فاطمه دوست داشتنی مافاطمه دوست داشتنی ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

دخمل بلا , نور چشمی و عزیز دل مامان و بابا

اولین تولد مامانی در کنار دخملی

1393/2/8 19:34
10,449 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااااااااااااااااااااام دخملیییییییییی خوشگل و شیطون بلای مامان

بغلماچبغل

 

امروز 8 اردیبهشتهههههههههههه

 

( روز تولد مامانی شماست )هوراهوراهورا

 

اول از همه خودم به خودم تبریک میگم  , تولدمممممممم مباااااااااارکککککککککککک

بغلماچبغل

( میبینی اعتماد به نفس رو عزیزکمنیشخند , مثل مامان همیشه اعتماد به نفس داشته باشنیشخند )

 

 

 

بعد از اولین سال نو که عید سال 93 بود و تو در کنار من و بابایی بودیبغل , و بعد از اولین روز زن و روز مادری که هفته پیش , من در کنار تو و بابایی مهربون و به عنوان مادر تو گذروندم ماچ, امروز هم اولین تولدمه که در کنار تو دخملی خوشگل و نازنینممممممممم هستم .

بغلماچبغل

 

 

فصل بهار و ماه اردیبهشت , همیشه برای من بهترین فصل و ماه سال بوده و علاقه خاصی به این فصل و ماه زیبای سال دارم ماچ , پارسال توی همین روزها بود که خدا تورو به مامانی و بابایی هدیه داد  بغل و شما توی دل مامانی جا خوش کردی ماچ و کم کم فهمیدیم که یه فرشته کوچولو داره به جمعمون اضافه میشه , و حالا امسال به لطف خدای متعال تو در کنار ما هستی گل دختر من .بغلماچبغل

 

 

درسته که مامانی لایق و خوبی برات نبودم تا به امروز چشم و نتونستم اونطور که باید و شاید و اونطور که شایسته است برات مادری کنم افسوس و نتونستم شکر خدارو به خاطر داشتن دختری سالم و سلامت و نازنین مثل تو به جا بیارم چشم و گاهی واقعا کم طاقت شدم , اما همیشه هم از این بابت خیلی ناراحت میشم که گاهی خستگی روحی و جسمی بهم فشار میاره و در اون لحظه اونطور که باید و شاید نمیتونم عاشقت باشم چشم ولی عزیزترینم , دخترم ,  زیبای مامان , عروسک قشنگم , نازنین دخترم , دوست دارم این رو همیشه بدونی و به یاد داشته باشی که مامانی خیلییییییییییییییییییییییی دوستت داره و عاشقته ,ماچماچماچ , اگه خسته هم بشه , اگه ناراحت هم بشه , اگه گاهی اعصابش خورد هم بشه اما از عشقش نسبت به تو کم نمیشه قلبقلبقلب , دوست دارم هزاران بار بهت بگمبغل دوستت دارم عزیزم و از داشتنت خوشحالم  بغل و به خاطر داشتنت به خودم میبالمماچ , تو یکی از بهترین دخترهای دنیای که خدا من رو لایق مادری کردنش دونسته بغل , خدایاااااااااااااااااا شکرتتتتتتتتتتتتتتت برای داشتن فاطمه جونیییییییییییییییییی خودممممممممممممم.ماچقلبماچ

 

 

 

 

 دوست دارم بهتریییییییییییییییییییییییین و بامحبت ترین مادر دنیا باشم برات دخترم , و تو هم بهتریییییییییییییییییین و مهربونترین دختر برای  من باشی ,

 

دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم بینهایتتتتتتتتتتتتتتت.ماچبغلماچ

 

 

 

دیشب با بابایی گل و مهربون رفتیم بیرون و بابایی برای اولین بار یه روز زودتر لو داد که روز تولدم رو  یادشه لبخند ,  چون میخواست برای تولدم سشوار بگیره  لبخند و میخواست خودم انتخاب کنم که چی بگیره قلب , آخه دو تا سشوار مامانی از بس برای خوابیدن و آروم شدن شما توی این چند ماهه استفاده شد که سوختتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت نیشخند و چند روزه سشوار ندارم موهام رو سشوار کنم خنده , یادت باشه بزرگ شدی و خانوم شدی یه سشوار عالی واسه مامانی باید بخرییییییییییی چشمک , البته دیشب چند جا رفتیم و سشوار خوبی برای خرید پیدا نکردیم و من نپسندیدم لبخند , تازه اونهایی هم که بود خیلییییی گرون بود و به قیمتش نمی ارزید مژه , حالا شاید به بابایی بگم که اصلا سشوار برام نخره زبان , شایدم تا من بگم خرییییییییییید زبان, فعلا در این رابطه چیزی نمیدونم و بابایی فعلا امروز تا به این ساعت که دارم پست رو مینویسم سر کاره و هنوز نیومده و فقط زنگ زده و بهم تبریک گفته  تولدم رو.نیشخند

