فاطمه دوست داشتنی مافاطمه دوست داشتنی ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

دخمل بلا , نور چشمی و عزیز دل مامان و بابا

هفته 20 بارداری و استرسهای آن

1392/6/9 16:50
4,422 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فاطمه جونی مامان و بابا

ماچماچماچ

حالت که خوبه دختر قشنگم ؟ چند روزیه که برات چیزی ننوشتم , نه اینکه به فکرت نباشما , نه گل دخمل من , این چند روزه خیلی کار داشتم و سرم شلوغ بود کوشولوی مامان . ولی توی همین مدت هم کلی با هم بودیمو حرف زدیم و گل گفتیم و گل شنیدیم , مگه نه دخمل بلا ؟



این چند روزه اولش که داشتم ترشی درست میکردم , آخه مامانی تازه از ویار و حالت تهوع های شدیدش کمی راحت شده و از خوشحالیش هوای ترشی درست کردن زده به سرش نیشخند . ( امان از دست این ویار که چه ها با من نکرد قهر ) ,البته توام توی پروژه ترشی نیشخند  به مامانی کمک کردیا دخمل مهربون مامان , ممنون که صبور بودی و اجازه دادی با کمترین درد و مشکلی مامانی کاراشو انجام بده ماچ  . پنج شنبه و جمعه هم  که مهمون داشتیم و وقت نکردم برات چیزی بنویسم نازنین من .

 

 

 

 

پنجشنبه مادر جون و عمه جون ( عمه طاهره ) اومده بودن خونمون پیش من و تو و بابایی لبخند . تا جمعه غروب هم پیش ما موندن و کلی ما رو از تنهایی در آوردن خوشگلم . بابایی هم به خاطر حضور تو  و به مناسبت  انتخاب اسمت  یه جعبه شیرینی هم خرید و با هم خوردیم و خلاصه کلی خوش گذشت تشویق. تازه چند روز پیش بازم به مناسبت انتخاب اسمت , بابایی شیرینی خرید و با چند تا از همسایه ها , کنار هم شیرینی دخمل گلمو خوردیم . وای که بابایی چقدر دخملشووووووو تحویل میگیرهههههههههه قلبقلب . خانوم فاطمه بابایی دیگه . ماچماچ

 

 

نازنازی مامان الان توی هفته 20 بارداری هستیم و تا دو سه روز دیگه میریم هفته 21 . فکرشو بکن الان 20 هفته است که تو پیش من و بابایی هستی و ما تورو با تموم وجودمون حس میکنیم . وقتی حرکت میکنی تازه این حس بیشتر هم میشه , من و بابایی همش باهات حرف میزنیم , سعی میکنیم قرآن بخونیم , حرفای خوب بزنیم و آرامش داشته باشیم تا تو هم راحت باشی و سرحال و سلامت به دنیا بیای. بغل

 

 

 

هفته دیگه نوبت دکتر دارم خوشگلم . قراره با هم بریم دکتر برای چکاپ و سونوگرافی سه بعدیچشم برام بنویسه خانوم دکتر . امیدوارم توی سونو همه چی خوب باشه و مشکلی برات پیش نیاد .

 

 

از طرفی میگن سونوی سه بعدی برای بچه خیلی ضرر داه و من کمی میترسم که نکنه برات مشکلی پیش بیاره , البته خانوم دکتر گفته یک بار ایرادی نداره و برات لازمه که انجامش بدی تا خیالمون از هر نظر راحت باشه .چشم


از طرف دیگه هم نگران سلامتی تو هستم نازنازی من. همش دعا میکنم حالت خوب خوب باشه و مشکلی نداشه باشی و توی سونو کوچکترین مشکلی نشون نده و بگن تو سالم سالم هستی. این آرزوی منه.


چند روزه تکونات هم کمتر شده , کجا میری یه دفعه غیبت میزنه کوشولوی من ؟ فرشته اینم به نگرانیم اضافه کرده , گرچه بازم میگن اینم طبیعیه و گاهی بچه تکوناش چند روز کمتر میشه ولی خوب چی کار کنم من دوست دارم تو همش تکون بخوری (  من از این مامانی های ندید بدیدم نیشخند  ).

