فاطمه دوست داشتنی مافاطمه دوست داشتنی ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

دخمل بلا , نور چشمی و عزیز دل مامان و بابا

یک و نیم سالگیت مبااااااااارررررککککک نفس مامان

1394/4/23 17:30
2,176 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

niniweblog.com دختر قشنگ و دوست داشتنی مامان , 18 ماهه شددددددددددددددددددددد niniweblog.com

 

 

 

niniweblog.com" 18 ماهگیت " مباااااااااااااارکککککککک فاطمه جووووووونی نازمممممممم niniweblog.com

 

 

 

 

فدای قد و بالاتتتتتتتتتتت بشممممممممم من نفس بالنده من

 

 

 

 

 

 

niniweblog.com یک سال و نیمه شدنت مبااااااااارررررررکککککک عزیز دلممممممم niniweblog.com

 

 

 

قربون همه قشنگیها , شیطنتها و ناز و اداهات برم من فرشته کوچولوی مامان

 

 

 

 

 

 

محبت تا بینهایت , عاااااااشقانه دوستت دارممممم گل همیشه بهار و خوشبوووی من محبت

 

 

 

 

 

 

 

خوشگل بلای مامان , فاطمه جونی بی نظیر و بی همتای ما , زیبا

 

بغل  در 14 تیر ماه 1394 , " 18 ماهه  " شد  بغل

 

 

 

 

جشن یک و نیم سالگیت باز هم مبارککککککککک باشه نازنین دخترم جشن

 

وزنت توی 18 ماهگی :  " 850 , 10 "  بود ... 

 

قد خوشگلت : " 81 "  بود ...

 

دور سرت :  " 47 " بود ...

 

 

 

قربون این قد و بالات برم جییییییییگرم niniweblog.com , دور سرت بگردمممممممممم بس که تو ماهی , دختر صبور و دوست داشتنی من ...

 

 

 

 

شکلک قلب 3261  یکی یه دونه مامان داره میره مرکز بهداشت برای زدن واکسن 18 ماهگیش  شکلک قلب 3261

 

 

 

 

 

زیبا برای دیدن بقیه عکسهای فاطمه گلی مامان و خوندن خاطراتش زیبا

 

متنظر لطفا بفرمایییییییید ادامه مطلب  متنظر

 

 

 

 

 

فاطمه جونی خوشگل و نازم , روز یکشنبه , 14 تیر ماه 1392 , هجدم ماه رمضان امسال , 18 ماهت تموم شد عزیز دلممممممممممممممممم ... niniweblog.com

 

niniweblog.com

 

بغلمحبتمحبتبغل

 

 

 

 

نازنین دخترم , پست تبریک 18 ماگیت رو , چون مقارن با شبهای قدر و ایام سوگواری حضرت علی علیه اسلام بود , کمی با تاخیر نوشتم دختر دی ماهی و مهربون من niniweblog.com ...

 

 

چقدر بی اندازه خوشحالم و خدارو هزارن بار شاکرم که یک سال و نیمه در کنار من و بابایی هستی ماه شب چهارده من  شکلک های یاهو  ... یک سال و نیم پر از خاطرات ریز و درشت و قشنگ زیبا  ... پر از لحظات دوست داشتنی و حتی سختی که پر از شیرینی بود و عشق   niniweblog.com,

 

 

کاش میزان علاقه و محبت و عشق من و بابایی مهربونت نسبت به تو , در این کلمات میگنجید متنظر ...  همیشه دوست داشتم و دارم که از میزان عشق و علاقه ما نسبت به خودت محبت , و از اینکه چقدر برای ما اهمیت داشته و داری زیبا , و اینکه همه آرزوی ما سعادت و خوشبختی توست , آگاه بوده باشی ...بوسبوسبوس

 

 

اما به راستی کدامین کلمات هستند که بتوانند این همه عشق و علاقه قلبی رو , این همه میزان محبت رو اونطور که هست و اونطور که باید و شاید ادا کنند ؟؟؟ زیبا ... همه امید من این است که , به گونه ای باشم و طوری با تو رفتار کنم , و با همین زبان قاصر و ناقص خودم و این واژه های محدود و این قلم نه چندان قوی خودم , طوری بنویسم زیبا , که خودت همه ناگفته ها را بفهمی و درک کنی niniweblog.com  و با تموم وجود حس کنی که چقدر عاشقانه دوستت داریم و چقدر برای ما مهم بوده و هستی از همان روز اول به وجود آمدنت تا همیشه عزیزکم ... niniweblog.com

 

 

 

و میدانی دخترکم

 

که چقدر آرزو دارم تو نیز , من و پدر مهربانت را به همین اندازه دوست داشته باشی ؟؟؟!!!