 

 

دیشب که موفق به خرید سشوار نشدیم لبخند و بعدش رفتیم دیدن مادر جون که از مشهد برگشته لبخند, شما هم یه سوغاتی خوشگل که یه سارافون خوشگل بود از مادرجون مهربون گرفتیماچ , البته یه بلوز و یه عروسک هم  قبلا از قشم برات آورده بود مادر جون ماچ , آخه عید رفته بودن قشم همراه عمه جونیا لبخند, عکس همشون رو برات میزارم انشاالله گل نازم , بغل

 

 

دیشب که اونجا بودیم عمه جون طاهره تولد مامانی رو یادش بودماچ و بهش تبریک گفت و این شد که همه فهمیدن و تبریک گفتن و اولین هدیه تولد امسال رو مادر جون بهم داد بغل که یمبلغی پول بود , ممنووووووووووووونم مادر جون مهربون .ماچ

 

 

امروز هم مامان جون از تبریز زنگ زد و تولدم رو تبریک گفت .بغلماچبغل

 

 

ولی شمااااااااااااااا دخملی نازنازی ماچ , دیشب حساااااااااابی اولین شب تولد مامانی در کنارت رو براش جشنننننننننننننننن گرفتی و تا ساعت 3.30 صبح نخوابیدی و غر زدی و گریه کردی نیشخندماچو مامانی و بابایی هم خسته بودن و خوابشون میومد و خلاصهههههههههههههههه یه شب به یاد موندنی رقم خورد مژه و به زور خوابوندمت نیشخند , ولی واقعا آخراش من و بابایی عصبی شده بودیم اوه خنده , آخه نه شیر میخوردی و نه پستونکت رو میگرفتی , نه روی پام میخوابیدی , نه توی بغلم میخوابیدی , نه روی زمین , حتی صدای شوار نیم سوز هم که آخر سر مجبور به روشن کردنش شدیم هم تورو آروم نکرد چشمک و فقط دوست داشتی روی شونه من باشی و من راه برم و بچرخونمت و تو این طرف و اون طرف رو نگاه کنی و یا موزیک بالای تختت رو توی بغلم گوش بدی و با دقت وسایلهای اتاقت رو تماشا کنی خنده , خسته نباشی واقعا دخترم نیشخندخنده , خلاصه حرف حسابت این بود که با من بازی کنین نصفه شبینیشخند و من خوابم نمیااااااااااااااااااد امشببببببببببببببببببب چشمک , آخه شب تولد مامانییییییییمه.نیشخندقهقهه

 

 

 

فدات بشم من نازنین دخترم ماچ, تو فاطمه جونی عزیز و بانمک منییییییییییی ماچ, تو فاطمه حورای مامانی ماچ, خانوم فاطمه بابایی هستییییییییییییی ماچ, فاطمه نورا بغل, نازنین فاطمه ما هستییییییییییی عزیز دلممممممم .بغلماچبغل

 

 

اولش که این پست رو شروع کردم به نوشتن توی بغلم نشسته بودی و داشتی به دقت نگاه میکردی نوشته ها روماچ , اما الان روی پام هستی و خواب رفتی گل نازم بغل , البته چند باری مجبور شدم بلند شم و بچرخونمت و باهات بازی کنم تا حوصلت سر نره و گریه نکنی نازنازی من ماچ , آخه وقتی خوابت بیاد یه خورده بیقرار میشی بغل و تا بخوای بخوابی باید کمی گریه و بیتابی کنی نازدونه خانوم .ماچبغلماچ  دور سرت بگردم من عزیز دلم , فدای اون صورت مثل ماهت بشم من نازنینم.قلبماچقلب

 

 

