعداد کامنتها زیاد شده و در یک صفحه نمیگنجه دوست نازنینم . دشمنت شرمنده دوست خوب من , کاری نکردم عزیزم.
مامان مانلی
28 آبان 92 11:18
مبارک باشه عزیزم خیلی با سلیقه چیدی . خوشحال میشم به ماهم سر بزنید .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون مانلی جون ممنون عزیزم که پیش ما اومدی و کامنت گذاشتی خانومی . حتما میام پیشتون عزیزم .
مهدیه ( مادر دختری)
1 آذر 92 14:59
انشاالله بیاد و به سلامتی از همشون استفاده کنه .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی مهربون فاطمه سادات عزیزم انشاالله با دعای شما دوستای گلم همینطور باشه خانومی. ممنون که پیش ما اومدی و کامنت گذاشتی عزیزم . بازم پیش ما بیا , خوشحالم میکنی .
مامان مینا
2 آذر 92 14:02
به به , چه مامان با سلیقه ای , همه چیز عالی . انشاالله فاطمه جون این لباسای خوشگل رو به سلامتی به تن میکنه .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون کارن کوچولو از اینکه دوباره اینجا میبینمت خیلی خوشحالم . ممنونم بازم به ما سر زدی خانومی . خوشحالم از سیسمونیهای فاطمه جونی خوشت اومده عزیزم . از دعای خیرت بینهایت ممنون دوست گل من.
مامان مینا
2 آذر 92 14:03
مامانی لینکتون کردیم.
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون کارن کوچولو ممنونم از لینکت عزیز دلم . شما هم از امروز جزو لینک دوستان ما هستین عزیزم.
امیرحسین کوچولو نفس ما
11 آذر 92 4:02
عالی بود عااااااااااالی . دست همگی مخصوصا مامانتون درد نکنه که اینقدر زحمت کشیدن . واقعا خوب کاری کردید گهواره خریدید . من اصلا نمیدونستم که هست ولی فکر کنم تا تقریبا 1 سالگیش بهترین چیز برای خوابوندن بچه است . سعی کن شیشه هم یاد بچه بدی که بزرگ شد مثل امیر من نشه که به سختی مایعات رو بهش میدم . انشاالله به سلامتی زایمان کنید و نی نی هم صحیح و سالم باشه الهی .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی خوب و مهربون امیرحسین کوچولو ممنون عزیزم که به وبلاگ ما اومدی و سر زدی دوست من. خوشحالم که از سیسمونی فاطمه جونی خوشت اومده گلم. از دعای خیرت بینهایت ممنونم عزیزم . خدا پسر کوچولوی خوشگلت رو برات حفظ کنه دوست من.
مامان بردیا
13 آذر 92 14:19
عجب سیسمونی , دستت درد نکنه . انشاالله فاطمه جون که بیاد دیگه هیچی سالم واست نمیمونه .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون بردیا کوچولو خوشحالم که از سیسمونیا خوشت اومده گلم. دیگه چه میشه کرد , به عشق خودش خریدیم دیگه , خرابم که کنه , باید بگیم فدای سرش .
مامان بهاره مامان امیرمحمد
18 آذر 92 12:30
جیغ , دست و هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا مبارک باشه , خیلی خیلی قشنگه خاله جون , انشاالله به سلامتی استفاده بکنی . همه چی در حد بوندس لیگا هیجان انگیزه . خیلی روزهای قشنگیه خاله , من که دلم برای اون روزهای خرید سیسمونی امیرمحمد تنگ شد , با دیدن وسایل فاطمه جون , دلم آب شد , بسیار زیاد کامل و محشر بود , سعی کنید از این روزها لذت کامل رو ببرید چون دیگه تکرار نمیشه بازم . یه بوس آبدار از طرف ما .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام خاله بهاره جون خوب و مهربون خوشحالم که از سیسمونیهای فاطمه جون , خوشت اومده عزیزم . از ابراز لطف و محبتت ممنونم عزیز دلم . درسته گلم , روزهای زیبا و هیجان انگیز و تکرار نشدنی هست این روزها . اینم بوس از طرف ما برای شما که خیلی مهربون و خوش ذوقین .
مامان بهاره مامان امیرمحمد
18 آذر 92 12:31
وای من شرمنده ام به خدا , اینقدر سرم گرم بود که سیسمونی فاطمه جون رو الان دیدم . واقعا برای خودم متاسفم که اسم خودم رو گذاشتم خاله بهاره که آخرین نفر وسایل خوشگل فاطمه جون رو دیدم , ببخشید .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام خاله بهاره جون خوب و مهربونم دشمنت شرمنده عزیز دلم . گرچه ما دوست داریم زود به زود شما رو اینجا ببینیم ولی میدونم که سرت شلوغه و درکت میکنم دوست گلم . پس دیگه خاله بهاره جون , قراره زود به زود اینجا ببینیمتون . گریه چرا خاله جون , فدای سرت , مهم اینه که الان اینجایی و دیدی عزیزم.
مامان بهاره مامان امیرمحمد
18 آذر 92 12:32
ای کاش من هم اونجا بودم تا وسایل رو از نزدیک می دیدم , البته بگم که اگه اونجا بودم از ذوق میرفتم توی کما , اینقدر این وسایل خوشگل و هیجان انگیزه . بازم یه بوس آبدار از فاطمه جون و مامانیش .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام خاله بهاره جون خوب و مهربونم کاش بودی عزیز دلم , خدا نکنه خاله جون خوش ذوق ما . نظر لطفته گلم , خوشحالم که سیسمونیهای فاطمه جونی رو دوست داشتی عزیزم . اینم بوس از طرف ما برای خاله بهاره جون خوشگل و امیر محمد کوچولوی عزیزمون .
مامان نی نی
19 آبان 93 17:19
سلام عزیزم مبارک باشه , عالی بود , خیلی با سلیقه ای , خوشحال میشم به منم سر بزنی و سیسمونی گل دخترمو ببینی .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام دوست نازنین و مهربونم ممنونم گلم .... نظر لطفته ... انشاالله عزیزم ... نی نی شما هم مبارک و قدمش خیر باشه انشاالله ....