 

محبت متنظر محبت

 

 

 

 

شاید روزی که با زبان دوست داشتنی خودت به من بگی " مامان من هم خیلی دوستت دارم " متنظر , و یا عکس کودکانه ای بکشی و با عشق به من هدیه بدی زیبا , و یا آن روز که نامه ای کودکانه برایم بنویسی که نشان دهنده علاقه و دوست داشتنت به من باشه متنظر , یکی از دوست داشتنی ترین و بهترین لحظات زندگی من باشه بغلو این آرزوی دوست داشتنیم برآورده بشه niniweblog.com و از شدت خوشحالی و هیجان فقط اشک شوق بریزم  niniweblog.com ... چه خوشحالی بالاتر از اینکه ببینی و بفهمی ثمره عشق و زندگیت , با تو هم احساس است niniweblog.com و خوب به ثمر نشسته است محبت , و میداند چقدر بی اندازه و عاشقانه دوستش داری و او هم متقابلن دوستت دارد .... niniweblog.com

 

 

 

 

 

 

محبت .... من فدای تو , به جای همه گلها تو بخند .... محبت

 

 

 

 

 

آخ که تمام خستگیهایم , با دیدن چهره معصوم و زیبای تو , با دیدن لبهای خندان و روی ماه تو ,

 

تمام میشود ... niniweblog.com

 

 

 

 

 

 

 

بوسniniweblog.com .... هر چی آرزوی خوبه مال تو , دختر قشنگ من ... niniweblog.com بوس

 


 

 

 

فاطمه جونی خوشگل و نازم , هفته گذشته , هفته ای نسبتا شلوغ داشتیم ....  

 

جمعه هفته گذشته , 16 ماه رمضان ,  افطاری دعوت بودیم خاوه که از روستاهای خوش آب و هوای شهر قم به شمار میاد زیبا ... خونه ییلاقی دخترعموی شما دعوت بودیم و کلللللللی هم خوش گذشت niniweblog.com, هم به من و هم به تو دختر کوشولوی من که یه آب و هوایی عوض کردی متنظر ... کلللللللللللااااااااااا ددری تشریف داااااااری مثل مامانیت خندونک ...

 

 

 

یکشنبه هفته گذشته هم که 14 تیرماه بود زیبا , و باید میبردمت مرکز بهداشت برای کنترل سلامت و واکسن 18 ماهگیت ... بغلبوسبغل

 

صبح زود من و تو و بابایی مهربون رفتیم مرکز بهداشت ...  niniweblog.com

 

 

کمی استرس داشتم و گلاب به روتون دل پیچه گرفتم از استرس خندونک , بابایی میگفت مگه قراره تو واکسن بزنی آخههههههه خنده , یه هچین مامانی شجاعی هستم من خندونک ... استرسم واسه خاطر تو بود خوووووووووووووو خجالت , آخه گفتم الان حسابی دردت میاد و گریه میکنی و منم دل ندارممممممم که  دختررررربدبو ,

خولاصه که نوبتمون شد و رفتیم داخل و وزن و قد و دور سرت رو با کمی نق زدن و اندکی گریه , اندازه گرفتن متفکر , که  خدااااااااروشکر همه چی نرمال و راضی کننده بود خوشگلممممممم بغل محبت بغل....

 

 

نوبت واکسنت که شد الهی بمیرمممممممممممم  niniweblog.com خیلی گریه کردی نازدونه مامان گریه ... فدات بشمممممم که دردت اومدددددغمناک , اما خوب عوضش مریض نمیشییییییییییی قشنگممممممممم بوسبغلبوس ...