حالا تا بخوام امروز که روز تولدمه  ازت عکس بگیرم و امشب یا فردا برات بزارم  , عکسهایی که این چند روز اخیر ازت گرفتم رو میزارم توی این پست عزیزترینم .ماچماچماچ

 

 

خیلییییییییییییییی دوستت دارمممممممممممممممممممممم گل دختر منننننننننننننن

بغلقلبقلببغل

 

 

 

 

 

 

این عکس رو صبح جمعه ازت گرفتم ,ماچ 111 روزه هستیییییییییماچ

برای اولین بار با بابایی مهربون  تنهایی رفتین بیرون برای خرید نون تازهبغل

 

 

 

 

 

 

قربون صورت خندونت بشم مننننننننننننننننقلب عاشقتممممممممممقلب

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اینجا 110 روزه بودی و شبی بود که رفتیم خونه مادر جون که به عمه جونیاااااااااااااااااا سر بزنیم

قربون اون گل سرتتتتتتتت برمممممممممممم مننننننننننماچقلبماچ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توی این سه تا عکس پایین , بابایی داره کمکت میکنه تا بلند شی نازنازی من و باباییماچماچماچ

 

 

 

 

 

قربون اون نگاهتتتتتتتتتتتتتت بره مامانتتتتتتتتتتتتتتتماچبغلماچ

 

 

 

 

 

فدای پاهاتتتتتتتتتتتتتتتتتتت بشم من بغلماچبغل

 

 

 

 

 

 

 

 

عاشق اینطوری نگاه کردنتمممممممممممممممبغلماچبغل

 

 

 

 

 

 

 

این جوجه اردک رو مامان جون توی ایام عید برات خریده بود , ماچ

خیلی دوستش داری و مدام باهاش بازی میکنیلبخند

اسباب بازی مورد علاقه شماستتتتتتتتتتماچ

 

 

 

 

 

 

 

میخورمتااااااااااااااااااااااااااااااااا دخملییییییییییییییییقلبقلبقلب

 

 

 

 

 

 

 

اینجا هم توی تختت خوابیدی و داری بازی میکنی و به آویز موزیکال تختت نگاه میکنیبوس

از بس تکون میخوری نمیشه ازت عکس گرفت دخمللللللللللللللل بلامحبت

 

 

 

 

 

 

اینجا هم توی تختت خوابیدی خوش خنده مامانننننننننننننننن بوسمحبتبوس

 

 

 

 

 

 

 

 

اینم دیشبه آرام, ساعت حدود 2 نیمه شب هستش ,زیبا خندونک

باز گذاشتمت روی تشک تعویضت تا بازی کنی تعجب, همون مراسم شب تولدمه که اشاره کردمممممخندونک

 

 

 

 

 

 

 

اینم  شاخه گل و کادوی روز زن و روز مادر شما و باباییهبوس ممنوووووووووووووووووونم محبت

قه قههخندونک همچنان منتظر مراسم تولد به همراه کادوی تولد و کیک تولد شما و بابایی هستییییییییییییییییییم خندونکقه قهه

متنظرمتنظرمتنظر

 

 

 

 

 

 

 

اینم سوغاتی مشهد , از طرف مادر جون برای فاطمه جونیبغلبوسبغل

 

 

 

 

 

 

اینم سوغاتی قشم از طرف مادر جونبوسبوسبوس

 

 

 

 

 

بوس اینم یه سوغاتی دیگه از قشم برای فاطمه جونییییییییییی بوس

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (22)

