لالاییهای خوب برای بچه های خوب
سلاااااااااااام دخملی قشنگ و نازنازی مامان و بابا
خوبی قند عسلم ؟ امیدوارم خوب و سالم و قوی باشی عزیزکم
عزیزم بهت قول داده بودم بازم برات لالایی بنویسم و بزارم توی وبلاگت.
امروز به قولم عمل کردم و کلی برات لالایی نوشتم . این پست پر از لالایی هستششششششش
آخه من مامانی خوش قولی هستمممممممممممم
یه خبررررررررررررررررررررررررررررر خوبم دارم براتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
عزیز دلم , احتمالا تو همین هفته مامان جون و خاله جون بیان پیشمون , به زودی میریم برات سیسمونیییییییییی بخریییییییییییم .
راستیییییییی , بابایی چهارشنبه و پنج شنبه زحمت کشید و یه مقداری پول به من داد تا برات کنار بزارم که وقتی رفتیم خرید , برات لباس و وسایلای خوشگللللللللل بخرمممممممممم خوشگلمممممممممممم.
انشاالله هر وقت بخرم عکساشو میزارم اینجا که برات به یادگار بمونه توی وبلاگت .
قربون دست و پاهای کوچولوت برممممممممممممممممممممم
تازه پنج شنبه شب رفتیم بیرون , یه تل صورتی خوشگل دیدم و خیلی ازش خوشم اومد و برات خریدم.
قربون اون موهات برمممممممممممممممم که قراره بزنم بهشووووووووووون
ازش عکس گرفتم , انشاالله با وسایلای دیگه ای که بخرم عکسش رو برات میزارم قند عسلم .
یه خاطره هم از دیروز برات تعریف کنم قشنگم . دیروز بعد از ظهر من و تو و بابایی سه تایی رفتیم گردش . آخه جمعه بود و من حسابی حوصلم سر رفته بود . بابایی با اینکه کلی کار داشت ولی به خاطر ما که دوست داشتیم بریم بیرون ما رو برد روستای میم.
روستایی که بابایی اصالتا اهل اونجاست . خیلی خوش گذشت بهمون خوشگلم . رفتیم رستوران قصر و بابایی مارو ناهار مهمون کرد . من و تو هم حسابی خوردیم .
بعد هم رفتیم توی باغچه کوچولویی که اونجا بابایی داره و کمی گشتیم و خیار و گوجه و فلفل چیدیم و تو هم حسابی بالا پایین میپریدی . ولی من حسابی کمرم درد گرفته بود , دیگه سنگین شدی خانوم کوچولو , البته چون توی روستا جاده خاکی بود و خیلی دست انداز داشت من کمی اذیت شدم . خلاصه روز تعطیلی حسابی سه تایی با هم بودیم و گردش کردیم.
امروز هم از صبح بابایی رفته ماموریت . البته یه روزه است و شب برمیگرده ولی همین که میدونم اینجا نیست دلم میگیره و دعا میکنم که خیلی زود , صحیح و سالم برگرده پیشمون بابایی گل و مهربون.
صبح ساعت 6 که بابایی میرفت من و تو هم بیدار شدیم . تو هم حسابی تکون میخوردی , فکر کنم میخواستی بابایی رو بدرقه کنی . میدونی که بابایی چقدر دوستت داره و از اینکه تو هم بیدار بودی خیلیییی خوشحال بود . قربون دخملی مهربونم برم من .
دعا کن که بابایی خیلییییییی زود کارش تموم بشه و برگرده خونه پیشمون . من که همین چند ساعتی هم که امروز دیرتر میاد خونه , حسابی دلم براش تنگ میشه . فکر کنم توام خیلی دلتنگش بشی چون دیگه به اومدن بابایی و خوش و بش کردناش با تو عادت کردی , فدای تو بشمممممممممممممم من .
اینم لالایی هایی که قول داده بودم عزیزم , امیدوارم دوستای گلمون هم دوست داشته باشن این لالاییها رو.