 

 

اونجا گفتن که واکسن 18 ماهگی کمی سنگینه بدبو و جای واکسنی که به پا زده میشه دردناکتر از واکسنهای قبلی میشه خطا , البته از قبل هم من میدونستم این موضوع رو, و استرسم هم بیشتر به خاطر همین درد و تب بعد از این واکسن بود خطا , اممممممممممممممما تو دختر شجاع و صبور مامان , برای این واکسنت هم مثل بقیه واکسنهات صبوری کردی تشویق تشویقتشویق , و کوچکترین اذیتی برای من نداشتی عسلممممممممم محبتمحبتمحبت , قربون تو بشم من که با وجود اینکه پات درد میکرد , اما دست از شیطنت های هر روزت بر نداشتی زبان , و لنگ لنگان راه میرفتی و تاااااازه توپ بازی هم میکردی با اون پاتتتتتتت خندونک

 

 

وقتی اومدیم خونه سریع استامینوفن بهت دادم زیبا , و روی پات حوله خنک گذاشتم بغل, دیدم کمی داری بی حال و حوصله میشی متفکر , زود زنگ زدم و محمد مهدی رو مامان مهربونش آورد خونمون چشمک , و کلی با هم بازی کردین و بستنی خوردین niniweblog.com ... بعد از اینکه محمد مهدی و مامانیش رفتن , خوابیدی زیبا و من مدام چکت کردم اما خداروشکر تب نداشتی شکلک های یاهو , 4 ساعتی خوابیدی بغل , وقتی بیدار شدی دوباره بهت استامینوفن دادم زیبا, درد پات بیشتر شده بود و نمیزاشتی حوله خنک بزارم روش زیبا , اما به زور یکی دو باری هم واست گذاشتم حوله رو بغل ... خداروشکر اصلا تب نکردی شکلک های یاهو و درد پات هم فقط تا همون شب طول کشید و بعد خوب شدی , خدایا هزاران بار شکرت به خاطر نعمت سلامتی که به ما ارزانی داشتی شکلک های یاهو ....

عزیز دل من شب هم خیلی زوووووود خوابیدی و به خواب ناز رفتی بغل .... اون شب , شب 19 ماه رمضان ,  شب قدر و ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام بود ....

 

 

 

 

 

صبح روز یکشنبه است و داریم میریم برای زدن واکسن 18 ماهگیت عسل من

 

 

 

در ضمن این کفشایی که توی عکس , به پات هست , هفته گذشته توسط بابایی گم شد خندونک ...

 

در واقع  وقتی داشتیم میرفتیم خونه مامان جون , توی یه ماشین جا گذاشتن آقای پدر خندونک ...

 

فدای سرتتتتتتتتت بابایی خوشگلم بوس , یکی بهترشو واسم میخری دیگه بوس

 

مگه نه ؟؟؟ خندونک

 

 

 

 

 

یه اتفاق هیجان انگییییییز هم که خیلییییییی برای من مهم و خوشاااااااااااااایند بود این که متنظر , یکشنبه هفته گذشته , درست مقارن با ماهگردت و 18 ماهه شدنت جشن , داداش گلممممممممممم اومد خونمون   و بعد از 9 ماه دیدمششششششششش .... خیلی دلم واسش تنگ شد بود محبتمحبتمحبت  ... یه شب بیشتر پیشمون نموند زیبا , اما همون یه شب خیلی بهمون چسبید و بعد از مدتها همدیگرو دیدیم بغل... دایی جون , مخصوص تو اومده بود اینجا گل نازم زیبا , میخواست بره چابهار و پروازش 7 صبح بود از تهران , اما برای دیدن ما و به خصوص واسه خاطر دلتنگیش برای تو وروجک خانوم زیبا , زحمت کشید و روز قبل پروازش , تا قم اومددددددد .... بغل

 

 

اونقدر دلم واسش تنگولیده بود که نگوووووووووووو ...  محبتمحبتمحبت , آخه نمیونی دایی جونت چقدر ماه و گلههههه  .... بوس

 

 

دایی جون اونقدر مهربون و خوش برخورد و خنده رو هست زیبا , که تو با اینکه مدتها بود ندیده بودیش متنظر , اما خیلی زود باهاش اخت شدی بغل ... فقط درست روزی بود که واکسن زده بودی و پات خیلی درد میکرد محبت , اما کللللللی با دایی جون خوب و مهربونت توپ بازی کردی niniweblog.com  ...  مینشستی روی مبل و توپت رو مینداختی واسه دایی جون زیبا ... گاهی که درد پات آروم میشد , پا به توپ میشدی و شوت میزدی که دایی جون خیلی از این حرکتت ذوق میکرد niniweblog.com  ... یکی دو بار هم دایی جون باهات شوخی کرد و توپ رو به سمتت شوت میزد و تو هم غش غش میخندیدی و خوشت میومد از این کار ...