مامانی آواخانوم
8 اردیبهشت 93 23:30
ای جونم تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک , خیلی خیلی تبریک میگم نازنینم , عزیز دلم انشاالله صدوبیست ساله شی , دست بابایی درد نکنه که سشوار واسه مامانی خریده , ولی خوب دیگه اینو نباید زیاد روشن کنی مامانی که خدایی نکرده بسوزه خلاصه اینکه مامانی به خاطر بعد از ظهر هم معذرت میخوام , یه مهمون اومد , البته 3 تا مهمون اومد برامون که تمام وقت بعد از ظهر منو پر کردن ومنم خلاصه شرمندت شدم , چقدر عکسهای جدید فاطمه جونم خوشگلن , الهی فداش بشم نازگلم اینقدر ملوسه , هزار هزار ماشاالله . دوستتون دارم , به خدا میسپارمتون
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مژده جون مهربونم , مامانی گل و نازنین آوای خوشگلم عزیز دلم ممنونم بابت تبریکتتتتتتتتتتتتت بابایی مهربون که برای ما سشوار نخرید و پولش رو بهمون داد , اینطوری برای من شاید بهتر هم باشه چون که یه نقشه هایی کشیدم , ولی یه کیک زیبا خریده بود که بعدا عکسش رو میزارم ببینی خواهری دشمنت شرمنده باشه عزیز دلم , مهمونه دیگه , من فقط نگرانت شدم گفتی وای و رفتی گفتم نکنه طوری شد , خداروشکر که چیزی نبوده عزیزمممممممممممم. چشمات قشنگ و خوشگل میبینه عزیزم , ممنونم این همه محبت داری نسبت به ما و فاطمه جونی دوست مهربونم. منم دوستوووووووووون دارم , میبوسمت دوست خوبم .
زینب مامان نازنین زهرا
8 اردیبهشت 93 23:33
سلااام جیگری شده ها , اسپند دود کن حتما , بوووووووووووووووووووووووووس , تولدتم مبارک عزیزم , انشاالله سال های طولانی در کنار هم جشن بگبربد .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام زینب جون عزیزم , مامانی گل و مهربون نازنین زهرا جونم ممنونم عزیز دلم , محبت داری دوست خوبم . ممنونم بابت تبریکت برای تولدم عزیزم . منم میبوسمتونننننننننن. خدا دخملی گل و خوشگلت رو برات حفظ کنه دوست مهربونم .
مامان آوا
9 اردیبهشت 93 11:16
با هفتا آسمون پر از گل یاس و میخك با صدتا دریا پر از عشق واشتیاق و پولك یه قلب عاشق با یه احساس بی قرار و كوچك فقط میخوام بهت بگم تولدت مبارك
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی مهربون و دوست داشتنی آوای خوشگلم ممنونممممممممم عزیزمممممممممممم بابت تبریک زیباتتتتتتتتتتتت.
مامان آوا
9 اردیبهشت 93 11:18
الهی قربونت بشم با اون خنده خوشگلت هزارتا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوس برای فاطمه جونم
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی مهربون و گل آوایی خوشگلم ممنونم دوست مهربونم از ابراز محبتت نسبت به فاطمه جونی. بوووووووووس برای آوا و مامانی گلش.
معصومه
9 اردیبهشت 93 11:41
عزیزم مبارکه , الهی صدها سال کنار دخترت و دومادت و نوه هات شاد زندگی کنی و با سعادت , قربون این دخمل ناناز بشم من , برو خصوصی رمز جدید .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام معصومه جون خوب و مهربونم , مامانی گل کنجد کوچولوی توراهی ممنونم عزیز دلم بابت تبریک و آرزوهای بسیار زیبات . بابت رمز هم ممنونم عزیزم . فدات بشم دوست خوبم . میبوسمتتتتتتتتتت.
ماماني پرنيان
9 اردیبهشت 93 15:41
سلام عزيزم تولدت مبارك خانومی , قربون اين دخمل بلا , ماشاالله چه ناز شده
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و نارنین پرنیان جون ممنونم دوست مهربونم که به ما سر میزنی . بابت تبریکت هم ممنونم گلم . فدات بشم , بازم منتظرت هستم دوست گلم .
مامان یاسمن و محمد پارسا
9 اردیبهشت 93 18:21