 

 

 

خلاصه تا سونو نرم و نگن که همه چی خوب و مرتبه که این دلشوره هام تمومی نداره , میدونم که دارم با این نگرانی ها تورو هم اذیت میکنم , منو ببخش گلم ولی دست خودم نیست آخه خیلی دوستت دارم و نمیخوام یه وقت حتی کوچکترین مشکلی داشته باشی.ماچبغل

 


البته من به خدا توکل میکنم و ازش میخوام که تورو صحیح و سالم به ما بده و  تورو در پناه خودش حفظ کنه و هر چی خیره همون بشه ولی خوب نگرانم دیگه دست خودم نیست. (عجب مامانی نگرانی داریا خجالت )

 

 

 

عزیز دلم خودت دعا کن که این افکار منفی و دلشوره ها و نگرانیها از من دور شه و آرامش بیشتری داشته باشم تا تو هم راحتتر و شادتر باشی . تو که به خدا نزدیکتری دعا کن که سالم و سلامت بیای پیشمون و ما از دیدنت لذت ببریمو خدا رو شکر کنیم . قلب

 

 

 

راستی یه خواهش دیگه هم ازت دارم (  عجب مامانی پرتوقعی  ,  من همش یه فندق بیشتر نیستما مامانی ماچ ) , ازت میخوام برای بابایی خیلی دعا کنی تا مشکلاتی که این چند وقته داشته و هنوزم ادامه داره حل بشه و کمی فکرش آزاد شه , تو کوشولویی دعات مستجابتره آخه مامانی .ماچ

 

 


میدونی که بابایی چقدر دوستت داره و به فکرته و شب و روز برای تو و آیندت داره دعا میکنه و تلاش میکنه , تو هم براش دعا کن تا مشکلاتش خیلی زود حل بشه و دیگه فکر و خیال اونها رو نداشته باشه تا وقتی توی دی ماه میای با خیال آسوده تری بیای توی بغلششششششششششش بغل  خانوم فاطمه بابا . وایییییییییییییییییی چه روزی بشه اون روزززززززززززززززززز بغلماچ . اون روزی که اولین بار منو بابایی ببینیمت چه شودددددددددددددددد. تشویق انشاالله که اون روز , هر سه صحیح و سالم کنار هم باشیم به خوبی و خوشی . مژه

 

 

 

دختر کوشولو و خوشگل مامان , چند تا عکس نینی اینجا میزارم به امید اینکه روزی عکسای قشنگ و ناز  خودتو  بزارم  نازنازی مامان و بابا. ماچماچ

 

 

 

وای چه نینی خوشگل و خوش اخلاقی

 

 

 

 

 

 

 

 

چه پسر با نمکی , چه ژستی گرفته از حالا , انشاالله دومادیت

 

 

 

 

 

 

 

 

چه نینی با نمک و خنده رویی , نکنه داری خواب فرشته ها رو میبینی ؟

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (27)

مامان سما
10 شهریور 92 10:30
سلام دوست گلم. قدر این روزای زیبا رو بدون. می دونم سرشار از شوق دیدنی اما دلت برای این باهم بودن تنگ می شه.


سلام مامانی مهربون آترین
ممنون بازم به ما سر زدی . آره خیلی ذوق دارم ولی میدونم این روزهای زیبای بارداری هم واقعا خاطره انگیز و دست نیافتنی خواهند بود
شیرین
10 شهریور 92 11:01
سلام عزیزم ایشالا که هر چه زودتر نینی نازتو سالم بغل میگیری برا منم دعا کن دوستم


سلام شیرین جان
ممنونم خانومی . با دعای شما دوستای گلم انشاالله همینطور باشه. منم برای شما دعا میکنم دوست خوبم.
راستی میخواستم به وبلاگتون بیامو سر بزنم ولی آدرسی اینجا تایپ نکرده بودی . بازم به ما سر بزن و آدرس وبلاگتو برام حتما بزار
مامان بهاره مامان امیرمحمد
10 شهریور 92 14:00
سلام مامان خانم - دخترمون چطوره؟ خیلی کارم زیاد شده در اداره زیاد فرصت پیدا نمی کنم شرمنده ولی همیشه به فکر شما و دخملمون هستم حتما چشم تند میام پیشتون عزیزم - راستی هنوز نرفتم نمایشگاه تا 20 شهریور - دخملو ببوس از طرف ما بوسسسسسسسسسسسسس