 

 

خولاصه که خداروشکر روز خیلی خوبی رو علیرغم واکسن زدنت در کنار هم داشتیمممممممم ... niniweblog.com

 

 

 

 

روز دوشنبه هفته گذشته هم , یعنی فردای روز واکسنت , افطار رو خونه مامان جون اینا بودیییییییییم زیبا و کلللللللی هم شلوغ بود متنظر  ... تو هم شب خوبی رو گذروندی محبت ,  و علیرغم اینکه غذا نخوردی نه , اما حساااااابی مشغول بودی و کنجکاوانه به همه چی و همه جا نگاه میکردی بغل و با بچه ها مشغول بودیniniweblog.com ... اصلا هم مامانی رو اذیت نکردی قربون اون قلب مهربون و صبوریت بشه مامان ... niniweblog.com

 

 

 

سه شنبه شب هم که شب قدر و شب 21 ماه رمضان و شهادت امیر المؤمنین بود ... شب رو زود خوابیدی و تا صبح هم بیدار نشدی آرام و من و بابایی با خیال راحت به خوندن دعا و نماز و مراسم شب احیا رسیدیم آرام ... بابایی مهربون , قرآن روی سر شما هم گذاشت وقتی که توی تختت آروم به خواب رفته بودی گل قشنگ و خوش بوی من بغل ... قبول باشه دختر نازنینمممم ... بوسبوسبوس

 

 

 

 

پنج شنبه و جمعه هفته گذشته رو هم رفتیم خونه مامان جون , و یه شب هم اونجا خوابیدیم niniweblog.com ...  شبی که اونجا بودیم شب قدر و شب 23 ماه رمضان بود آرام ... چون میدونم که توی شلوغی به هیچ وجه نمیخوابی , من هم خیلی اصراری نکردم که بخوابی چشمک,  و شما هم حساااااااااااابی ناپرهیزی کردی و اون شب رو تا صبح کنار ما احیا گرفتی بغل , و 4.30 صبح خوابیدی وروووووووووووووووجک کوچولوی من تعجب ...  به اندازه ای هم خوشحال بودی از این دیر خوابیدنت که نگوووووو خندونک ...

فکر کنم پیش خودت اصلا مونده بودی که چرا هیچ کس به من گیر نمیده و نمیگه بخواب خنده خندونک .... شانس آوردی که بابایی رفته بود مسجداااااااااا بلا خانوم چشمک , وگرنه 12 شب باید لالا میکردی هر جور شده جیییییییییییییییگررررررررر زبان ...

خلاصه که خیلی خوش به حالت شد niniweblog.com و کلی ذوق داشتی و بازی و خوشحالی میکردی niniweblog.com و عمه جونی ها هم که خیلی دوستت دارن و حسابی هم هوات رو دارن محبت , اون شب نزاشتن بهت بد بگذره نازنینم ...niniweblog.com

 

 

 

 

 

محبتبوس اینجا هم داریم میریم خونه مامان جون و منتظر ماشین هستیم بوسمحبت

 

 

 

 

 

شنبه این هفته هم که دعوت شدیم برای افطاری خونه عمه جون مریم و رفتیم اونجا زیبا .... مثل همیشه مااااااه بودی و خانوووووووم بغل... سر سفره نشستی و با اینکه پلو نخوردی زیبا اما چند تایی جوجه با یه عالمه دوغ نوش جون کردی فدای تو بشم من ... بغل

 