الهی من فدای اون لبخند ملیحت , قربونت بشم که اینقده نازی ,
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و نازنین محمد پارسا و یاسمن جون ممنونم که این همه به ما محبت داری دوست خوب و گلم و میای پیشمون .
بابا و مامان
9 اردیبهشت 93 18:23
تولدت مبارک مامان جون http://www.lordfa.com/up/images/66854035837169967483.gif اینم هدیه ما برا مامانی گل
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و نازنین محمد پارسا و یاسمن جون واییییییییییییییییی عزیز دلم . ممنووووووووووووووون بابت هدیتتتتتتتتتت , خیلی زیبا بود و کلی خوشحالم کرد .
معصومه
9 اردیبهشت 93 19:00
من گپم
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
اگم رو ببندم سلام معصومه جون نازنینم , مامانی گل و مهربون کنجد خاله عزیز دلم من گپ نبودم که پیام داده بودی , فاطمه بیقراری میکرد و یادم رفته بود مدیریت وبلاگم رو ببندم . عزیز دلم ببخش من رو , پیامت رو دیر دیدم دوست نازنینم . دوستتتتتتتتتتتتتت دارم خیلی زیاااااااااااااااد . مراقب خودت و نینی جونمون باش , میبوسمتوووووووووووووووون .
madarkhanomi
10 اردیبهشت 93 13:09
تولد تولد تولدت مبارک ک ک ک ک انشاالله هزار ساله بشی عزیز دلم.
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و نازنین فاطمه عزیزم ممنوووووووووووونم دوست خوبم بابت تبریکت . میبوسمتتتتتتتتتتون .
madarkhanomi
10 اردیبهشت 93 13:09
راستی دخملک منم توی مسابقه نی نی خوشگل شرکت کرده , لطفا بهش رای بده , مرسی گلم. این هم سایتشه : http://www.madrese.niniweblog.com باید از یک تا 5 بهش یه امتیاز بدین .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مادر خانومی گل و نازنین فاطمه عزیزم امتیازم رو به فاطمه خوشگله دااااااااااااادم دوست خوبم .
مامان ستاره
10 اردیبهشت 93 15:45
مبارکت باشه دخمل طلا .... خیلی خوشگلن .... خسته نباشی زهرا جونم ..... تولدت مبارک , انشاالله صدو بیست ساله شی عزیزم ... خیلی مواظب خودت و فاطمه جونی باش ...
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلاااااااااااااااام ستاره جون عزیز و مهربونم ممنونم گلم میای پیشمون . همیشه از دیدنت خوشحال میشم عزیزم . ممنونم عزیز دلم بابت تبریکت . تو هم خیلییییییییی مراقب خودت باش دوست خوش قلب من .
مامان مهرناز
10 اردیبهشت 93 16:50
تولدت مبارک عزیزم , انشاالله تولد120 سالگیت ای جانم , قربون خنده های خوشگلت
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی نازنین و گل مهرناز جونم عزیزم ممنون بابت تبریکت . خوشحالم که به ما سر زدی عزیز دلم . دوستت دارم دوست خوب من .
مامان فاطمه
10 اردیبهشت 93 18:05
سلاااام تولد تولد تولدت مبارک انشاالله همیشه سایت روی سر فاطمه جونیییم باشه هزار هزار ماشاالله چقدر دخملمون ناز و خوشگل شده قربونش برم چه لباس خوشگلی مادرجونش از مشهد واسش آورده , خیلی نازه مبارکش باشه ای جووونم توی این عکس اولی با جوجه اردک خیلی خیلی خوردنی شده چقدر هم کلاه به فاطمه جونیم میاد... حتما براش اسپند دود کن و وان یکاد بخون زهرا جوووون دوستتون دارم
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلاااااااااااام مامانی گل و نازنین فاطمه جونم عزیز دلم از تبریکات صمیمانت ممنونم . چشمات قشنگن دوست خوب من . جشم عزیزم , خیلی محبت داری به ما عزیز دلم . منم شمارو دوست دارممممممممممم.
معصومه
10 اردیبهشت 93 19:39
عزیزم قربونت , لی لی هم خوبه فقط درگیره کاره , چشم پیامتو میرسونممممم بهش ,