سلام مامانی امیر محمد جان
انشاالله حال دخملی هم با دعای خیر شما خوبه .ممنون به فکر ما هستی و به ما سر میزنی . خوشحال میشم.شما هم امیر محمد گلتو ببوس
مامان کیاراد
10 شهریور 92 14:34
سلام مامانی منتظر ....
عزیزم این نگرانیها کمی طبیعی ولی زیادش به غیر از اینکه خودت را اذیت میکنی حاصل دیگه ای نداره ...سعی کن همیشه آرامش داشته باشی که آرامش مهمترین چیزی که الان فاطمه کوچولو از شما انتظار داره...
من مطمئنم که توی دی ماه یه نی نی خوشگل و سزحال به دنیا میاری.....پس تا اون موقع ذهنت را سرشار از افکار زیبا و رویایی بکن....


سلام مامانی کیاراد . درسته الان فاطمه کوچولو به آرامش , بیشتر از هر چیزی نیاز داره . برام دعا کنین آرامشم بیشتر بشه.چشم سعی خودم رو میکنم . ممنون به اینجا سر زدی . بازم منتظرتون هستم
mahtab
10 شهریور 92 15:35
عزیزم سلام
سعی کن اصلا نگران هیچ چیز نباشی تو این مدت که آرامش برای خودت و دخترت از همه چیز واجبتره
چه بابای مهربونی که تا حالا چند بار شیرینی داده؟ خدا به حق صاحب این اسم دخترتونو براتون حفظ کنه
سونو ی سه بعدی هم ضرر نداره یک بارش، نگران نباش
ایشالا سونو رو انجام میدی و همه چیز روبه راهه و خیالت راحت میشه عزیزم


سلام خانومی
ممنون به وبلاگمون سر زدی و خوشحالم کردی
بله همینطوره که میگی سعی میکنم رعایت کنم .انشاالله که با دعای شما دوستای خوبم همه چی رو به راه باشه
شیرین
10 شهریور 92 16:24
سلام عزیزم شرمنده من هنو مبتدییم نمیدونم چه طوری باید ادرس وبلاگمو بزارم اینجا پیشم بیا و حتما برام دعا کن منم مامان بشم مرسی دوستم


سلام شیرین جون
به ادرس وبلاگت اومدم و نظر هم گذاشتم
بازم منتظرت هستم . از صمیم دلم برای تو هم دعا میکنم و مطمئنم تو هم مامان خواهی شد شک نکن.
شیرین
10 شهریور 92 16:28
سلام مامان دخمل بلا مرسی که به وبلاگ دخملی منم سر میزنین ایشالا شما هم دخمل نازتونو سالم بغل بگیرین راستی اسم خیلی خوبی هم برا دخملی انتخاب کردین مبارکتون باشه


سلام شیرین جان
ممنونم عزیزم . انشاالله همینطور باشه که میگی و امیدوارم شما هم به زودی خبر باردار شدنت رو به ما بدی تا خوشحال بشیم. از تبریکت هم ممنون . بازم منتظرت هستم اینجا
ریحانه
10 شهریور 92 18:11
سلام به شما مادر منتظر و فاطمه گلی

شمال به من خیلی خوش گذشت وجای شما خالی بود...

حسابی گردش کردم و باز هم جای شما خالی بود...داداشم خوبه همه خوبیم.برای چی باید خسته باشم ؟؟؟ خوشحالم .

به وبلاگ فاطمه جون از این به بعد زیاد میام!!!