بعد از افطار هم کلللللی بازی کردی و خوش گذروندی عزیز دلمممممممممم niniweblog.com ... کلی با سارا سادات سرسره بازی کردی زیبا , و ذوق داشتی از اینکه داشتی بازی میکردی و کللللللی میخندیدی فرشته کوچولوی من niniweblog.com ... عاشق بازی کردن و کیفففففففففف کردنتم عروووووووسکم بغل و از دیدنت وقتی داره بهت خوش میگذره سیر نمیشم متنظر .... اون شب هم شب خیلی خوبی رو کنار هم داشتیمممم دختر خوشگلم .... niniweblog.com

خوشحالممممممم که بهت خوش گذشت نازنینممممممم ... niniweblog.com

 

 

 

 

 

 

فدای این نگاه گیرات بشمممممممم من , که شیطنت داره از نگاهت میباره

 

 

 

 

چند هفته ای میشه که روزها برات کتاب میخونم زیبا , و تو هم حسااااااااااابی  استقبال کردی از این موضوع بغل , از کتاب موش موشک شیطونک خیلییییییی خوشت اومده niniweblog.com , و مدام میری میاریش و میزاری جلوی من و میگی برای من بخون بوس ... منم به زبون ساده از روی عکسها بهت توضیح میدم niniweblog.com و صدای حیوانات توی کتاب رو برات درمیارم زبان , و خلاصههههههه کلللی با هم کتاب میخونیم تشویق ... وقتی میگم کلاغ کو , اونقدر ورق میزنی کتابت رو تا کلاغ رو پیدا میکنی بغل و به من نشون میدی niniweblog.comتشویق  ... با اون انگشت کوچولوهای ناز نازیت دست میزاری روی برگه های کتاب محبت  و به من میگی کجا رو برات بخوووووووووونمممممم عششششششششقمممممم ....

 

 

 

 

این هم عکس کتابایی که این روزها با هم میخونیییییییییمممممم : متنظر

 

 

این کتاب مورد علاقته , بس که واست خوندم , حفظ شدم خودم خندونک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

البته یکی دو بار ,  کتاب ادب و نزاکتت رو , اون اوایل پاره کردی نه , که من خیلی حساسیت به خرج ندادم زیبا , و دیگه الان خداروشکر کتابات رو پاره نمیکنییییییی فدای هوش و حواست بشممممممم من ...

 

 

تازههههههه اون اوایل , تا عکس توپ میدیدی توی کتاب , میخواستی برداری اونو خندونک , و من کلللی توضیح دادم که اون عکسه زیبا و نمیشه از کتاب بیاد بیرووووووووون متفکر و شما بالاخره قانع شدی خدارو شکررررررربغل , گرچه بعضی وقتها یادت میره خندونک و میخوای به زور , توپ یا کلاغ رو برداری از توی کتاب خنده ....

 

یه همچین دخملی کنجکاوی هستی شما نازدونه من  ... عاشق توپ هستی گلم و توپ بازی خیلییییییییی دوست داری عزیز دلممممم ... بغلمحبتبغل

 

 

 

تازه اینکه جدیدا با یه لحن با مزه ای به پدر مهربونت , به جای بابایی میگی " بابی " بغل و کللللی میخندیم از این اصطلاح , و به من هم گاهی خیلی خوشگل و بانمک میگی " مامایی " بغل و گاهی هم " مامی " ... آخ که چقدر بانمکی تو دخترررررررررررررررررررررررر ....

 

 

 

 

 

niniweblog.com  در کللللللللللللل بی نظیری نفس مامان , و من و بابایی عااااااااااااشقتییییییییییمممممممniniweblog.com

 

 

تا ابد دوستت داریییییییییمممممممممم , بینهایت ....

 

بغلمحبتمحبتمحبتبغل

 

 

 

 

 

راستی امشب هم که سه شنبه است و 27 ماه رمضانه , مامان جون اینا قراره شب بیان افطار خونمون ... زیبا

 

همچین مامانی بیخیالی هستمممممممم من خندونک ... امشب مهمون افطار دارم و الان که ساعت حدود 5.30 عصره , دارم پست میزارم واسه دخمل بلای خودم بغل ...  چی کار کنممممم خووووووووووووو خجالت , الان تو خوابیدی و من یک عدد مامانی خسته هستم خسته  که اومدم استراحت کنم کمی زبان ,  گفتم چه کاری بهتر از آپ کرن وبلاگ فاطمه جووووووووونی عسلممممممممممممممم ... niniweblog.com

 

 

 

.... میبوسمت دختر قشنگ و دوست داشتنی و صبور من ...