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلاااااااااااام معصومه جون مهربونم , مامانی گل و نازنین کنجد خاله ممنونم عزیز دلم که اومدی و بهمون سر زدی . خداروشکر که لی لی جون خوبه , همین برام کافیه که خوب و خوش باشه , ممنون که از نگرانی درآوردی منو دوست گلم , از محبتت ممنونم عزیز دلم .
مامانی آواخانوم
11 اردیبهشت 93 10:51
سلام نازنینم خوبی گلم ؟ چه خبرا ؟ فاطمه جونم چطوره؟ خوبی؟ کولیکش بهتر شده یا نه؟ فداش بشم عزیز دلمو , خیلی خیلی ببوسش از طرف خالش , میبینی تو رو خدا , بعد از دو روز تازه اومدم نت , آوا حسابی کلافه ام کرده, میبوسمتون فدات شم, دوستتون دارم خیلی خیلی خیلی زیاد.
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مژده جون عزیزم , مامانی گل و نازنین آوای خوشگلم خوبم گلم , دو روزه کمی حالت سرما خورردگی دارم و امروز هم حسابی لرز کردم و سرگیجه داشتم . الان کمی بهترم . فاطمه هم بهتره , گاهی دل دردای شدیدی داره و گاهی هم نه , ولی سه شبی هست که درست نمیخوابه و تا خود صبح بیدارم , همین اذیتم میکنه . شیر هم که با کلی ناز و ادا میخوره فربونش برم و بس که این طرف و اون طرفش میکنم موقع شیر خوردن , دیگه کمرم خورد شده . نمیدونم چرا سینم رو ول میکنه و شیر نمیخوره و شروع میکنه به گریه کردن , قبلا اونقدر به سینم و شیرم حریص بود که نگو , چند وقتیه درست نمیخوره و این ناراحتم کرده , اول فکر میکردم که واسه دل درداشه و درد داره که ول میکنه سینم رو , ولی الان حتی خوابشم که بیاد نمیخوره و باید سشوار روشن کنم تا بخوره و بخوابه , گرسنشم که هست , فقط سر شیرم رو میخوره و دیگه سینم رو نمیخوره و ول میکنه , منم باید همش بزارم زیر این سینم و بعد اون یکی سینه تا بخوره و سیر بشه عزیزم , اینم بساط ماست گل من . فدای آوای خوشگلممممممممممم بشمممممممممم , این بچه ها همشون کلی ناز و ادا دارن دیگه , بچه که داشته باشی دیگه برای خودت وقت نداری نازنینم , قربونت برم , خیلی گلی , منم دوستت دارمممممممممممم و میبوسمتتتتتتتتتتتتتون.
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
11 اردیبهشت 93 14:32
امشب ،شب آرزوهاست و من آرزو دارم دلت مثل بهار، پر شوداز لحظه های ماندگار , زندگیت خالی از اندوه و غم ، لحظه های شادمانی بی شمار(( التماس دعا ))
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام مامانی گل و مهربون ثمین سادات عزیزم منم التماس دعا دارم توی این شبهای عزیز ماه رجب دوست مهربونم . ممنونم به ما سر زدی گلم , بازم منتظرت هستم دوست خوبم .
معصومه
11 اردیبهشت 93 15:49
چقدر خوشحالم که برگشتی و گاهگاهی بدون منت و بدون هیچ چشم داشتی برام 10 ها خط مینویسی و منو دلگرم میکنی به زندگی و همسرداری و مادری برای یه کنجد.... انشاالله خدا فاطمه جونی رو برات حفظ کنهههههههه , انشاالله .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلااااااااااااام خاله معصومه جون گل و مهربونم , مامانی نازنین کنجد کوچولوی توراهی عزیز دلم من از داشتن دوست خوب و با ایمانی مثل تو خوشحالم گلم . نازنینم من که کاری نمیکنم که بخوام چشمداشتی داشته باشم دوست خوبم . تو مثل خواهر منی فدات شم . منم خیلییییییییییی خوشحال میشم که به وبلاگمون میای و برامون کامنتای پر محبت میزاری خواهر جونم . دوستتتتتتتتتتتتتتت دارممممممممممم , میبوسمت , بابت دعای زیبات ممنونم عزیز دلم .
مامان گلی
11 اردیبهشت 93 16:47