سلام ریحانه خانوم گل . خوشحالم بهت خوش گذشته و داداشیت هم حالش خوبه . من خوشحال میشم زود به زود اینجا بیای خانومی
مامان حلما
10 شهریور 92 18:23
سلام مامانی منتظر
این نگرانی هایی رو که تو داری منم داشتم مثلا تا تکون نمیخورد سریع نگران می شدم یا تکوناش رو میشمردم تا خیالم راحت بشه. نگران نباش خانومی .ایشاالله شما هم میری سونوگرافی و با خبرای خوش برمیگردی منم خیلی دوست دارم عکسای این خانوم فطمه جون رو ببینم.ایشاالله به موقعش.
برا آرامشت صدتا صلوات نذر میکنم و همین امروز میفرستم.
مامان شدن نعمت خیلی بزرگیه . خوش حال باش خدا بهمون عنایت کرده و ما رو محروم نکرده به خدا امید داشته باش تا همیشه آروم باشی.


سلام مامانی مهربون حلما
حرفات خیلی آرامش بخش بود . ممنونم . از اینکه برام وقت گذاشتی و صلوات نذر کردی خیلی خوشحال شدم .از دعای شما دوستای خوبم امیدوارم همه چیز خوب باشه و روزی عکسای نینیمو بزارم اینجا شما هم ببینید. بازم به ما سر بزن خوشحال میشم
مامان زیبا
10 شهریور 92 21:00
سلام عزیزم مبارکهههههههههههه خوشحالم که یه اسم ناز که برازندش خواهد بود انتخاب کردی انشالله باقی راه رو به خوبی بگذرونی
ممنون که به ما سر میزنی


سلام ممنونم عزیزم
منم خوشحالم به ما سر زدی و نظر گذاشتی . بازم منتظرت هستم . منم محتاج دعای شما دوستای خوبم هستم برای ادامه این راه
مامانٍ زهرا
10 شهریور 92 22:56
سلام عزیزم خوبی؟
مبارک باشه انتخاب اسم نی نی، به به عجب اسم قشنگی، انشاالله حضرت فاطمه نگهدارش باشه.
اصلا نگران نباش ایشالا نی نی صحیح و سالم میاد بغلت. مراقب خودت و دخملیت باش


سلام مامانی زهرا
ممنونم عزیزم. انشاالله همینطور باشه که میگی . چشم سعی خودمو میکنم . بازم به ما سر بزن و نظر بزار خوشحالم میکنی
بهار مامانه برسام
10 شهریور 92 23:48
خانمی گل ممنون از محبتتون
خیلی خیلی لطف کردی و به ما سر زدی
انشاالله بار شیشه تون رو به سلامتی زمین بزارید و خدا یه فرشته ناز و خوشمل بهتون هدیه بده
گلم به خدا آدرس بده برات درست میکنم میفرستم ، به جون برسامم که قسم بالای این قسم ندارم از ته دل میگم
آدرس بده درست میکنم برات میفرستم
گلم منم با کمال میل و افتخار لینکتون کردم


سلام مامانی مهربون برسام
ممنون به وبلاگ ما اومدی و سر زدی , خیلی خوشحال شدم . بازم منتظرتون هستم .انشاالله همینطور باشه که میگی و نینی به سلامتی به دنیا بیاد . ممنون که به من لطف داری من خواستم باهاتون شوخی کنم عزیزم . خدا برسام جونو برات نگه داره
مامانی درسا
11 شهریور 92 2:53
عزیز دلم انشاالله بزودی تمام این دل نگرانی ها به پایان میرسه و دخملی خوشگلت به سلامت قدمای مخملی شو ...... به دنیامون میذاره ......


سلام مامانی درسا جون
خیلی ممنون خانومی انشاالله با دعای شما عزیزم . ممنون به وبلاگمون سر زدی و نظر گذاشتی . بازم منتظرت هستم
مامان آدرینا
11 شهریور 92 23:18
سلام مامان فاطمه جون بهت تبریک میگم برای اسم قشنگی که انتخاب کردی واقعا اسم انتخاب کردن کار سختی
نگران سونو سه بعدی نباش من تو هفته 16 انجام دادم برای نوزاد هیچ مشکلی ایجاد نمیکنه ولی خیلی جالب چون میتونی صورت و دست و پا و انگشتای دستش ببینی آدرینا موقع سونوگرافی داشت دستش میخورد حتی میتونی از دکتر بخوای برات رو سی دی بزنه تا یه یادگاری داشته
باشی


