فاطمه دوست داشتنی مافاطمه دوست داشتنی ما، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

دخمل بلا , نور چشمی و عزیز دل مامان و بابا

و اما ادامه ماجرای تولد مامانی دخمل بلا

سلااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممم دخملی خوشگل و شیطون بلای خودموووووووووووووووووون     امروز دوست دارم که اول از همه , از خودت بگم عزیز دل مامان     الهی قربون ناز و اداهات برم که هر روز یه کاری انجام میدی و یه جور جدیدی دلبری میکنی   و من کلا عاششششششششششششق کارهااااااااااااااااااتممممممممممممممم.     تا از خواب بیدار میشی و من رو نگاه میکنی شروع میکنی به خندیدن و لبخند زدن حالا فرقی نمیکنه شب باشه یا روز , الهی قربونت برم که هیچوقت یادم نمیره اولین باری که داشتی نگاهم میکردی و من باهات حرف میزدم...
13 ارديبهشت 1393

اولین تولد مامانی در کنار دخملی

سلاااااااااااااااااااااااااام دخملیییییییییی خوشگل و شیطون بلای مامان   امروز 8 اردیبهشتهههههههههههه   ( روز تولد مامانی شماست )   اول از همه خودم به خودم تبریک میگم  , تولدمممممممم مباااااااااارکککککککککککک ( میبینی اعتماد به نفس رو عزیزکم , مثل مامان همیشه اعتماد به نفس داشته باش )       بعد از اولین سال نو که عید سال 93 بود و تو در کنار من و بابایی بودی , و بعد از اولین روز زن و روز مادری که هفته پیش , من در کنار تو و بابایی مهربون و به عنوان مادر تو گذروندم , امروز هم اولین تولدمه که در کنار تو دخملی خوشگل و نازنینمممم...
8 ارديبهشت 1393
10392 2 22 ادامه مطلب

برگشتن پیش دوست جونی های وبلاگی خودم بعد از حدود 2 ماه

یه سلام ویژه به همه دوستای خوب و مهربون وبلاگی خودم ,       دلم برای همتون تنگ شده دوست جونی های گلم ,       و یه سلام مخصوص هم به دخمل نازنازی و گل خودم , فاطمه جونی خوشگلم , که حدود 2 ماهه وبلاگش رو به روز نکردم و از خاطراتش چیزی ننوشتم , علت اصلی این تاخیر , قطعی ناگهانی نت و بعد از اون هم رفتن من به مسافرتی نسبتا طولانی به تبریز و نبود دسترسی به نت بود .     به زودی و به محض اینکه این دخملی نازنین و گل که هنوز دل دردهاش ادامه داره به من فرصتی بده  , میام و از علت غیبت این چند وقته و خاطرات این ایام براتون مینویسم . ...
4 ارديبهشت 1393

فاطمه جونیم 40 روزگیت مبارککککککک دختر نازنینم

 سلام فاطمه جونی عزیز و دوست داشتنی مامان و بابا  ,  سلام نفس و جیگررررررر مامان و بابا     الهی دورت بگرده مامان , نمیدونی چقدر دوستت دارم عزیزم , وقتی نگاهت میکنم کیف میکنم عزیز دلم , این روزها کولیکت خیلی اذیتت میکنه و بیشتر روز رو وقتی بیدار باشی دل درد داری و گریه و یا بیقراری میکنی  , مامانی فدات بشه , درد و بلات به جونم گل خوش بوی من , و به دلیل همین دردهایی که داری وقتی بیداری خیلی نمتونیم عشق بین هم رد و بدل کنیم ماه من , نمیدونم چرا داروها و شربت هات اثری نداره عزیز دلم , من که توی غذاهام خیلی رعایت میکنم و چند نوع قطره و دارو هم امتحان کردم ولی تو همچنان نفخ زیادی داری و خی...
27 بهمن 1392

1 ماهگیت مبارکککککککککک دخترم

  سلام دختر دی ماهی منننننننننننننننننننننننننننننن     1 ماهگیتتتتتتتتتتتتتتت مبارککککککککککککککککک دختر نازنینممممممممممممم     این عکس رو خیلی دوست دارم , بابایی دیروز که اولین ماهگردت بود , تورو گرفت کنار کیک تولد 1 ماهگیت تا عکس یادگاری ازت بگیرم , و چون تعادل نداشتی اینطوری افتاد عکست , ولی به نظر من خیلی ماه شد عکس یادگاریت عسل خانوووووووومممممممممم.     خانوم فاطمه گلم 14 بهمن ماه اولیت ماهگردته نازنینم , دیروز 1 ماهه شدی عزیزترینم .   عزیز دلم اولین ماهگردتتتتتتتتتتتتتت مبارککککککککککککککککککککک خ...
15 بهمن 1392
12067 1 78 ادامه مطلب