نظرات (17)

مامان پرنیا
23 تیر 94 18:44
سلام ماشاالله دخمل نازی دارین , من لینکتون کردم , شما هم به ما سر بزن
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون پرنیا جون ممنونم دوست عزیزم بابت لینکتون و اینکه به وبلاگ ما سر زدی ... شما هم از امروز جزء لینک دوستان ما هستی گلم ... باز هم منتظرت هستم دوست خوبم ... خوشحالم میکنی ...
anita
24 تیر 94 12:44
سلام عزیزم چه دختر نازی داری ماشاالله , خوشحال میشم به این وب http://atefeh-okh.niniweblog.com برید و کد 1 رو انتخاب کنید , من توی مسابقه شرکت کردم ... خیلی ممنون میشم عزیزم ...
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام آنیتای عزیزم ممنونم از حضورت در وبلاگ ما دوست من ... انشاالله در اولین فرصت سر میزنم به این آدرس گلم ...
مامان فاطمه
24 تیر 94 19:20
منم اسمم فاطمه هست , فاطمه کوچولو دوستت دارم ...
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون النای عزیزم منم دوستتون دارمممممممم خاله جون مهربون ... ممنون از کامنتتون و محبتتون دوست خوب من ... فاطمه واقعا اسم زیبا و بی نظیریه ... خوشحالم که به وبلاگ ما اومدین ... باز هم منتظرتون هستیییییییممممممم ...
ستاره
24 تیر 94 19:59
خصوصی ...
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامان ستاره گل و مهربون فندقی خاله ممنون از کامنت خصوصیت عزیزمممممممم ....
مامان ندا
24 تیر 94 23:53
عزیز دلم یک و نیم سالگیت مبااااااااااااااارک ... انشاالله همیشه سلامت باشی عروسک خوشششششگل ... وای مامانی منم از الان استرس واکسن ۱۸ ماهگی صاینا رو دارم , آخه خیییلی ازش بد شنیدم و صاینا هم سر همه واکسناش اذیت شد ... توکل به خدا ... گلدخترمونو ببوووووووووس
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و نازنین صاینا جون خوشگلم عزیز دلم ممنونم بابت تبریک و لطف و محبت همیشگیت نسبت به فاطمه جونی ما ... نگران نباش عزیزم , توکل کن به خدا , منم خیلی نگران این واکسن بودم اما خداروشکر خیلی سبک بود برای فاطمه ... بستگی به شرایط جسمی بچه توی اون موقعیت هم داره , انشاالله صاینا هم خیلی خوب و راحت میگذرونه دورش رو , فقط روز اول پاشون درد میگیره و راه رفتن سخت میشه واسشون , از الان نگران نباش و خودت رو بیخودی اذیت نکن اصلا ... فاطمه جونی ما برای واکسن 6 ماهگیش بیشتر اذیت شد تا 18 ماهگی ... اون موقع , شب اول هم کمی تب کرد و هم شب بالا آورد اما این واکسنش خداروشکر خیلی خوب بود ... بوسسسسسسسسس برای صاینا جونم و مامانی گلششششششش ...
مامان علی مردان
25 تیر 94 1:21
سلام خانومی الهی چه دختر نازی . فاطمه جووون رو ببوسید . یک سال و نیمگیت هم مبارک , البته باتاخیر . با اومدنتون به وب پسرم خوشحالمون کردین ...
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون علی کوچولو ممنونم از حضورت در وبلاگ ما و تبریک و لطف و محبتت به فاطمه جونی ... من هم خوشحال شدم از اینکه پیشمون اومدی ... باز هم منتظرت هستم دوست من ...
همراه رایانه
25 تیر 94 8:19
همراه رایانه , مرکزی شبانه روزی برای پاسخگویی به سوالات رایانه ای ... تماس از طریق خط ثابت با شماره تلفن : 9099070345 آدرس سایت : www.poshtyban.ir
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
ممنون از حضورتون در وبلاگ ما ...
ستاره
25 تیر 94 12:32
سلاااااااااااااااااااام زهرای عزیزم ... خوبی ؟؟ ببخش با تاخیر اومدم , چون خودمو چشم کردم و دوباره تهوع هام شروع شده و حالم زیاد خوب نیست ... 18 ماهگیت مباااااااااارررکککککککککککککک ... انشاالله که عمری با عزت و سربلندی داشته باشی ... چه عکسای خوشملی به به , الهی فداش شم دخملی من واکسن زد ... قربون صبوریت برم من ... خوش به حالش با این عمه های مهربون و مامان جونی مهربون , خدا براش نگه داره دخمل با سواد منه دیگه , کتاب دوست داره مواظب خودت و فاطمه جونم باش ...