مامانی سلام... فاطمه جونم سلااااااااااااااااام.... عزیزم خوبی ؟ دلم برات تنگ شده بود . یه مدتی نبودی نگرانت بودم . یه مدتیه من کم پیدا شدم الهی , پس شما هم اردیبهشتی هستی ؟ میگم چقدر مهربونی بنده هم مفتخرم که زاده این ماهم تولدت مبارکککککککککککک عزیزم .انشاالله سالیان سال زنده باشی و تنت سلامت ...و در کنار همسرت خوشبخت باشی... خلاصه اگه فاطمه جونی هم یادش بره , من بهش میگم که مامانت چه علاقه ای به سشوار داره و خواهد داشت دست همسرتم درد نکنه , خلاصه یه روز جلوترم بهت تبریک گفته دیگه اولین سال مادرشدنتم مبارک مامانی مهربون و با احساس ... وای عکسهای دخملی رو ببین . خنده هاش دل آدمو میبره . الهی فداش بشم ... ببین چقدر به عروسکش علاقه داره , انشاالله تنش سالم باشه
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلاااااااااام مامان گلی نازنین و مهربون دوقلوهای دوست داشتنی من عزیزمممممم چقدر دلم برای کامنتهای پر از محبتت تنگ شده بود دوست خوب من . حق داری کم پیدا باشی عزیزم , مادری کردن برای دو تا کوچولوی ناز , به طور همزمان , کار آسونی نیست , من که توی یکیش مووووووووووووندممممممممم تولدددددددددددددد شما هم مبارککککککککککککککککککک دوست جونی من , عزیز دلم متولد چه روزی هستییییییییییی ؟ میگممممممممم اینقدر گلی ممنون بابت تبریکت و دعاهای خوب و زیبات دوست گل من . و باز هم ممنون بابت ابراز لطف و محبتت نسبت به فاطمه جونی , دوست خوش قلب و بااحساس من .
معصومه
12 اردیبهشت 93 11:11
ممنونم بابت نظر لطفت نسبت به سیسمونی و خریدام , من که کلا راضی نبودم از خریدام , با اینکه سعی کردم مارکهای خوب بخرم که بدنش اذیت نشه و واسه همین یه سری مارکها یه رنگایی داشتن و یه سری نداشتن , مجبور شدم بهداشتی چیکو بخرم که مارک بهتریه و به همین خاطر چون قرمزش خوشتر بود قرمز خریدم و بعدش به ناچار ست حموم و حوله همه قرمز خریدم حتی مینی واش , و سرویس خواب رو هم قهو ه ای کرم , و ست با کالسکه و رورئک و کمد , هرچند کمی کمرنگ پررنگ شد , اما بالاخره به زور شد . مثلا پشه بند قهوه ای کرم نبود , مجبور شدم گل من گلی بخرم , باز تقریبا ست شدن.... در هر حال گذشت و هنوز با ته کشیدن 2300 تومان پول من , هنوز ست لحاف و تشک نخریدم و فلاسک آب و طرف غذای بیرون و شامپو و لوسیون بدن و پودر سوختگی نخریدم و خیلی چیزای دیگه . تمومه عروسکهام هم مال بچگیم بود , هنوز به نیتش چیزی نخریدم , فقط یه اشانتیون بهم سر خرید کمد دادن . راستی کمدشو خریدیم هنوز نیاوردن , تا یکشنبه احتمالا بیارن , عکسشو میذارم. ولی تخت نخریدم چون جام کوچیکه , و از مامانمم دلم سوخت زیادی پول بگیرم , یه کمم شوهرم گذاشت روی پول.... میگفتم براش النگو بخرم و طلا پولم نرسید , تو که غریبه نیستی انشاالله به مرور زمان. هنوز یه دست لباس بیرون و لباس گرم برای پاییزش ندارم , به خدا موندم چه کنم , مهم بودنشه و سالم بودنش , خیلی دوستش دارم , باقیه چیزها حل میشن.
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام معصومه جون عزیزم , مامانی خوب و مهربون کنجد کوچولوی توراهی عزیز دلم باور کن که من اهل تعریف الکی نیستم گل خوبم و واقعا سیسمونیایی که خریدی عالی هستن عزیز دلم , رنگایی هم که خریدی واقعا زیبا و قشنگن و مارکهای خیلی خوبی هم خرید کردی , میدونی که سیسمونیهای فاطمه اکثرا آبی رنگ بود و میدونی که برای دختر اکثرا بابه که صورتی بخرن و اولش بعضی ها میگفتن عوضشون کن و یا روی سیسمونیات برچسبای رنگی بچسبون که دخترونه تر بشن , ولی من همونطوری دوستشون داشتم , باور کن حالا فاطمه اونقدر رنگ آبی و آبی فیروزه ای و قرمز رو دوست داره که نگو و خیلی به این رنگها واکنش خوبی نشون میده , فاطمه تازه به