سلام مامانی مهربون آدرینا
ممنون بازم به ما سر زدی . خوشحالم کردی .واقعا انتخاب اسم هم هیجان انگیزه هم سخت . سونوی سه بعدی برای خودم هم جالبه . دوست دارم دخترم رو ببینم که اون تو داره چی کار میکنه .اگه سی دی هم بهم بدن که خیلی یادگاری قشنگی میشه .
بازم اینجا بیا . خوشحالم میکنی
دنی طلا
11 شهریور 92 23:48
سلام عزیزم مممنون ک ب وبلاگ من اومدی
ورود دخملی نازتو تبریک میگم
اما اینهمه استرس چرا؟؟؟؟؟؟
بابا خوش باش بزار دخملمون تو دلت صفا کنه اگه استرس داشته باشی نینی گریه میکنه نمیزاره صبح لالا کنیا خخخخ
ریلکس باش تا وقتی ک نینی اومد سه نفری با همدیگه عشق کنید


سلام مامانی زاهده کوچولو
ممنونم خانومی.خودم هم دوست ندارم اینقدر استرس داشته باشم که بچم هم اذیت بشه ولی به خاطر یه تجربه تلخ که سر بچه قبلیم داشتم و 8 ماهگی فهمیدم مشکل داره و بعد هم که دو روز بعد از زایمانم بچم رو از دست دادم استرس این دفعه بارداریم زیاده .
تا اینجا که همه چیزش خوب بوده خدارو شکر .دعا کنید که بعد از این هم تا به آخر همه چیز خوب باشه و بچم بی هیچ مشکلی به دنیا بیاد.
ممنون به وبلاگ ما اومدی . بازم منتظرت هستم
نازنین
12 شهریور 92 13:33
سلام...
وبلاگ خیلی خیلی قشنگی دارید.
امیدوارم که نی نی کوچولوتون هرچی زودتر و باسلامتی و دلخوشی پاهای کوچولوش رو به دنیا بذاره.
خوشحال میشیم اگه به ماهم سر بزنید.


سلام نازنین خانوم مهربون
ممنون خانومی از لطفت. چشم حتما به شما سر میزنم خانومی . بازم اینجا منتظرت هستم
بهار مامانه برسام
12 شهریور 92 14:18
مرسی گلم از محبتت
خواهش میکنم،واقعا خوشحالم که با دوست گلی مثل شما آشنا شدم
باعث افتخار منه
گلم ولی من از ته دل و واقعا گفتم و به خدا اصلا هم اهل تعارف نیستم
چشم خانم گلم
شما هم سلام منو به خانم خوشمل نانازت برسون
ممنون که به ما سر زدی


سلام مامانی مهربون برسام جون
خوشحالم دوباره اینجا میبینمت. آشنایی با شما باعث افتخار من هم هست . برسام کوچولو رو ببوس . بازم به ما سر بزن . خیلی خوشحال میشم
نازنین
12 شهریور 92 22:56
سلاااااااااااااااااااااااام...
مرسی که به ما سر زدین.
از آشنایی با شما خیلی خیلی خوشحال شدم.
منم با اجازه لینکتون کردم.

سلام خانومی مهربون
منم خوشحالم از آشناییت عزیزم.از لینکت بینهایت ممنون . بازم به ما سر بزن خوشحالم میکنی.
مامان حسنا
13 شهریور 92 13:28
سلام خانومی شرمنده ی بار اومدم و خوندم پست و ولی نتونستم نظر بزارم با حسنا....
اخه خیلی اذیت میکنه هی پاشو میزاره رو کیبرد...
عزیزم چرا این همه استرس داری؟
استرس واسه نی نی جون خوب نیس خانومی...
مواظب خودت و نی نی جون باش عزیزم