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلااااااااااااااامممممممم ستاره جون جونی گل خودم , مامانی مهربون فندقی خاله خوب شد حالا دخترررررررررر ؟؟؟ ... تهوع دار شدی دوباره خیالت راحت شد عایا ؟؟؟ حالا هی بگو چرا من زود خوب شدم !!! ... یکی هم که میخواد زود ویارش خوب بشه تو نزار , حقته فندقی با دل و روده هات حسااااااااااااااااابی بازی کنه ... شوخی کردم , انشاالله به زودی زود بهتر بشی دوباره خواهر جونم ممنونم ستاره جونم بابت تبریکت و لطف و محبت همیشگیت به فاطمه جونی ما ... تو هم خیلیییییییی مراقب خودت و نی نی گلی ما باششششش ... دوستت دارم و میبوسمت دوست مهربون من ...
مامان امیررضا
25 تیر 94 14:47
سلام به فاطمه جونم و مامان گلش یک سال و نیمگی دخمل بلا مبارک .... ان شاءالله جشن تولد 18 سالگيش , یکی از مرحله های سخت رو پشت سر گذاشتین .... ان شاءالله توی بقیه مراحل هم موفق باشین , البته با این دخمل صبور حتما هستین . بابت دایی جون هم چشمتون روشن .... دایی داشتن یه نعمته ها ..... عزاداريهاتون هم قبول ..... جوجه هم نوش جان عزیز دلم ..... وااااااااااااای چه کتابهایی داره این جیگر .......
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون امیررضا جونم ممنونم عزیز دلم بابت تبریکت و لطف و محبتت نسبت به فاطمه جونی ما ... خوشحالم که بعد از مدتها دوباره اینجا میبینمت دوست گلم ... , حسابی دلم تنگ شده بود برات عزیزم ... عزاداریها و طاعات و عبادات شما هم قبول درگاه حق انشاالله ... زود به زود بیا پیشمون دوست خوب من , همیشه از دیدنت خوشحال میشم عزیزم ... دوستتون دارم و میبوسمت ...
nikta
25 تیر 94 14:58
سلامـــ خاله جون من در یک مسابقه نی نی وبلاگی شرکتــــ کردم . خوشحال میشم بهم رای بدید ... برای رأی دادن به آدرس پایین بروید و کد 2 را ارسال کنید . یکــــــــ دنیا ممنوتنونم atefeh-okh.niniweblog.com
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام نیکتا جون عزیزم انشااالله که موفق باشی گلم ... در اولین فرصت سر میزنم به این آدرس خانومی ...
(̲̅P̲̅)(̲̅E̲̅)(̲̅G̲̅)(̲̅A̲̅)(̲̅H̲̅)
26 تیر 94 2:05
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااام سلااااااااااااااام سلاااااااااام سلاااااام سلاااام سلاام سلام .♥ .♥ ..♥ ...♥ ....♥ .....♥آپم بهم سر بزني خوشحالم مي‌كني ......♥......................♥...♥ ..........♥.............♥............♥ ..............♥.....♥...................♥ ...................♥.....................♥ ................♥......♥..............♥ ..............♥.............♥....♥ .............♥ ...........♥منتظرتم .........♥ ......♥ ....♥
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون پارسا کوچولو انشاالله در اولین فرصت میام پیشتون دوست خوبم ... ممنون که به وبلاگ ما اومدین ... باز هم منتظرتون هستم ... خوشحالم میکنی عزیزم
مامان جون
26 تیر 94 6:08
ماشاالله چه دخمل نازی .... عسلک 18 مین ماهگردت مبارک بیاین پیشمون .....
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون محسن جون ممنونم عزیز دلم بابت تبریکت و محبتت نسبت به فاطمه جونی ما ... از اینکه به وبلاگ ما اومدی و کامنت گذاشتی خوشحال شدم دوست خوبم ... باز هم منتظرت هستم عزیزم ... چششششششم دوست گلم , در اولین فرصت میام پیشتون عزیزم ...
مامان سمیه
26 تیر 94 18:52
سلاااام .... با آرزوی قبولی عباداتامون ........ و پیشاپیش تبریک به مناسبت فرا رسیدن عید بزرگ مسلمانان , عید فطر .......... در پناه حق
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلاااااااام مامانی گل و مهربون فاطمه زهرا جونم من هم فرا رسیدن عید سعید فطر رو بهت تبریک میگم دوست خوب من ... براتون بهترینها رو از خدای مهربونمون خواستارم دوست گلم ....
˙·٠•●♥مامان و بابای علی♥●•٠·˙
29 تیر 94 11:22
وای خداااااااااااااااا , دخملی چه شیرین و خواستنی شده ... الهی عید شما هم مبارک ... البته با تاخیر