این روزهای فاطمه جونی کوچولومون

سلام دخمل ناز نازی مامان و بابا , سلام جیگر و نفس مامان و بابا , سلام نازنین دختر ما       دختر نازنازی مامان , من به خاطر رسیدگی به شما خیلی وقت نمیکنم که هر چند روز یک بار بیام و از احوالات این روزهای خودمون برات بنویسم و عکسهات رو بزارم و تا جایی که میتونم هر وقت فرصت کوتاهی بهم دست میده میام و از خاطرات چند روزه خودمون مینویسم و بعد هم عکسای این چند وقتت رو آپلود میکنم و بعد از اون , همه رو با هم توی وبلاگت قرار میدم نازنینم و به همین دلیل کمی پستهام طولانی میشه ............... از دوستای خوبمون هم که وقت میزارن و پستها رو میخونن , به خاطر طولانی بودن و وقت گیر بودن پستهام معذرت میخوام , پستها طی...
10 بهمن 1392

مهدی جونم تولدت مبارک........................

امروز 9 بهمن ماهه ,     فاطمه من , عزیز دلم , امروز سالروز تولد مهدی کوچولوی مامان و بابا , داداشی شماست .     پسر کوچولوی مامان تولدت مبارکککککککککککککککککک .     اگه الان پیشمون بودی 3 ساله میشدی عزیز دلم , 3 سالگیت مبارک فرشته آسمونی من . همیشه به یادت هستم , مطمئن باش عزیز مامان . خیلی خیلی دوستت دارم , من رو ببخش که نتونستم خیلی بیام و بهت سر بزنم این چند وقته پسر کوچولوی من . بعد از چهل روزگی فاطمه جونی قول میدم که بیام پیشت خوشگلم .     من و بابایی و فاطمه کوچولو , خواهر مهربونت که 26 روزه به دنیا اومده رو , خیلی دعا کن کوچولوی پاک و معصوم و ...
10 بهمن 1392

فاطمه جونم 15 روزگیت مبارکککککککککک

سلام دختر زیبای من , فاطمه جونی عزیزتر از جون من       گل من امروز دوشنبه 30 دی ماهه , هقدهمین روز تولدته عزیز دلم .     این پست رو برای 15 روزگیت ( نیم ماهگیت ) نوشتم نازنینم ولی باور میکنی که تا به امروز وقت نکردم که توی وبلاگت قرار بدم نازنینم , آخه همه وقت من به تو اختصاص پیدا کرده عزیز دلم و حتی کارهای شخصیم رو با عجله انجام میدم گلم .     گل خوش بوی من , تو خیلی صبور و دختر آرومی هستی نازنینم ولی خیلی به شیر مامانی وابسته ای و وقتی بیداری فقط دوست داری شیر بخوری و شبها تا صبح , زود به زود شیر میخوای و توی بغل من داری شیر میخوری و فقط گاهی میخوابی و اکثر اوقات ...
30 دی 1392

بخشی از عکسها و اخبار بعد از تولد فاطمه جونی

 سلام به همه دوستای خوب و گل و باوفای خودم و فاطمه جونی       و سلامی به فاطمه جونی خوشگلم که حالا هفت روز از به دنیا اومدنش میگذره       دوستای خوب و عزیزم ببخشید که توی این هفت روز خیلی منتظرتون گذاشتم و نتونستم زودتر از این بیام و از خودمون براتون خبری بزارم و یا کامنتهای پر محبتون رو پاسخ بدم , باور کنید که از سر تنبلی یا  فراموش کردن شما دوستای نازنین و باوفای خودم نبوده و توی این یک هفته خیلی به فکر تک تک شما بودم اما واقعا شرایط به گونه ای پیش رفت که واقعا وقت برای استراحت هم کم داشتم و به هیچ وجه وقت نکردم که بهتون سر بزنم دوستان نازنینم ,  اما گاه...
21 دی 1392