دنیا اومده بود اما مورچه قرمزی که روی دیوار زده بودم رو اونقدر نگاه میکرد , هر بار میبردمش اتاقش فقط نگاهش به همون بود , بچه ها رنگ آبی و قرمز و رنگهای تند و پررنگ رو خیلی دوست دارن , مطمئنم که عزیز دردونه تو هم از رنگ قرمز و قهوه ای و هر اونچه که خریدی خیلی خوشش خواهد اومد گلم , واقعا دستت درد نکنه , همه چی عالی و بهترین و خیلی باسلیقه خریده شده , مامانی باسلیقه ای داره این کنجد نازنازی ما , البته به قول خودت مهم سلامتی نی نی خوشگلمونه , باقی چیزها هم به مرور خریده میشه فدات بشم , لوسیون و پماد و مابقی چیزها رو هنوز خیلی وقت داری و میخری گلم , بعد هم همه لباسها رو که یه جا نمیخوای بپوشونی به نینی , کم کم و هر وقت هر چیزی احتیاج داشت به مرور زمان میخری , بعضی لباسهارو آدم کلی هم پول پاشون میده ولی تا بخوا بجنبی و به نینی بپوشونیش کوچیک شدن , نگران نبااااااااااش , اونقدر لباس و عروسک براش بخریییییییییی حالا حالاها , انشاالله به سلامتی و دل خوش توی آغوش بگیری و لذتش رو ببری , حالا کو تا پاییز عزیز دلم , انشاالله اونارم میخری , حالا که تو ملاحظه مادرت رو کردی مطمئن باش که خدا هم برات میسازه گلم , خیلی گردن بند وان یکاد خوشگله , واقعا دوستش داشتم , من خودم نتونستم برای فاطمه طلا بخرم چون واقعا خرج و مخارج زایمان و تدارکاتش بالا بود و نشد و هر چی طلا داره کادوی اطرافیان بود , الان یه پلاک داره به اسم فاطمه که عمش براش خریده ولی هنوز زنجیر نداره که براش بندازم , انشاالله براش بخرم میندازم گردن بندش رو . گوشوارش رو هم یه عمه دیگه و دو تا النگوش رو هم مامان جون و مادرجونش براش خریدن , عزیزم نگران هیچی نباش , کم کم براش همه چی خواهی خرید , همین الان هم کلی براش سنگ تموم گذاشتی , منتظر عکس کمدش هستم خواهر جونم , حتما که خیلی خوشگل و با سلیقه است نازننیم , مبارکششششششششششششش باشه عسلم رو , تخت هم حالا که جا نداری خوب کاری کردی نگرفتی ؛ نینی هم که ماههای اول , اصلا توی تختش نمیخوابه فدات شم , خلاصه به نظر من که هممه چیییییییییییی عالی و باسلیقه و با انتخاب مناسب خریده شده, مبارکتون باشه , اصلا هم نگو راضی نیستممممممممممم , نینی نارت الان از همه چی بیشتر آرامش و یه مامان دور از استرس میخواد , پسسسسس شاد باش و خوشحال که دیگه چیزی به اومدنششششششششش نمونده عزیزمممممممممممممم. میبوسمتونننننننن و دوسسسستوووووووووون دارم.
افسانه(مامان فاطمه)
15 اردیبهشت 93 16:02
تولدت مبارک عزیزم , ماشاالله روز به روز داره خواستنی تر میشه این دخمل بلا , خدا حفظش کنه .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام افسانه جون عزیزم , مامانی گل فاطمه جونم ممنونم بابت تبریکت دوست خوبم . از ابراز لطف و محبتت به فاطمه جونی هم ممنون عزیز دلم . خدا دخملی تورو هم برات حفظ کنه عزیزم . بازم پیش ما بیا , خوشحالم میکنی دوست نازنینم .
معصومه
16 اردیبهشت 93 13:13
عزیزم ممنونم که به یاد مایی , من و جوجو هم عاشق خاله زهرا و فاطمه جونی هستیممممممممممممممم, راستی عکس کمد رو گذاشتم تا بچینم و چراغش رو درست کنیم یه خورده طول کشید , هنوز توری سقفش رو نزدم و هنوز برای دیوارش برچسب نزدم , انشاالله تکمیل شد دوباره عکس میذارم , همون توی قسمت سیسمونی نیمه تمومه .
مامان و بابایی دخمل بلا
پاسخ
سلام معصومه جون خوب و مهربونم , مامانی گل کنجد خاله ممنونم عزیزمممممممممم, ما هم شما رو خیلیییییییییی دوست داریم . حتما میام میبینم عزیز دلم . ممنون بهم خبر دادی عزیزم . دوستتون دارمممممممممم و میبوسمتون گلم .