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون علی کوچولو ممنونم دوست عزیزم بابت محبت و لطفت نسبت به فاطمه جونی ما ... خوشحالم که اومدین پیش ما ... باز هم منتظرت هستم دوست خوب من ... عید شما هم مباااااااااااااارکککککککککک ...
مامان صفا
30 تیر 94 10:26
سلام چه دختر ماهی , خدا حفظش کنه ...
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و نازنین دلسا جونم ممنونم عزیز دلم بابت دعای خیرت و لطف و محبتت نسبت به فاطمه جونی ما ... باز هم منتظر حضورت در وبلاگمون هستم ... خوشحالم میکنی دوست خوبم ...
رویــــا
2 مرداد 94 3:36
،،،،،،،،،،،،¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،¨€▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€¨€،،،،¨€ ،،،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€،،،،،،¨€ ،،،،¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،،،،،¨€ ،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،،،،،¨€ ،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،¨€¨€▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،¨€¨€¨€¨€¨€،،،،¨€ ،،،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€ ،،¨€¨€▒▒¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒▒¨€¨€ ¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€¨€ ¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€ ¨€▒▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€¨€ ¨€¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€¨€¨€ ،،¨€¨€▒▒▒▒▒¨€¨€¨€▒¨€¨€▒▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€▒▒▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،¨€▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،،،،،،،¨€ ¨€¨€¨€¨€ سلام عزیزم وب خیلی جالبی داری , کوچولوی قشنگی هم دارین ... به منم سربزنین , خوشحال میشم , نظر یادت نره , ممنونم ...
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام رویا جان عزیزم , مامانی گل و مهربون ثمین جون و حدیث جونم ممنونم بابت لطف و محبتت دوست خوب من ... در اولین فرصت میام پیشتون عزیزممممم ....
roya
4 مرداد 94 20:17
،،،،،،،،،،،،¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،¨€▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€¨€،،،،¨€ ،،،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€،،،،،،¨€ ،،،،¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،،،،،¨€ ،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،،،،،¨€ ،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،¨€¨€▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒¨€،،¨€¨€¨€¨€¨€،،،،¨€ ،،،،،،¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€ ،،¨€¨€▒▒¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒▒¨€¨€ ¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€¨€ ¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€ ¨€▒▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€¨€ ¨€¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒¨€¨€¨€ ،،¨€¨€▒▒▒▒▒¨€¨€¨€▒¨€¨€▒▒▒▒¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ¨ˆ▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€▒▒▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،¨€▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،،،،،¨€¨€▒▒▒▒¨€¨€ ،،،،،،،،،،،،،،،،،،¨€ ¨€¨€¨€¨€ 18 ماهگیت مبااااااااااااارک گل دختر ... انشاالله صد ساله بشی فدات شمممم
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلاااااااااممممم رویا جون گل و مهربونم ممنوووووووونم عزیز دلم بابت تبریک ماهگرد فاطمه جونی ما .... و باز هم ممنون بابت دعای خیرت و لطف و محبتت گلم ... دوستت دارممممم و میبوسمت دوست مهربون من ...