لالایی (1)
لالا لالا گل بادوم , بخواب آروم , بخواب آروم
لالا لالا گل شبنم , به قربون تو میگردم
لالا لالا گل سوسن , سرت خم کن لبت بوسم
لالا لالا گلم باشی , همیشه در برم باشی
لالا لالا گلم لالا , دوست داریم من و بابا
لالا لالا گل مریم , لالا یی کن عزیز من
لالا لالاگلم باشی , بزرگ شی همدمم باشی
خداوندا تو ستاری , همه خوابن تو بیداری
به حق حضرت زهرا , عزیزم رو نگه داری
لالا لالا گلم باشی , عزیز و مونسم باشی
لالالالا گل چایی , عصای دست بابایی
لالا لالا گل بادوم , بخواب آروم, بخواب آروم
لالالالا گل زیره , چرا خوابت نمی گیره
بخواب ای نازنین من , مامان قربون تو میره
لالا لالا گل بادوم , بخواب آروم , بخواب آروم
این لالایی و لالایی بعدی , کوچولوی ما رو در عین اینکه میخواد بخوابونه و بهش آرامش بده , با چیزهایی که در طبیعت پیرامون و اطرافش وجود داره آشنا میکنه :
لالایی ( 2 )
لالا , صحرا پر از رنگه
دهان چشمه ها تنگه
نگاه آسمون صافه
دل کوهها پراز سنگه
لالا که چشم تو نازه
دهان درّه ها بازه
ببین از خستگی انگار
کشیدن باز خمیازه
لالا شب توی باغ اومد
باهاش صد تا چراغ اومد
حریر خواب هم کم کم
به روی چشم زاغ اومد
ستاره می زنه سوسو
می خوابه بچه ی راسو
می خوابن کفشدوزکها
می خوابه موشی ترسو
لالا کن درّه می خوابه
کنارش برّه می خوابه
گل من شب پره پیشت
میاد یک ذرّه می خوابه
لالا کن شیر می خوابه
گوزن پیر می خوابه
میون درّه ی ساکت
گل انجیر می خوابه
لالایی ( 3 )
گنجشک لالا ، سنجاب لالا
اومد دوباره , مهتاب بالا
لالالا لایی لالا لالایی , لا لا لالایی لالالالایی
لالالا لایی لالا لالایی , لا لا لالایی لالالالایی
گلدون خوابید , مثل همیشه
قورباغه ساکت ، خوابیده بیشه
لالا لالایی لالا لالایی , لا لا لالایی لالالالایی
لالا لالالایی لا لالالایی , لا لا لالایی لالالالایی
گلدون خوابید , مثل همیشه
قورباغه ساکت ، خوابیده بیشه
****
جنگل لا لا لا
برکه لا لا لا
شب بر همه خوش، تا صبح فردا
شب بر همه خوش، تا صبح فردا
لالا لالایی لالا لالایی , لا لا لالایی لالالالایی
لالا لالالایی لا لالالایی , لا لا لالایی لالالالایی
لالایی (4)
لالا لالا گل سنبل , عزیز من تویی چون گل
لالا لالا گلم هستی , عزیز این دلم هستی
لالا لالا گل مریم , فدای تو میشم هر دم
لالا لالا گل نازم , خودم رو من فدات سازم
لالا لالا گل یاسم , تموم عمر به پات وایسم
لالا لالا گل مینا , به عشق توست چشام بینا
لالا لالا گل شب بو, تویی خوشرنگ تویی خوشبو
لالا لالا گل پونه , عزیز من نگیر بونه
لالا لالا گل لادن , همه خوبی به تو دادن
لالا لالا گل نعنا , فدای اون قد رعنا
لالا لالا گل نرگس , عزیز من نترس هرگز
لالا لالا گل سنبل , عزیز من تویی چون گل
لالا لالا گلم هستی , عزیز این دلم هستی
لالایی ( 5 )
لالا لالا بهار اومد
چه گلهایی به بار اومد
به پابوس گل از هر سو
صدای جویبار اومد
لالا لالا گلم نازه
شبا هم چشم او بازه !
قشنگه مثل فروردین
به دنیا اومده تازه
لالا لالا بهشت من
گل اردیبهشت من
خدا با لطف آورده
تورو در سرنوشت من
هوا عطر تنش از گل
زمین پیراهنش از گل
بنفشه گیسش از بارون
طبیعت دامنش از گل
لالا لالا گل زیبا
چراغ خونه بابا
بخواب ای نور چشمانم
توی دشتی پر از گلها
لالا لالا گل بابا
تویی خوشبو , تویی زیبا
خدا باشه نگهدارت
به زیر سایه مولا
--------------------------------------------------------------------------------------------
شعر و بازی لی لی لی لی حوضک
لی لی لی لی حوضک
شعر کوتاهیست که مادر با کودکش
در حالی که دستان کوچک کودک خود را در دست گرفته است ,
و با انگشتان کوچکش بازی میکند , این شعر را میخواند ,
و اینگونه با او سخن گفته و کودک خود را وادار به سخن گفتن میکند .
مادر ابتدا انگشت اشاره خود را کف دست کودک خود به شکل دایره میچرخاند و میگوید :
لی لی لی لی حوضک
جوجو اومد آب بخوره , افتاد تو حوضک
( مادر بعد از خواندن این قسمت , از انگشت کوچک کودک خود شروع کرده و هر کدام از انگشتان کودک را که میبندد , به همراه بستن آن , یکی از قسمتهای زیر را میخواند تا در آخرین قسمت به انگشت شصت کودک خود برسد .)
یکی گرفتش
یکی پوشوندش
یکی نونش داد , همون آبش داد
یکی گفت : کی جوجو رو انداخت تو حوضک ؟
این یکی گفت : منه منه کله گنده .
--------------------------------------------------------------------------------------------
شعر ( 1 )
خرگوش من چه نازه
گوشاش چقدر درازه
موهاش سفید و نرمه
مثل بخاری گرمه
دستاشو پیش میاره
به روی هم میذاره
میخوره برگ کاهو
میپره مثل آهووووو
--------------------------------------------------------------------------------------------
شعر ( 2 )
آی حلزون شاخکی !
کجا میری یواشکی ؟
جلو میری یواشو ریزه ، ریزه
پوست تنت چه نرمو خیسو لیزه
خال های دونه دونه دونه داری
به روی پشت خود یه لونه داری
ساکتی و خجالتی و تنها
بمون توی باغچه خونه ما
--------------------------------------------------------------------------------------------
شعر ( 3 )
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده
تو رختخواب مخمل آبی خوابیده
یه روز مامان رفته بازار،اونو خریده
قشنگتر از عروسکم ، هیچکس ندیده
عروسک من ، چشماتو وا کن
وقتی که شب شد ، اونوقت لالا کن