و اما ادامه ماجرای تولد مامانی دخمل بلا
سلااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممم دخملی خوشگل و شیطون بلای خودموووووووووووووووووون امروز دوست دارم که اول از همه , از خودت بگم عزیز دل مامان الهی قربون ناز و اداهات برم که هر روز یه کاری انجام میدی و یه جور جدیدی دلبری میکنی و من کلا عاششششششششششششق کارهااااااااااااااااااتممممممممممممممم. تا از خواب بیدار میشی و من رو نگاه میکنی شروع میکنی به خندیدن و لبخند زدن حالا فرقی نمیکنه شب باشه یا روز , الهی قربونت برم که هیچوقت یادم نمیره اولین باری که داشتی نگاهم میکردی و من باهات حرف میزدم...