سلام مامانی مهربون حسنا جون
خواهش میکنم عزیزم میدونم که مشغلت زیاده ولی منم دوست دارم دوستای خوبم رو , زود به زود ببینم اینجا خانومی .حسنا جون شیطون بلارو ببوس .
استرسم بیشتر به خاطر تجربه تلخ گذشته و از دست دادن نینی قبلیمه که دو روز بعد از به دنیا اومدنش از پیشمون رفت . بیشتر دلنگرانم نکنه کوچولوی تو راهیم مشکلی پیدا کنه مثل قبلی . گرچه همش توکل میکنم به خدا ولی خوب از ضعف ایمانه دیگه این همه استرس.
تو ودوستای خوب دیگم برای من و نینیم و باباییش دعا کنید . خیلی محتاج دعاییم.
بازم به ما سر بزن خوشحالم میکنی عزیزم
مامان حنانه زهرا
13 شهریور 92 13:48
عزیزم اروم اروم باش واز لحظات زیبایی که دخملی درونته لذت ببر که دیگه هیچ وقت تکرار نمیشه


سلام مامانی حنانه زهرا
ممنون اومدی اینجا و بهم سر زدی . خوشحالم کردی خانومی. شما درست میگی باید آرامشم رو حفظ کنم و از این لحظات استفاده کنم . برام دعا کن عزیزم .
نفس
13 شهریور 92 16:27
سلام وبلاگتون خيلي قشنگه اميدوارم دختر كوچولو و ناز شما هر چه زود تر و سالم تر بدنيا بياد اگه دوست داشتين به وبلاگ من هم بياين


سلام نفس جان عزیز
ممنون از لطفت خانومی . من دوست داشتم به وبلاگت بیام خانومی ولی آدرسی برام تایپ نکرده بودی و آدرس وبت رو فکر کنم فراموش کردی برام بزاری . بازم منتظرتم بیای پیشم و وقتی اومدی حتما آدرستو تایپ کن تا به وبلاگت حتما بیام و سر بزنم
ریحانه
13 شهریور 92 19:15
ای جانم


سلام ریحانه جون مهربون
ممنون بازم اینجا اومدی ولی چرا اینقدر مختصر ؟
ممنون از لطفت خانومی . بازم اینجا بیا . منتظرم
خاله پارمیدا
13 شهریور 92 22:56
سلام
ببخشید دیر کردم
چقد بامزه با دخترتون حرف میزنین

من از ته دل دعا میکنم نی نی شما هو خوده شما همیشه سلامت باشین


سلام خاله مهربون پارمیدا جون
خواهش میکنم عزیزم . خوشحالم بازم اینجا اومدی و دوباره دیدمت .از دعای صمیمانت ممنونم خانومی . بازم منتظرت هستم عزیزم
فرشته
14 شهریور 92 11:14
سلام مامانی جون خوشحال شدم آمدم اینجا و با شما آشنا شدم برای منم دعا کن مهربونم


سلام فرشته جون عزیزم
منم خوشحالم از آشنایی با شما . خیلی خوشحالم به وبلاگم اومدی و نظر گذاشتی . من شما رو لینک کردم . دعا میکنم به هر آرزویی که داری برسی خانومی و حاجت روا بشی به زودی
فرشته
14 شهریور 92 14:10
سلام عزیزم من اون نوشته را از وب یکی از دوستانم برداشتم خودش اجازه داده بوده شما هم بردار
خصوصی گلم


سلام خانومی . خیلی ممنون . خوشحالم بازم به وبلاگ ما اومدی و سر زدی . خوشحال شدم از دیدنت . بابت رمز هم بینهایت ممنون
مامان محمدحسین
14 شهریور 92 16:23
سلام مامان مهربون . تا میتونی از این روزات لذت ببر منکه دلم خیلی براشون تنگ شده ایشالا دخترت صحیح و سالم بیاد بغلت . ممنون از انینکه بمنم سر میزنی


سلام مامانی مهربون محمد حسین
چشم خانومی سعی میکنم همین کارو بکنم . از لطفت ممنون . بازم به ما سر بزن خوشحالم میکنی
آبجی حنانه
24 شهریور 92 16:22





















همه این ماچ ها تقدیم به فاطمه جون



سلام آبجی ریحانه گل گلاب
ممنون میای به ما سر میزنی خانومی
خواهر گلت حسنا جون خوبه؟























این ماچ ها هم تقدیم به آبجی ریحانه و حسنا جون